English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (9 milliseconds)
English Persian
pourpoint لحاف پنبه دار
Other Matches
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos پنبه نسوز پنبه کوهی
duvet لحاف
quilt لحاف
eiderdown لحاف
eiderdowns لحاف
quilts لحاف
duvets لحاف
bed clothes لحاف
quilter لحاف دوز
pourpoint لحاف دوختن
quilt مثل لحاف دوختن
quilts مثل لحاف دوختن
crazy quilt لحاف چهل تکه
coverlets لحاف روپوش تختخواب
the quilt slipped off the bed لحاف ازروی رختخواب
coverlet لحاف روپوش تختخواب
to strip something off درآوردن [ملافه از لحاف]
collodion پنبه
cottons پنبه
cotton yarn نخ پنبه
cotton پنبه
carder پنبه زن
feeding cloth پنبه رسان
earth flax پنبه کوهی
rock cork پنبه کوهی
pyrocotton پنبه باروتی
boll [cotton gin] غوزه پنبه
cotton plant درخت پنبه
cotton plant بوته پنبه
cotton plantation پنبه زار
cotton plantation پنبه کاری
cotton seed تخم پنبه
cotton waste ضایعات پنبه
cottonseed تخم پنبه
cotton seed پنبه دانه
cottonseed پنبه دانه
bobber چوب پنبه
floers of zinc پنبه روی
oxide zine پنبه روی
guncotton باروت پنبه
nitro cotton باروت پنبه
miuntain flax پنبه کوهی
miuntain flax سنگ پنبه
phellem چوب پنبه
pyrocellulose پنبه باروتی
paper tiger پهلوان پنبه
paper tigers پهلوان پنبه
To cut ones head with cotton . <proverb> با پنبه سر بریدن .
Egyptian cotton پنبه مصری
floss پنبه ابریشمی
asbestus سنگ پنبه
cork چوب پنبه
pods قوزه پنبه
pod قوزه پنبه
bullying پهلوان پنبه
bully پهلوان پنبه
bullies پهلوان پنبه
bullied پهلوان پنبه
floats چوب پنبه
cotton wool پنبه لایی
cotton wool لایی پنبه
lint ضایعات پنبه
asbestos پنبه نسوز
corks چوب پنبه
cash crops پنبه وتنباکو
stoppers چوب پنبه
stopper چوب پنبه
asbestos پنبه کوهی
bravado پهلوان پنبه
abiston پنبه کوهی
absorbent cotton پنبه هیدروفیل
floated چوب پنبه
cards پنبه زنی
asbeston پنبه نسوز
card پنبه زنی
asbestus پنبه نسوز
abiston پنبه نسوز
asbestus پنبه کوهی
float چوب پنبه
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
gin پنبه را پاک کردن
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
cork oak درخت چوب پنبه کش
gins پنبه را پاک کردن
stopper باچوب پنبه بستن
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
maco پنبه درجه یک مصری
kapok چوب پنبه سبک
stoppers باچوب پنبه بستن
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
comber ماشین پنبه زنی
cottonseed oil روغن پنبه دانه
bung چوب پنبه بشکه
bunged چوب پنبه بشکه
ginning پنبه پاک کنی
basic crops پنبه تنباکو و برنج
batting پنبه حلاجی شده
bungs چوب پنبه بشکه
tampon پنبه یا کهنه قاعدگی
loggerhead نوعی افت پنبه
mallow پنیرک پنبه ایرانی
bunging چوب پنبه بشکه
corked چوب پنبه دار
cotton cake کنجاره پنبه دانه
cotton gin ماشین پنبه پاک کن
asbestine مانند پنبه نسوز
mountain cork یکجور پنبه کوهی
cork borer چوب پنبه سوراخ کن
tampons پنبه یا کهنه قاعدگی
cotton grade درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
bundle بقچه کلاف پشم یا پنبه
gin ماشین پنبه پاک کنی
gins ماشین پنبه پاک کنی
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
the cork went off with apop چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
phellogen لایه چوب پنبه ساز
subereous از چوب پنبه گرفته شده
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
quilting پنبه دار پارچه لحافی
peasecod جلونیم تنه پنبه دار
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
pourpoint لباس لایه داریا پنبه دار
cloop صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
to bung با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
corks بافت چوب پنبه درخت بلوط
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
he undid what i had done انچه من رشته بودم او پنبه کرد
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
absorption میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
to bung up با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
To pay no heed . To be inattentive . پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
cork بافت چوب پنبه درخت بلوط
willow درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
gossypol رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
waxing cork چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
willows درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
peascod غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
Milco میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
cotton-wool yarn نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
kamptulicon یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
swob چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
distaff فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
drafting [کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
staple [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
hank طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
willy ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
corkscrew rule قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
scutch پنبه زنی کردن پهن کردن
corks چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
cork چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
vase structure بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com