English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
selected material لایه بدنه راه
Other Matches
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlay در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlays در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
mine casemate بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
argillite خاک رس لایه لایه
interlayer لایه بین دو لایه
lamination لایه لایه سازی
delaminate لایه لایه شدن
delamination لایه لایه شدگی
delamination لایه لایه شدن
delamination لایه لایه کردن
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
trunks بدنه
compartment بدنه
compartments بدنه
housing بدنه
trunk بدنه
shafts بدنه
casings بدنه
framework بدنه
frameworks بدنه
hulls بدنه
contour بدنه
shaft بدنه
hull بدنه
casing بدنه
bridge deck بدنه پل
fuselage بدنه
bodies بدنه
body بدنه
fuselages بدنه
elevator casing بدنه بالابر
revetment پوشش بدنه
pump casting بدنه پمپ
the body of a carriage بدنه یک کالسکه
tige بدنه ساقه
pressure hull بدنه ضد فشار
die stock بدنه رنده
fuselage refrence line خط مبنای بدنه
costa تیغه در بدنه
side wall of a lock بدنه سد دریچهای
shell بدنه ساختمان
stocked بدنه رنده
head شبکه یا بدنه
stock بدنه رنده
furnace body بدنه کوره
buffer body بدنه دافع
cartridge shell بدنه پوکه
monohull قایق با یک بدنه
gate leaf بدنه دریچه سد
hull insurance بیمه بدنه
magnet housing بدنه اهنربا
magnet case بدنه اهنربا
loop body بدنه حلقه
airframe بدنه هواپیما
motor casing بدنه موتور
auto body sheet بدنه اتومبیل
box type van body بدنه صندوق
hulk بدنه کشتی
hulks بدنه کشتی
shaft بدنه چوبه
shafts بدنه چوبه
trunk بدنه ستون
trunks بدنه ستون
shelling بدنه ساختمان
shells بدنه ساختمان
automobile body sheet بدنه اتومبیل
to connect to frame اتصال به بدنه
hull بدنه قایق
hulls بدنه کشتی
fuselage بدنه هواپیما
hulls بدنه قایق
white body بدنه سفید
fuselages بدنه هواپیما
hull بدنه کشتی
turbin casing بدنه توربین
hull column پایه بدنه
westwork بدنه غربی
ground اتصال بدنه
trimaran قایق با 3 بدنه موازی
trunk تلگراف یا تلفن بدنه
hull بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull بدنه یک هواپیمای دریایی
hulls بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hulls بدنه یک هواپیمای دریایی
hull down بدنه پشت حفاظ
seacock شیرهای بدنه ناو
ideal energy radiator رادیاتور بدنه سیاه
aviation structural mechanic مکانیک بدنه هواپیما
saddletree بدنه چوبی زین
steering gear housing بدنه جعبه فرمان
trunks تلگراف یا تلفن بدنه
cartridge shell بدنه پوکه فشنگ
bottom line طناب زیر بدنه
engine block قالب یا بدنه موتور
thallus ساقه بدنه گیاه
multihull قایق با بیش از یک بدنه
freeboard بدنه فوقانی ناو
trimarans قایق با 3 بدنه موازی
heel قسمت عقبی بدنه قایق
catamaran قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
bonding گیره اتصالی اتصال بدنه
heels قسمت عقبی بدنه قایق
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
belt frame اسکلت محیطی بدنه هواپیما
underbody قسمت بدنه قایق در زیر اب
catamarans قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
head بعد بالایی کتاب یا بدنه
forebody بدنه قسمت جلوی ناو
cocooning روکش دادن بدنه هواپیما
modified stock car اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
airframe mechanic تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
low mid wing بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
hulls بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
gaps فاصله بین نوک قلاب و بدنه
gap فاصله بین نوک قلاب و بدنه
rocked حرکت دورانی بال به دور بدنه
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
rocks حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock حرکت دورانی بال به دور بدنه
wing position وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
crotches محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotch محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
waterline خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
empty weight وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
topsides قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
hoist line کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
planing hull بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
maximum junction to case thermal impedan مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
thoroughbrace تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
air foil سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
streamline body بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
herdic کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
shells لایه
stratum لایه
substrate لایه
beds لایه
layers لایه
tier لایه
layer line خط لایه
coursed لایه
three-ply سه لایه
three ply سه لایه
courses لایه
course لایه
tiers لایه
leaf لایه
strata لایه ها
coats لایه
coatings لایه
coated لایه
coat لایه
lamellose لایه لایه
lamellar لایه لایه
yard لایه
yards لایه
provine لایه
ribbands لایه
layer لایه
shelling لایه
stuffless بی لایه
shell لایه
bed لایه
padding لایه
riband لایه
ribands لایه
ribband لایه
heels کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
web جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
webs جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
heel کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
five ply پنج لایه
filter layer لایه پالایش
multilayer چند لایه
superstratum ابر لایه
frost blanket course لایه پاد یخ
substratum زیر لایه
frost blanket course لایه ضد یخ قشر ضد یخ
subsell زیر لایه
sublevel زیر لایه
subfloor لایه زیر کف
waterproofing course لایه اب بندی
sub grade لایه زیرین
ionosphere لایه یونسفر
undercoat زیر لایه
thin film لایه نازک
the inner layer لایه درونی
top layer لایه فوقانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com