English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
image converter tube لامپ تصویر مبدل
Search result with all words
image viewing tube لامپ مبدل تصویر
Other Matches
image dissector tube لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
image converter مبدل تصویر
image changer مبدل تصویر
image conversion equipment دستگاه مبدل تصویر
picture tube لامپ تصویر
projection tube لامپ تصویر
three gun picture tube لامپ تصویر سه لولهای
tricolor picture tube لامپ تصویر سه لولهای
single gun color tube لامپ تصویر تک لولهای
dark trace tube لامپ تصویر تاریک
electron image tube لامپ تبدیل تصویر
lawrence color tube لامپ تصویر لارنس
image orthicon لامپ تصویر اورتیکون
iconoscope لامپ تصویر ایکونوسکوپ
image iconoscope لامپ تصویر ایکونوسکپ
black face tube لامپ تصویر سیاه
image dissector لامپ تقطیع تصویر
luminescent screen tube لامپ تصویر روشن
image camera tube لامپ تصویر میانی دوربین
crt plot لامپ تصویر تولید سیگنال
scanner وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
scanners وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
adapter در کامپیوتر که حاوی دستورات نرم افزاری مبدل به سیگنالهای الکتریکی است تا گرافیک را در صفحه تصویر متصل به آن نشان دهد
digital to analog converter مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
incandescent lamp لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
cropped کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crops کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
video متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobats که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videos متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobat که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
refreshes بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
persistence مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing تصویر خطی تصویر مدادی
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
backgrounds تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
raster scan ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
images نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image formation تولید تصویر تصویر
interchanged مبدل
interchanges مبدل
interchange مبدل
motor generator مبدل
interchanging مبدل
transformator مبدل
transducer مبدل
toggle key مبدل
derivatives مبدل
line transformer مبدل خط
derivative مبدل
adapter مبدل
inverter مبدل
blowing nozzle مبدل
decoder مبدل کد
transformer مبدل
changer مبدل
crystal transducer مبدل
converter مبدل
transformers مبدل
single phase transformer مبدل تک فاز
telephone transformer مبدل تلفن
power supply مبدل برق
reducer لوله مبدل
transformer ratio نسبت مبدل
transformer substation پست مبدل
disguising لباس مبدل
thomas converter مبدل توماس
single armature converter مبدل یک ارمیچری
repeating coil مبدل تلفن
transformer oil روغن مبدل
transformer coil پیچک مبدل
side blown converter مبدل پهلو دم
series transformer مبدل شدتی
transformer coupling جفتگری با مبدل
transformer efficiency بازده مبدل
transformer loss اتلاف مبدل
rotary converter مبدل گردان
resonance transformer مبدل همنوایی
rotary converter مبدل دوار
transducer مبدل انرژی
power transformer مبدل تغذیه
disguise لباس مبدل
transformers مبدل ترانسفورماتور
testing transformer مبدل تعمیرکار
polyphase transformer مبدل چندفاز
potential transformer مبدل ولت
pulse converter مبدل پالس
pressure transducer مبدل فشار
teletractor مبدل دیداری
tesla coil مبدل تسلا
transformer مبدل ترانسفورماتور
disguised لباس مبدل
ratio of transformer نسبت مبدل
static transformer مبدل ثابت
pulse transformer مبدل ضربه
step down transformer مبدل کاهنده
step up transformer مبدل فزاینده
disguises لباس مبدل
masquerade لباس مبدل
masqueraded لباس مبدل
masquerades لباس مبدل
masquerading لباس مبدل
tesla transformer مبدل تسلا
character template مبدل کاراکتری
water cooled transformer مبدل ابی
baby converter مبدل کوچک
autotransformer خود مبدل
audio transformer مبدل صوتی
current converter مبدل جریان
voltage transformer مبدل ولت
arc welding converter مبدل جوش
jigger مبدل انتن
current transformer مبدل جریان
booster transformer مبدل بوستر
impedance converter مبدل امپدانس
instrument transformer مبدل سنجه ها
bank of trancformer دسته مبدل
incognita با جامه مبدل
impluse transformer مبدل ایمپولز
induction frequency converter مبدل فرکانس
bottom blown converter مبدل دم مقدماتی
induction motor generator مبدل اسنکرون
impluse converter مبدل ایمپولز
impedance transformer مبدل امپدانس
converter circuit مدار مبدل
converter stage طبقه مبدل
barrel converter مبدل طبلکی
air cooled transformer مبدل هوایی
air blast transformer مبدل بادی
microphone transformer مبدل میکروفون
welding converter مبدل جوش
adaptors مبدل برق
adaptor مبدل برق
adapters مبدل برق
motor transformer مبدل موتور
frequency transformer مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
heat exchanger مبدل حرارتی
oil transformer مبدل روغنی
output transformer مبدل خروجی
frequency convertor مبدل فرکانس
frequency changer مبدل فرکانس
data transducer مبدل داده ها
lighting transformer مبدل روشنایی
energy converter مبدل انرژی
magnetic coupling transformer مبدل انتن
disguisedly با لباس مبدل
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
compensating transformer مبدل جبران کننده
high frequency transformer مبدل فرکانس بالا
constant current transformer مبدل با شدت ثابت
dac مبدل عددی به قیاسی
masquerade به لباس مبدل درامدن
constant potential transformer مبدل با ولت ثابت
radio frequency transformer مبدل بسامد رادیویی
impact transducer مبدل فرایندهای ضربهای
continuous adjustable transformer مبدل تنظیم پذیر
digital to analogue converter مبدل دیجیتال به انالوگ
current ratio of transformer بازده شدتی مبدل
core transformer مبدل هسته دار
eonism مبدل پوشی جنسی
figure shift کلید یا کد مبدل کاراکتر
masqueraded به لباس مبدل درامدن
masquerades به لباس مبدل درامدن
analog digital converter مبدل قیاسی- رقمی
analog digital converter مبدل انالوگ دیجیتال
disguise جامه مبدل پوشیدن
ageing of transformer پیر شدن مبدل
disguised جامه مبدل پوشیدن
transvestism مبدل پوشی جنسی
magnetic tape converter مبدل نوار مغناطیسی
disguises جامه مبدل پوشیدن
masked balls رقص با هیئت مبدل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com