English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
Other Matches
Take this luggage to the taxi, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
Can you help me with my luggage? ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Could you help me carry my luggage? ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
Luggage اسباب و اثاثیه
this luggage این اسباب و اثاثیه
luggage van واگن اسباب و اثاثیه
There is one piece missing. یک تکه از اسباب و اثاثیه نیست.
luggage lockers قفس های اسباب و اثاثیه
I'd like to leave my luggage, please. من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
Where are the luggage lockers? قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
Where are the luggage trolleys? چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟
Please get me a taxi. لطفا یک تاکسی برایم بگیرید.
Will you have our luggage sent up? آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
Please take this luggage. خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
To pick up a passenger. مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please consider my suggestion. لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Please heat up my food. لطفا" غذایم را داغ کنید
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Please don't wake me until 9 o'clock! لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
Please get it off ! [Please clean it up !] لطفا این را پاک کنید !
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Please partake of this meal . لطفا" از این غذا صرف کنید
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
Move along, please! [in a crowd] لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Please warm up this milk . warm and sincere greetings . لطفا" این شیر را قدری گرم کنید
Would you call the head waiter, please? لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Would you change the lamp please? آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Could you repeat what you said, please? میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
Please supply the facts relevant to the case. لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
taxiway راه تاکسی یا باند تاکسی
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
adds اضافه کنید زیاد کنید
adding اضافه کنید زیاد کنید
add اضافه کنید زیاد کنید
equipment اثاثیه
furnishings اثاثیه
disfurnish بی اثاثیه کردن
unfurnished بدون اثاثیه
dixings اثاثیه مخلفات
the f. of a room اثاثیه اطاق
gas fittings اثاثیه گاز
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
accomodation تدارک جا اثاثیه تطابق
props اثاثیه صحنه نمایش
pantechnicon van یکجوربارکش برای بردن اثاثیه
To rearrange the futniture. اثاثیه ( مبلمان ) راجابجا کردن
Taxi! تاکسی!
Taxi تاکسی
cab تاکسی
taxicabs تاکسی
taxicab تاکسی
shore boat تاکسی اب
cabs تاکسی
taxi تاکسی خودروی
cabby راننده تاکسی
cabbies راننده تاکسی
taxiing تاکسی یا خودروی
taxiing تاکسی کردن
taxies تاکسی یا خودروی
taxies تاکسی خودروی
taxied تاکسی یا خودروی
taxiing تاکسی خودروی
taxied تاکسی کردن
cabbie راننده تاکسی
taxied تاکسی خودروی
taxi تاکسی یا خودروی
taxi تاکسی کردن
taximan راننده تاکسی
cabstand توقفگاه تاکسی
taxies تاکسی کردن
cab drivers رانندهی تاکسی
cab driver رانندهی تاکسی
shore boat تاکسی ساحلی
cabman راننده تاکسی
taxiway مسیر تاکسی کردن
taximeter مسافت نمای تاکسی
taxi stand ماندگاه مجاز تاکسی
minicabs اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی
minicab اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی
Where can I get a taxi? کجا میتوانم یک تاکسی بگیرم.
turn off guidance راهنمای تاکسی کردن هواپیما
The cab neared [approached] 20th Street. تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
Where can I get a taxi? کجا میتوانم تاکسی بگیرم.
taxiway جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
turn off guidance هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
cabstand [American E] توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
taxi stand توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
taxi rank [British E] توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
cruisers کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
cruiser کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
Where can I get a taxi? کجا میتوانم تاکسی سوار شوم.
Where can I get a taxi? کجا میتوانم یک تاکسی سوار شوم.
bare base فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
bus اتوبوس
Bus line number 8. اتوبوس خط ۸.
a bus اتوبوس
bused اتوبوس
omnibuses اتوبوس
omnibus اتوبوس
busses اتوبوس
busing اتوبوس
bussing اتوبوس
buses اتوبوس
bussed اتوبوس
trolley car اتوبوس برقی
bus bay ایستگاه اتوبوس
space time اتوبوس فضایی
trolleybus اتوبوس برقی
bus driver راننده اتوبوس
bus terminal ایستگاه اتوبوس
Airbus اتوبوس هوایی
Airbuses اتوبوس هوایی
carfare کرایه اتوبوس
trolley buses اتوبوس برقی
trolley bus اتوبوس برقی
minibuses اتوبوس کوچک
queued صف اتوبوس و غیره
queues صف اتوبوس و غیره
I drove the bus. من اتوبوس را راندم.
I went by bus. من با اتوبوس رفتم.
to go by bus با اتوبوس رفتن
to ride on the bus با اتوبوس رفتن
queue صف اتوبوس و غیره
queueing صف اتوبوس و غیره
body اطاق اتوبوس
bodies اطاق اتوبوس
bus stop ایستگاه اتوبوس
bus stops ایستگاه اتوبوس
prithee لطفا
patronizingly لطفا
graciously لطفا"
station ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed ایستگاه اتوبوس وغیره
to stop the bus جلوی اتوبوس را گرفتن
You can take the bus. شا میتوانید با اتوبوس بروید.
Where is the bus stop? ایستگاه اتوبوس کجاست؟
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
communication cord کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
Tickets, please. لطفا بلیت.
With milk, please. لطفا با شیر.
Please stand up ! لطفا" بایستید !
vouchsafes لطفا حاضرشدن
deigned لطفا پذیرفتن
deigning لطفا پذیرفتن
deigns لطفا پذیرفتن
vouchsafing لطفا حاضرشدن
deign لطفا پذیرفتن
vouchsafed لطفا حاضرشدن
vouchsafe لطفا حاضرشدن
Your passport, please. لطفا گذرنامتان.
When does the train [bus] to ... depart? قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
to run for the bus برای گرفتن اتوبوس دویدن
The bus to ... stops here. اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
double decker اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
double-decker bus [DDB] اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
How far is the bus stop ? تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
Stand back, please ! لطفا"عقب با یستید
I'd like breakfast, please. لطفا صبحانه میخواهم.
pleases سرگرم کردن لطفا
PLease let me know(notiffy me). لطفا" به من خبر بدهید
kindly لطفا از روی مرحمت
I'd like a dessert, please. لطفا دسر میخواهم.
Please come down(downstairs). لطفا"بفرمایید پایین
Please let me know. لطفا"به من اطلاع دهید
Please fetch the book. لطفا"بروکتاب رابیاور
Please make yourself comfortable. لطفا" راحت باشید
The bill, please. لطفا صورت حساب.
Some sugar, please. لطفا مقداری شکر.
Something light, please. لطفا یک چیز سبک.
please سرگرم کردن لطفا
No milk, please. لطفا بدون شیر.
We got into the wrong bus . سوار اتوبوس غلطی ( اشتباهی ) شدیم
Do not lean out! به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
The bus stopped for fuel [ to get gas] . اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
Which bus goes to the town centre? کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
When is the bus to Pimlico? چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
Is there a bus to the airport? آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a bus into town? آیا اتوبوس برای شهر هست؟
Do I have to change busses? آیا باید اتوبوس عوض کنم؟
Please answer the telephone. لطفا" جواب تلفن را بدهید
Please turn left now. لطفا حالا شما به چپ بپیچید.
I want one of these please. لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
Please keep me posted(informed). لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
A ticket to Bath, please. لطفا یک بلیت به شهر باته.
Please pass round the fruit . لطفا" میوه را دور بگردانید
Please let me in on your affairs . لطفا" مرا در کارهایتان واردکنید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com