Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
sand layer
لایه ماسه
Other Matches
to puddle clay and sand
ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
building sand
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
quicksand
ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
quicksand
ماسه ناپای ماسه غلطان
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
old red sandstone
سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
delamination
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه شدگی
delaminate
لایه لایه شدن
argillite
خاک رس لایه لایه
lamination
لایه لایه سازی
interlayer
لایه بین دو لایه
delamination
لایه لایه کردن
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gritted
ماسه
gritting
ماسه
sand
ماسه
ballast
ماسه
green sand
ماسه تر
crushed stone sand
ماسه
sands
ماسه
gravel
ماسه
yield of cdoncrete
ماسه
grit
ماسه
desilter
ماسه گیر
quarry
معدن شن و ماسه
dune sand
ماسه بادی
greensand
ماسه سبز
fine sand
ماسه ریز
detritic sand
ماسه فرسایهای
quarries
معدن شن و ماسه
quarrying
معدن شن و ماسه
sanding
ماسه گذاری
sands
ماسه ریختن شن
gritting
ماسه درشت
quicksand
ماسه متحرک
quicksand
ماسه بادی
sandstone
سنگ ماسه
magazine
مخزن ماسه
magazines
مخزن ماسه
sandbank
کرانه ماسه
body sand
ماسه پر کننده
sandbanks
کرانه ماسه
uniform sand
ماسه یکدست
uniform sand
ماسه یکنواخت
arenaceous
ماسه وار
sandstone
ماسه سنگ
gritted
ماسه درشت
grit
ماسه درشت
sand
ماسه ریختن شن
he was neat
بی ماسه خالص
sandrock
ماسه سنگ
sand clay
رس ماسه دار
sand blasting
ماسه پاشی
sanbar
کران ماسه
running sand
ماسه بادی
quick sand
ماسه روان
sand pile
توده ماسه
pit sand
ماسه معدنی
sanded
ماسه دار
sand dressing
ماسه پاشی
sandblasting
ماسه پرانی
sandblast
باپاشیدن ماسه
sandband
کران ماسه
sand trap
ماسه گیر
sand store
انبار ماسه
sand stone
ماسه سنگ
sand filling
ماسه گرفتگی
sand equivalent
همسنگ ماسه
sandstorms
ماسه باد
sandstorm
ماسه باد
masonry sand
ماسه ملاتی
marine sand
ماسه دریایی
marine sand
ماسه بادی
masonry sand
ماسه بنایی
heap of sand
توده ماسه
sand blasting practice
عملیات ماسه پاشی
gritting
خاک ماسه سنگ
sand blast unit
واحد ماسه پاشی
grit
خاک ماسه سنگ
sand blast nozzle
شیپوره ماسه پاشی
grit
درشت ماسه سنگ
gritted
خاک ماسه سنگ
gritted
درشت ماسه سنگ
sand cone method
طریقه جابجایی ماسه
sandblast machine
ماشین ماسه پاش
foundry sand
ماسه ی ریخته گری
sandy earth
زمین ماسه دار
feldspathic sandstone
ماسه سنگ فلدسپاتی
sand pit
گود ماسه برداری
sand mix
ماسه اغشته سرد
sand lime brick
اجر ماسه اهکی
explosion shot
ضربه چوب به ماسه
siliceous sandstone
ماسه سنگ سیلیس
sand dredger
ماشین مکنده ماسه
sandy soil
زمین ماسه زار
gritting
درشت ماسه سنگ
aggradation
فراسازی ماسه گرفتگی
molding sand
ماسه قالب گیری
calcareous sandstone
ماسه سنگ اهکی
sabulous
ریگزار ماسه دار
micaceous sandstone
ماسه سنگ میکادار
core sand
ماسه ریخته گری
pipe sand trap
ماسه گیر لولهای
backing sand
ماسه پشت قالب
send yaghting
مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
sandy limestone
سنگ اهک ماسه دار
molasse
سنگ ماسه اهکی رسدار
chalky sandstone
ماسه سنگ نرم اهکی
argillaceous sand stone
ماسه سنگ خاک رسی
loamy sandstone
ماسه سنگ خاک رسی
sand asphalt
ماسه اغشته گرم یا سرد
brownstone
[ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
blast grit
ماسه هوا داده شده
mottled sandstone
ماسه سنگ رگه دار
Dry sand absorbs water.
ماسه خشک آبرا جذب می کند
fluke
قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
flukes
قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
sand trap
قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
sand box
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
molding sand preparation plant
واحد تهیه ماسه قالب گیری
sandpit
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
send sailing
مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
sandbox
[British]
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
proportioning
توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
wet classifler
سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
alluviation
رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
accretion
هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
binders
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binder
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
batcher
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
batch
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
core binder
ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
ballast
هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
puddle
ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddles
ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
admixtures
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
substrate
لایه
yards
لایه
provine
لایه
layers
لایه
ribband
لایه
yard
لایه
stuffless
بی لایه
beds
لایه
bed
لایه
courses
لایه
coursed
لایه
course
لایه
lamellar
لایه لایه
riband
لایه
lamellose
لایه لایه
layer line
خط لایه
ribands
لایه
ribbands
لایه
leaf
لایه
padding
لایه
shelling
لایه
coat
لایه
coated
لایه
shell
لایه
stratum
لایه
three-ply
سه لایه
three ply
سه لایه
coatings
لایه
coats
لایه
layer
لایه
tiers
لایه
shells
لایه
tier
لایه
strata
لایه ها
impervious blanket
لایه ناتراوا
impervious blanket
لایه نفوذناپذیر
in layers
در چند لایه
hard layer
لایه سخت
insulated layer
لایه عایق
intermediate layer
لایه میانی
hard layer
لایه سفت
filter layer
لایه پالایش
five ply
پنج لایه
frost blanket course
لایه پاد یخ
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
surfacing
لایه پوشش
euphotic
اب لایه نورگیر
filter layer
لایه صافی
ionosphere
لایه یونسفر
lamella
لایه صفحه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com