English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
pressure suit لباس مخصوص پرواز درارتفاعات زیاد
Other Matches
flight gear لباس پرواز
special area منطقه پرواز مخصوص
habiliments لباس مخصوص
g suit لباس مخصوص هوانوردی
dandyism توجه زیاد به لباس
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
gears ابزار وسایل لباس مخصوص
geared ابزار وسایل لباس مخصوص
gear ابزار وسایل لباس مخصوص
slack suit لباس مخصوص گردش یا استراحت
dinner jackets لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jacket لباس مخصوص مهمانی رسمی
tux لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedo لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedos لباس مردانه مخصوص چای عصر
flu flu تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
floo floo تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
dresses لباس مخصوص فرمان بایست در مشق صف جمع
dress لباس مخصوص فرمان بایست در مشق صف جمع
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
stockinet پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinette پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
to dress [put on your clothes or particular clothes] لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
gales باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
gale باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
inflight reliability تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out پهن کردن لباس [روی بند لباس]
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
sortie پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways راه پرواز باند پرواز
sorties پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runway راه پرواز باند پرواز
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
I didnt get much sleep. زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
to hold somebody in great respect کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
flightless بی پرواز
night flying پرواز
tripped پرواز
night flying شب پرواز کن
trip پرواز
flight decks پل پرواز
flight deck پل پرواز
trips پرواز
flying پرواز
fly پرواز
flight line خط پرواز
blast-off پرواز
sorties پرواز
flight پرواز
ceilings حد پرواز
ceiling حد پرواز
blast off پرواز
sortie پرواز
surcharge زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
flyable قابل پرواز
flying speed سرعت پرواز
flying shot تیر سر پرواز
flying officer افسر پرواز
on the wing پرواز کننده
goggling عینک پرواز
flying ground میدان پرواز
mission ready اماده پرواز
flightworthy قابل پرواز
flighty deck اطاق پرواز
kite پرواز کردن
kites پرواز کردن
cruising altitude ارتفاع پرواز
flight level سقف پرواز
dead reckonning پرواز کور
helms سکان پرواز
free flight پرواز ازاد
helm سکان پرواز
flight ration جیره پرواز
flight platform سکوی پرواز
altivolant بلند پرواز
runways باند پرواز
flight leader فرمانده پرواز
runways خیابان پرواز
runway باند پرواز
runway خیابان پرواز
flege قابل پرواز
flight level سطح پرواز
flight clearance اجازه پرواز
flight computer کامپیوتر پرواز
flight control کنترل پرواز
high-flying بلند پرواز
flight decks عرشه پرواز
flight path مسیر پرواز
flight deck عرشه پرواز
flight operations عملیات پرواز
flight navigator هدایتگر پرواز
goggled عینک پرواز
goggle عینک پرواز
soloists خلبان تک پرواز
soloist خلبان تک پرواز
flight manual دستورالعمل پرواز
ambitious بلند پرواز
flight engineer مهندس پرواز
ceiling سقف پرواز
volitant پرواز کننده
flight مسیر پرواز
wing پرواز پرش
winging پرواز پرش
in-flight حین پرواز
administrative flight پرواز اداری
air medal نشان پرواز
flight پرواز کردن
preflight قبل از پرواز
high flying بلند پرواز
volant پرواز کننده
ceilings سقف پرواز
icarian بلند پرواز
instrument fkight پرواز کور
instrument flight پرواز کور
take off پرواز کردن
to launch into the air پرواز کردن
to take off پرواز کردن
to take wing پرواز کردن
space flight پرواز فضایی
sortie reference شماره پرواز
soarer پرواز کننده
flying پرواز کننده
visual flight پرواز بصری
fly پرواز کردن
aspirational [British E] <adj.> بلند پرواز
single flight پرواز رفت
scampering پرواز سریع
return flight پرواز برگشت
scampered پرواز سریع
flypasts پرواز در ارتفاع کم
flypast پرواز در ارتفاع کم
path of flight مسیر پرواز
flyby پرواز در ارتفاع کم
blood agent مدت پرواز
scamper پرواز سریع
flybys پرواز در ارتفاع کم
post flight بعد از پرواز
combat available اماده به پرواز
aviate پرواز کردن
scampers پرواز سریع
high speed با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
distinguished flying cross نشان صلیب پرواز
flight simulator شبیه ساز پرواز
glide mode روش پرواز ازاد
fly control قسمت کنترل پرواز
flight pay فوق العاده پرواز
floating نوک پرواز کننده
hovered پرواز نزدیک زمین
hovers پرواز نزدیک زمین
What's the flight number? شماره پرواز چیست؟
time of flight زمان پرواز گلوله
flyable dud هواپیمای قابل پرواز
distinguished flying cross نشان ممتاز پرواز
sortie هواپیمای اماده به پرواز
hover پرواز نزدیک زمین
time of flight زمان پرواز هواپیما
departure air field فرودگاه پرواز هواپیما
flight visibility قابلیت دید پرواز
cruising level سقف پرواز ثابت
sorties هواپیمای اماده به پرواز
fly پراندن پرواز دادن
preflight قبل از شروع پرواز
airworthiness مناسب برای پرواز
airworthiness دارای صلاحیت پرواز
airworthy مناسب برای پرواز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com