English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
glass type tube لامپ الکترونی شیشهای
Other Matches
tubes لامپ الکترونی
tube لامپ الکترونی
electron tube لامپ الکترونی
gas filled valve لامپ الکترونی گازی
output circuit مدار خروجی لامپ الکترونی
octal glass type tube لامپ الکترونی هشت پایهای
input circuit مدار ورودی لامپ الکترونی
mu فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
numerical indicator tube هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
electron multiplier چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
incandescent lamp لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
image dissector tube لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
vitric شیشهای
hyaloid شیشهای
glazing شیشهای
vitriform شیشهای
vitreous شیشهای
amorphous شیشهای
glass rule خط کش شیشهای
galssy شیشهای
glassy شیشهای
the vitreoud humour ابگونه شیشهای
marble گلوله شیشهای
vitreosity خاصیت شیشهای
glassy transition تبدیل شیشهای
galss transition تبدیل شیشهای
gamma transition تبدیل شیشهای
glass الت شیشهای
glass rod میله شیشهای
glass jaw ارواره شیشهای
glassiness خاصیت شیشهای
marbles گلوله شیشهای
louvred دریاپنجرهچوبی-شیشهای
shellac لاک شیشهای
glass tube لوله شیشهای
semivitrified نیم شیشهای
glass vessels فروف شیشهای
glass eye چشم شیشهای
glass electrode الکترود شیشهای
blindworm مار شیشهای
glazing coat روکش شیشهای
slow worm مار شیشهای
solar house گلخانه شیشهای
hyaloid membrane شامهء شیشهای
vitreus state حالت شیشهای
glass bulb حباب شیشهای
glassy state حالت شیشهای
semivitrified نیمه شیشهای
glass transition temperature دمای تبدیل شیشهای
t.g دمای تبدیل شیشهای
gamma transition temperature دمای تبدیل شیشهای
glasy trainsition temperature دمای تبدیل شیشهای
hyalitis اماس رطوبت شیشهای
vitreous enamel coating روکش لعاب شیشهای
pseudoscope شیشهای که کاو را کوژکوژراکاو نماید
salver سینی پایه دار شیشهای
salvers سینی پایه دار شیشهای
glass separator میان گیر شیشهای باتری
vitrify شیشهای کردن یا شدن زینترن
intravitreous واقع در درون رطوبت شیشهای
electron gun تفنگ الکترونی
electron lens لنز الکترونی
electron gas گاز الکترونی
electron microscope میکروسکپ الکترونی
electron lens عدسی الکترونی
electron sheath پوسته الکترونی
electron ray اشعه الکترونی
electron physics فیزیک الکترونی
electron particle ذره الکترونی
electron diffraction پراش الکترونی
electron microscope میکروسکوپ الکترونی
electron mirror اینه الکترونی
electron hole حفره الکترونی
electron flow جریان الکترونی
electron density چگالی الکترونی
electron cutting برش الکترونی
electron avalanche بهمن الکترونی
electron bombardment بمباران الکترونی
electron camera دوربین الکترونی
electron beam اشعه الکترونی
electron capture ربایش الکترونی
electron capture جاذبه الکترونی
electron cascade ابشار الکترونی
electron cloud ابر الکترونی
electron configuration ارایش الکترونی
electron could ابر الکترونی
computers حسابگر الکترونی
one electron atom اتم تک الکترونی
electron coupling پیوست الکترونی
electron coupling تزویج الکترونی
electron current جریان الکترونی
electron beam پرتوی الکترونی
electronic tuning تنظیم الکترونی
electron wave موج الکترونی
electronic current جریان الکترونی
electronic density چگالی الکترونی
electronic excitation تحریک الکترونی
electronic flash فلاش الکترونی
guns تفنگ الکترونی
electronic formula فرمول الکترونی
gun تفنگ الکترونی
electronic microscope میکروسکوپ الکترونی
electronic radiation تشعشع الکترونی
electronic rectifier یکسوساز الکترونی
electronic structure ساختار الکترونی
electronic switch سوئیچ الکترونی
electronic rectifier یکسوکننده الکترونی
electronic transition جهش الکترونی
barrier layer بند الکترونی
electron telescope تلسکوپ الکترونی
computer حسابگر الکترونی
electron shower رگبار الکترونی
electron theory نظریه الکترونی
electron theory تئوری الکترونی
eye glass شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
fogging مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
electron microscope ذره بین الکترونی
electron beam generator مولد اشعه الکترونی
barrier layer capacitance فرفیت بند الکترونی
depletion layer capacitance فرفیت بند الکترونی
electron beam welding جوشکاری با اشعه الکترونی
multidentate atom اتم چند الکترونی
eniac ماشین حساب الکترونی
density of an electron beam چگالی اشعه الکترونی
welding by electron beam جوشکاری با اشعه الکترونی
phosphor معمولا اشعه الکترونی
electronic lens عدسی یا لنز الکترونی
electron beam cutting برش با اشعه الکترونی
forbidden transition جهش الکترونی ممنوع
electron disintegration فرو ریزش الکترونی
vitrescence امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
belljar نوعی فرف شیشهای مثل کاسه زنگ
get a fix on something <idiom> نامه الکترونی دریافت کردن
thermoelectron الکترونی که در اثر گرماصادر شود
electron beam deflection system سیستم شکست پرتو الکترونی
electron beam focusing تمرکز دهی اشعه الکترونی
beam current at a specified point شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
meniscus شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
cullet خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
astrodome گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
beams دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
electron gun بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
sferics دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
bread-boards لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-board لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
beam دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
synchrotron دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
LCD Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
fibres رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fiber رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
electron beam recording ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
fibre optics لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
electronic میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
glare صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glares صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
helical wave guide لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
electronics شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
valve لامپ
limiter لامپ اف ام
electric lamp لامپ
tube لامپ
lamp لامپ
lamps لامپ
lamp bulb لامپ
valves لامپ
tubes لامپ
diode لامپ
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
glass عینک دار کردن شیشهای کردن
guns منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
two electrode valve لامپ دو قطبی
lamp bulb adapter تبدیل لامپ
vacumm tube لامپ خلاء
vacuum tube لامپ خلاء
lamp bulb base پایه لامپ
lamp holder سرپیچ لامپ
lamp cord سیم لامپ
lamp connector رابط لامپ
lamp bulb efficiency بازده لامپ
hexode لامپ شش قطبی
vaccum tube لامپ خلاء
instrument lamp لامپ سنجه ها
mercury lamp لامپ جیوه
williams tube لامپ ویلیام
x ray tube لامپ رونتگن
front lamp لامپ جلو
hexod لامپ شش قطبی
helium lamp لامپ هلیومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com