Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
English
Persian
circular
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
Other Matches
list
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
chains
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
ring
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
forward
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
forwarded
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
head
اولین عنصر داده در لیست بودن
atoms
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
flashes
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashed
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
chain
لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chains
لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
first in first out
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
queueing
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queues
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
lifo
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
last in first out
نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
chip
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chaining
جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
data element
عنصر داده
fifo
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
elements
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
element
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
bypassed
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
addressing
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
indirect
روش آدرس دهی داده که اولین دستور به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
blitter
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
isomeric
هم عنصر
component
عنصر
masurium
عنصر 34
agents
عنصر
members
عنصر
elements
عنصر
element
عنصر
components
عنصر
agent
عنصر
member
عنصر
tracer element
عنصر ردیاب
delay element
عنصر تاخیری
identity element
عنصر یکسانی
Elementarism
عنصر نگری
minor constituent
عنصر فرعی
minor constituent
عنصر جزئی
tactical element
عنصر تاکتیکی
stop element
عنصر ایست
part
عنصر اصلی
start element
عنصر شروع
symmetry element
عنصر تقارن
weak minded
سست عنصر
thermocouple
عنصر حرارتی
element
عنصر عملیاتی
disafected person
عنصر نامطلوب
elements
عنصر عملیاتی
element
عنصر اساس
weaklings
سست عنصر
transition element
عنصر واسطه
elements
عنصر اساس
electronic element
عنصر الکترونیکی
titanium
عنصر فلزی
weak-kneed
سست عنصر
weak kneed
سست عنصر
wallydraigle
سست عنصر
logic element
عنصر منطقی
logic element
عنصر لاجیک
threshold element
عنصر استانهای
inverse element
عنصر وارون
weakling
سست عنصر
service element
عنصر اداری
trace element
عنصر کم مقدار
aqueous element
عنصر ابی
alloying element
عنصر الیاژ
alloying element
عنصر الیاژی
alloying agent
عنصر الیاژی
active element
عنصر عامل
active element
عنصر فعال
acid forming element
عنصر اسیدی
accommpanying element
عنصر همراه
abundant element
عنصر فراوان
absorbing element
عنصر جذب
abiotic element
عنصر نازیوه
abiotic element
عنصر بیجان
ingredients
عنصر سازنده
ingredient
عنصر سازنده
acid forming element
عنصر اسیدساز
guest element
عنصر کم مقدار
biotic element
عنصر زیستی
passive element
عنصر غیرعامل
primordial element
عنصر ازلی
signal element
عنصر علامتی
print element
عنصر چاپ
processing element
عنصر پردازشی
primitive element
عنصر اولیه
coupling element
عنصر اتصال
coupling element
عنصر پیوست
cryotron
عنصر برودتی
active element
عنصر کنشی
shunt element
عنصر موازی
chemical element
عنصر شیمیایی
code element
عنصر رمز
nand element
عنصر نقیض و
picture element
عنصر تصویر
asterium
عنصر ویژه ستارگان
disafected person
عنصر غیرقابل اعتماد
macronutrient
عنصر غذایی پر مصرف
physical element of crime
عنصر مادی جرم
pyrogen
عنصر قابل اشتعال
air defense element
عنصر پدافند هوایی
active element
عنصر عمل کننده
silicon
سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
pixel
نقطه عنصر تصویری
strontium
عنصر سبک دو فرفیتی
metal cutting element
عنصر براده برداری
micronutrient
عنصر غذایی کم مصرف
primordial
عنصر نخستین اساسی
task element
عنصر اجرای عملیات
exclusive or element
عنصر یای انحصاری
fire support element
عنصر پشتیبانی اتش
mental element of crime
عنصر روانی جرم
heating element
المان یا عنصر حرارتی
boron water
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
two up
تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
Gothic Survival
[ادامه عنصر سبک گوتیک]
fabric
بافته عنصر تار و پود
parametron
عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
two up
ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
terbium
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
fabrics
بافته عنصر تار و پود
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
transmitter signal element timing
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
jelly bean
ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
microprocessors
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
microprocessor
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
chips
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
chip
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
quintessence
عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
searches
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
corpus delicti
عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
searchingly
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searched
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atom
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atoms
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
osmium
عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
atomic energy
تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
capacitance
توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
capacitor
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
sequential
بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
combinational
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
declarative statement
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
phosphide
ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
declaration
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarations
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
typeball
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
fet
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
envelope
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelopes
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
standalone
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder
عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
capital stock
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
gram atom
وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
softie
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softy
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softies
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
wetzel
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
searchingly
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
test element
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
triads
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
threads
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
pointers
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
pointer
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
format
روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
formats
روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
n plus one address instruction
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
outputs
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com