English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
crookes tube لامپ اشعه ایکس
Other Matches
x ray بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
xrays اشعه ایکس
x rays اشعه ایکس
X-raying اشعه ایکس
X-rayed اشعه ایکس
X-rays اشعه ایکس
x ray اشعه ایکس
x radiation اشعه ایکس
X-ray اشعه ایکس
roentgenography پرتونگاری با اشعه ایکس
x ray tube لامپ پرتو ایکس
rem مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
electron ray tube لامپ اشعه کاتدیک
crt لامپ با اشعه کاتدی
cathode pay tube لامپ با اشعه کاتدی
penetrometer وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
rem مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
dark bulb نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
guns منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
incandescent lamp لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
non interlaced سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
image dissector tube لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
blank flange قطعه- ایکس
roentgen ray پرتو ایکس
X chromosome فامتن ایکس
x axis defelection انحراف- ایکس
X chromosomes فامتن ایکس
x cut برش ایکس
x potentiometer پتانسیومتر ایکس
x radiation پرتو ایکس
x axis محور ایکس ها
x axis محور ایکس
bx cable لوله ب ایکس
x rays پرتو ایکس
X-raying پرتو ایکس
X-rayed پرتو ایکس
X-ray پرتو ایکس
b.x. conductor کابل ب ایکس
x band باند- ایکس
x ray crystallography بلورنگاری پرتو ایکس
nike x موشک نایک ایکس
soft x rays پرتو ایکس کم نفوذ
roentgen diffractometry بلورنگاری پرتو ایکس
x ray analysis تحلیل پرتو ایکس
x ray apparatua دستگاه پرتو ایکس
x y presentation نمایش ایکس- ایگرگ
x ray diffraction پراش پرتو ایکس
hard x ray پرتو ایکس سخت
x y selector سلکتور ایکس- ایگرگ
x y switch کلید ایکس- ایگرگ
x ray microdiffraction پراش پرتو ایکس
radiolucency درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
the integral from a to b of f-of-x with respect to x انتگرال اف ایکس بین آ و ب [ریاضی]
x y recorder دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ
x axis amplifier تقویت کننده محور ایکس
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
x engine موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
deflecting یا اشعه
ray اشعه
deflect یا اشعه
deflected یا اشعه
radiation اشعه
deflects یا اشعه
rays اشعه ها
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
beam width پهنای اشعه
beta radiation اشعه بتا
gamma اشعه گاما
beta ray اشعه بتا
xrays اشعه مجهول
beta rays اشعه بتا
ultraviolet ray اشعه فرابنفش
beam cutoff قطع اشعه
lasers اشعه لیزر
alpha rays اشعه الفا
radiation sickness بیماری اشعه
cosmic rays اشعه کیهانی
electron beam اشعه الکترونی
electron beam اشعه الکترون
alpha rediation اشعه الفا
roentgen ray اشعه مجهول
actinic rays اشعه فعال
flashbacks بازتاب اشعه
flashback بازتاب اشعه
X-ray اشعه رونتگن
electron ray اشعه الکترونی
cathode ray oscillograph اشعه کاتدیک
X-rayed اشعه رونتگن
microwave radiation اشعه میکروموجی
x ray beam اشعه رونتگن
gamma rays اشعه گاما
cosmicray اشعه کیهانی
gamma radiation اشعه گاما
ray اشعه تابشی
gamma ray اشعه گاما
deflection defocusing پریشانی اشعه
roentgen rays اشعه رنتگن
ion beam اشعه یونی
gammas اشعه گاما
silvery rays اشعه نقرهای
laser اشعه لیزر
cathode rays اشعه کاتدی
canal rays اشعه مجرایی
x ray اشعه مجهول
reseau اخراج اشعه
rays of light اشعه نور
X-raying اشعه رونتگن
cosecant squared beam اشعه با مربع کوسکانت
phosphor معمولا اشعه الکترونی
cathode ray tude لوله اشعه کاتدی
cathode ray oscilloscope اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
red, green, blue سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
black body radiation اشعه جسم سیاه
density of an ion beam چگالی اشعه یونی
density of an electron beam چگالی اشعه الکترونی
blue beam magnet مغناطیس اشعه ابی
infrared ray اشعه فرو سرخ
searchlights اشعه نور افکن
electron beam welding جوشکاری با اشعه الکترونی
welding by electron beam جوشکاری با اشعه الکترونی
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
ultrared انطرف اشعه قرمز
electron beam cutting برش با اشعه الکترونی
ultraviolet اشعه مادون بنفش
x ray source منبع اشعه رونتگن
searchlight اشعه نور افکن
electron beam generator مولد اشعه الکترونی
x ray therapy درمان با اشعه مجهول
x radiation تشعشع اشعه مجهول
exposes درمعرض اشعه قرار دادن
exposing درمعرض اشعه قرار دادن
insolation در مقابل اشعه افتاب قراردادن
emissivity قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
infrared وابسته به اشعه مادون قرمز
cathode ray oscilloscope نوسان نمای اشعه کاتدی
radiogram عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
back azimuth method گرای معکوس در اخراج اشعه
tannage قهوهای در اثر اشعه افتاب
roentgenoscopy معاینه بوسیله اشعه مجهول
expose درمعرض اشعه قرار دادن
electron beam focusing تمرکز دهی اشعه الکترونی
beam current at a specified point شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
isodose دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
beam مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
core وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
ultraviolet ray اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
roentgenoscope دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
beams مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
roentgenize بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
permanent magnet centering تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
cores وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
radiac کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
permanent magnet focusing تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
encephalogram عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
luminous energy نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
roentgenography عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
internal magnetic focus tube لامث اشعه کاتدیک با سیستم فوکوس مغناطیسی
roentgen واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
beams دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beam دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
radial line plot روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
electron gun بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
line flyback اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
scan حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
penetrameter الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
scanned حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
ultraviolet ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
scans حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
ultraviolet light MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
differential laser gyro دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
flame cleaning تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
electric lamp لامپ
lamp bulb لامپ
limiter لامپ اف ام
diode لامپ
valve لامپ
valves لامپ
tube لامپ
lamp لامپ
tubes لامپ
lamps لامپ
luminescence پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
flyback اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
tomography فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
roentgenogram عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
roentgenology شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
mercury lamp لامپ جیوه
multiple unit valve لامپ مرکب
lock in base tube لامپ قفلی
williams tube لامپ ویلیام
miniature lamp لامپ مینیاتوری
loctal base لامپ قفلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com