English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (12 milliseconds)
English Persian
habiliments لباس مخصوص
Search result with all words
dress لباس مخصوص فرمان بایست در مشق صف جمع
dresses لباس مخصوص فرمان بایست در مشق صف جمع
tuxedo لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedos لباس مردانه مخصوص چای عصر
dinner jacket لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jackets لباس مخصوص مهمانی رسمی
gear ابزار وسایل لباس مخصوص
geared ابزار وسایل لباس مخصوص
gears ابزار وسایل لباس مخصوص
g suit لباس مخصوص هوانوردی
pressure suit لباس مخصوص پرواز درارتفاعات زیاد
slack suit لباس مخصوص گردش یا استراحت
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
stockinet پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinette پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
tux لباس مردانه مخصوص چای عصر
Other Matches
to dress [put on your clothes or particular clothes] لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniforms لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
rosettes گل لباس
dressing لباس
dressings لباس
out fit لباس
rosette گل لباس
untented بی لباس
bathhouse لباس کن
costumes لباس
vesture لباس
clobber لباس
acoutrement لباس
clobbered لباس
vestment لباس
accouterments لباس
accouterment لباس
clobbering لباس
clobbers لباس
costume لباس
garb لباس
evining dress لباس شب
flannels لباس
bibandtucker لباس
attire لباس
oilskins لباس ضد اب
flannel لباس
nightgowns لباس شب
costume لباس
costumes لباس ها
outwall لباس تن
donkey jacket لباس
nightgown لباس شب
frou frou خش خش لباس
clothing لباس
underwear لباس زیر
underclothes لباس زیر
necklines گردن لباس
wooly لباس پشمی
undergarments لباس بزیر
water suit لباس ضد فشار اب
seams درز لباس
seam درز لباس
wearer پوشنده لباس
vestment لباس رسمی
habilitate لباس پوشیده
woolie لباس پشمی
habiliment لباس زیبا
gratuitous issue لباس پیشکش
garderobe اشکاف لباس
put on <idiom> لباس پوشیدن
sportswear لباس راحت
Full dress. Formal dress. لباس رسمی
fearnought suit لباس نسوز
Clinging clothes. Tight-fitting dress. لباس چسب تن
garb لباس پوشانیدن
finical خوش لباس
flashproof لباس ضد شعله
flight gear لباس پرواز
sportswear لباس ورزش
fancy dress لباس بالماسکه
plains لباس غیرنظامی
gaberdine لباس پوشش
undergarment لباس بزیر
attire لباس پوشاندن
menswear لباس مردانه
neckline گردن لباس
exposure suit لباس محافظ
spacesuit لباس فضایی
tog لباس پوشیدن
spacesuits لباس فضایی
sportswear لباس خودمانی
to a onself لباس زیباپوشیدن
rig لوازم لباس
rigged لوازم لباس
rigs لوازم لباس
ski suit لباس اسکی
slack suit لباس راحتی
slopwork لباس دوخته
smoking jacket لباس اسموکینگ
dress لباس پوشیدن
playsuit لباس ورزش
dresses لباس پوشیدن
disrobe لباس دراوردن
disrobed لباس دراوردن
disrobes لباس دراوردن
disrobing لباس دراوردن
slash چاک لباس
pin گیره لباس
pinned گیره لباس
pinning گیره لباس
print dress لباس چیتی
disguise لباس مبدل
doffs لباس کندن
doffing لباس کندن
doffed لباس کندن
doff لباس کندن
disguised لباس مبدل
rainwear لباس بارانی
disguises لباس مبدل
disguising لباس مبدل
gash خوش لباس
robe de chambre لباس خانه
gashed خوش لباس
gashes خوش لباس
gashing خوش لباس
slashes چاک لباس
toggery لباس فروشی
tights لباس تنگ
rags لباس مندرس
rag لباس مندرس
tou book لباس تکواندو
laundress لباس شوی زن
launderer لباس شوی
knock about clothes لباس کار
kiyi برس لباس
gown روپوش لباس شب
gowns روپوش لباس شب
tunicle لباس کوتاه
tux لباس رسمی
underclothing لباس زیر
uniform of the day لباس فصل
khaki لباس نظامی
to dress up لباس پوشیدن
night robe لباس خواب
full dress لباس سلام
livery لباس مستخدم
pajama لباس خواب
liveries لباس مستخدم
survival suit لباس نجات
uniforms لباس یک شکل
uniforms لباس فرم
uniform لباس یک شکل
uniform لباس فرم
mab لباس ژولیده
masquerading لباس مبدل
masquerades لباس مبدل
masqueraded لباس مبدل
masquerade لباس مبدل
the long robe لباس قضائی
haute couturer طراح لباس
tuxedos لباس رسمی
regimental لباس هنگ
battle dress لباس ضدگلوله
slashed چاک لباس
academic costume لباس دانشگاهی
liveried دارای لباس
zippers زیب لباس
zipper زیب لباس
braw جوش لباس
ankle bracelet لباس ردیاب
ankle monitor لباس ردیاب
lap دامن لباس
lapped دامن لباس
silk لباس ابریشمی
asbestos kit لباس نسوز
costume لباس محلی
costumes لباس محلی
regimental لباس نظامی
undresses لباس کندن
undressing لباس کندن
skirt دامن لباس
skirted دامن لباس
skirts دامن لباس
woolly : لباس پشمی
woolier : لباس پشمی
woolies : لباس پشمی
woolliest : لباس پشمی
wooliest : لباس پشمی
woollies : لباس پشمی
undress لباس کندن
antiblackout suit لباس ضد فشار اب
habits لباس روحانیت
academicals لباس دانشگاهی
habit لباس روحانیت
clothes جامه لباس
knitwear لباس کشباف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com