Dictiornary-Farsi | لباس غیرنظامی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (2 milliseconds)

English	Persian
plain	لباس غیرنظامی
plainer	لباس غیرنظامی
plainest	لباس غیرنظامی
plains	لباس غیرنظامی


Search result with all words

plain clothes man	کاراگاه یا ماموردیگرشهربانی که لباس غیرنظامی می پوشد
Other Matches

commercial air movement	پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
to dress [put on your clothes or particular clothes]	لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
civil damage assessment	ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
motley	مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out	پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket	لباس نجات لباس چوب پنبهای
civil	غیرنظامی
civil advisor	مستشار غیرنظامی
demilitarized zone	منطقه غیرنظامی
civilian enterprise	موسسه غیرنظامی
civilian employees	کارمندان غیرنظامی
demilitarization	غیرنظامی شدن
civil disturbances	اغتشاشات غیرنظامی
civilian occupational specialty	کدهای تخصصی غیرنظامی
civil twilight	شفق و فلق غیرنظامی
civil advisor	مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
class n allotment	کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
commercial water movement	حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
demilitarized	از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarize	از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarising	از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarizing	از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarises	از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
affiliated unit	یکان زیر امر ادارات غیرنظامی
affiliated unit	یکان احتیاط مامور به ادارات غیرنظامی
demilitarizes	از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarised	از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
unmilitary	بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
guerrilla	جنگجوی غیرنظامی که به خاطر عقیده سیاسی می جنگد
guerillas	جنگجوی غیرنظامی که به خاطر عقیده سیاسی می جنگد
guerrillas	جنگجوی غیرنظامی که به خاطر عقیده سیاسی می جنگد
quicktrans	سیستم حمل و نقل هوایی سریع با استفاده ازهواپیماهای غیرنظامی
civil censorship	سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civilian supply	امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
steam irons	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniforms	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
civil reserve air fleet	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
civilrequirements	نیازمندیهای غیرنظامی نیازمندیهای کشور
nsfnet	یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
locarno treaty	بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
civil appropriation	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
flannels	لباس
costume	لباس
out fit	لباس
bathhouse	لباس کن
outwall	لباس تن
nightgown	لباس شب
nightgowns	لباس شب
costumes	لباس ها
attire	لباس
garb	لباس
evining dress	لباس شب
frou frou	خش خش لباس
clobbered	لباس
clobbering	لباس
clobbers	لباس
oilskins	لباس ضد اب
rosettes	گل لباس
rosette	گل لباس
clothing	لباس
bibandtucker	لباس
flannel	لباس
costume	لباس
donkey jacket	لباس
untented	بی لباس
vestment	لباس
costumes	لباس
clobber	لباس
dressing	لباس
dressings	لباس
vesture	لباس
acoutrement	لباس
accouterments	لباس
accouterment	لباس
silk	لباس ابریشمی
costume	لباس محلی
gown	روپوش لباس شب
tuxedo	لباس رسمی
gowns	روپوش لباس شب
clothier	لباس فروش
laundress	لباس شوی زن
costumes	لباس محلی
clothes tree	چنگک لباس
tuxedos	لباس رسمی
skirt	دامن لباس
skirted	دامن لباس
asbestos kit	لباس نسوز
knock about clothes	لباس کار
braw	جوش لباس
dry suit	لباس غواصی
wet suit	لباس غواصی
wet suits	لباس غواصی
academicals	لباس دانشگاهی
academic costume	لباس دانشگاهی
zippers	زیب لباس
zipper	زیب لباس
undergarments	لباس بزیر
knitwear	لباس کشباف
undergarment	لباس بزیر
tog	لباس پوشیدن
battle dress	لباس ضدگلوله
fancy dress	لباس بالماسکه
skirts	دامن لباس
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
vestment	لباس رسمی
sportswear	لباس راحت
sportswear	لباس خودمانی
Clinging clothes. Tight-fitting dress.	لباس چسب تن
Full dress. Formal dress.	لباس رسمی
put on <idiom>	لباس پوشیدن
sportswear	لباس ورزش
spacesuits	لباس فضایی
water suit	لباس ضد فشار اب
wearer	پوشنده لباس
woolie	لباس پشمی
wooly	لباس پشمی
menswear	لباس مردانه
neckline	گردن لباس
necklines	گردن لباس
spacesuit	لباس فضایی
ankle bracelet	لباس ردیاب
electronic tag	لباس ردیاب
tether	لباس ردیاب
ankle monitor	لباس ردیاب
disguisedly	با لباس مبدل
garderobe	اشکاف لباس
gratuitous issue	لباس پیشکش
habiliment	لباس زیبا
habiliments	لباس مخصوص
habilitate	لباس پوشیده
haute couturer	طراح لباس
kiyi	برس لباس
launderer	لباس شوی
gaberdine	لباس پوشش
flight gear	لباس پرواز
dreadnought	لباس بارانی
dress suit	لباس رسمی شب
dressed in white	لباس سفیدپوشیده
driss uniform	لباس رسمی
exposure suit	لباس محافظ
fearnought suit	لباس نسوز
finical	خوش لباس
flashproof	لباس ضد شعله
mab	لباس ژولیده
night robe	لباس خواب
the long robe	لباس قضائی
to a onself	لباس زیباپوشیدن
to dress up	لباس پوشیدن
toggery	لباس فروشی
tou book	لباس تکواندو
tunicle	لباس کوتاه
tux	لباس رسمی
underclothing	لباس زیر
survival suit	لباس نجات
smoking jacket	لباس اسموکینگ
pajama	لباس خواب
playsuit	لباس ورزش
print dress	لباس چیتی
rainwear	لباس بارانی
robe de chambre	لباس خانه
ski suit	لباس اسکی
slack suit	لباس راحتی
slopwork	لباس دوخته
uniform of the day	لباس فصل
undresses	لباس کندن
woolier	: لباس پشمی
woolies	: لباس پشمی
doff	لباس کندن
pinning	گیره لباس
pinned	گیره لباس
pin	گیره لباس
full dress	لباس سلام
livery	لباس مستخدم
wooliest	: لباس پشمی
liveries	لباس مستخدم
uniforms	لباس یک شکل
uniforms	لباس فرم
doffing	لباس کندن
doffs	لباس کندن
disguise	لباس مبدل
undressing	لباس کندن
dresses	لباس پوشیدن
dress	لباس پوشیدن
rigs	لوازم لباس
rigged	لوازم لباس
rig	لوازم لباس
gashing	خوش لباس
gashes	خوش لباس
gashed	خوش لباس
gash	خوش لباس
disguising	لباس مبدل
disguises	لباس مبدل
disguised	لباس مبدل
uniform	لباس یک شکل
uniform	لباس فرم
woollier	: لباس پشمی
attire	لباس پوشاندن
clothes	جامه لباس