English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (1 milliseconds)
English Persian
coagulation لختگی لخته شدن
Other Matches
clod لخته
coagulum لخته
clods لخته
floccule لخته
lobed لخته لخته
lobule لخته کوچک
clogged لخته شدن
clogs لخته شدن
coagulation لخته شدن
pig lead لخته سرب
curdling chemistry شیمی لخته
flocculate لخته شده
pig iron اهن لخته
grume لخته خون
peptization لخته زدایی
lobulation لخته کوچک
clog لخته شدن
clots لخته خون
coagulated لخته شدن
coagulating لخته شدن
clot لخته خون
gory لخته شده
clotting لخته خون
coagulate لخته شدن
dispergation لخته زدایی
coagulates لخته شدن
gores خون بسته و لخته شده
the lobes of the liver لخته ها یاگوشه ها یا تیکههای جگر
thrombus خون منعقد شده در رگ لخته
goring خون بسته و لخته شده
gored خون بسته و لخته شده
bilobate دولختی منقسم بدو لخته
gore خون بسته و لخته شده
plasmin دیاستاز عامل تجزیه لخته خون
thrombosis تشکیل لخته خون در عروق ترمبوزیس
thromboses تشکیل لخته خون در عروق ترمبوزیس
lobes اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
hemophilia بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
cyanogen agent عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
puddling تبدیل اهن لخته به اهن ساخته یا فولاد
pig iron اهن کوره قالگری لخته اهن
clotting دلمه شدن لخته شدن
clot دلمه شدن لخته شدن
clots دلمه شدن لخته شدن
blood agent عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com