English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (10 milliseconds)
English Persian
register لیست یا فهرست
registering لیست یا فهرست
registers لیست یا فهرست
Search result with all words
manifest فهرست بارها لیست وسایل
manifested فهرست بارها لیست وسایل
manifesting فهرست بارها لیست وسایل
manifests فهرست بارها لیست وسایل
log فهرست لیست پیمودن
logs فهرست لیست پیمودن
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
Other Matches
moderated list لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
subscribing افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklist فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordance فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordances فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
waiting lists فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
waiting list فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
circular list لیست مدور لیست حلقوی
glossary فهرست معانی فهرست لغات
glossaries فهرست معانی فهرست لغات
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
dictionary 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
indexes فهرست فهرست اعلام
indexed فهرست فهرست اعلام
index فهرست فهرست اعلام
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
table لیست
tabling لیست
tables لیست
tabled لیست
list لیست
roll of honour لیست افتخار
chained list لیست زنجیرهای
parts list لیست قطعات
dense list لیست متراکم
source listing لیست منبع
linked list لیست پیوندی
linked list لیست پیوسته
linear list لیست خطی
payroll لیست حقوق
sequential list لیست ترتیبی
list structure ساختار لیست
sublist زیر لیست
pay roll لیست حقوق
target list لیست هدفها
rolls of honour لیست افتخار
target list لیست اماجها
list لیست گرفتن
trig list لیست مثلثاتی
waiting list لیست انتظار
two way list لیست دو طرفه
waiting lists لیست انتظار
symmetric list لیست متقارن
load manifest لیست بارها
list of targets لیست اماجها
action لیست امکانات
promotion list لیست ترفیعات
list processing لیست پردازی
listing لیست گیری
program listing لیست برنامه
actions لیست امکانات
money list لیست حقوق
parts list لیست اجزاء
price list لیست قیمت
listings لیست گیری
inventory لیست موجودی
check lists لیست مرجع
wage bill لیست حقوق
black list لیست سیاه
circular list لیست دایرهای
chained list لیست زنجیری
list processing پردازش لیست
list of targets لیست هدفها
catalog فهرست
inventory فهرست
b.d catalogue فهرست بی . دی
phraseology فهرست
table فهرست
cataloguing فهرست
roll فهرست
list فهرست
indexed فهرست
index فهرست
kalendar فهرست
indexless بی فهرست
indexes فهرست
concordances فهرست
tabled فهرست
catalogs فهرست
file فهرست
rolled فهرست
directories فهرست
repertory فهرست
catalogue فهرست
directory فهرست
checklist فهرست
cataloged فهرست
slip فهرست
slipped فهرست
slips فهرست
rolls فهرست
cataloging فهرست
catalogued فهرست
tabling فهرست
rosters فهرست
concordance فهرست
roster فهرست
catalogues فهرست
filed فهرست
tables فهرست
loading list لیست بارگیری خودرو
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
empties لیست بدون عضو
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
multilinked list لیست چند پیوندی
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
emptier لیست بدون عضو
pay roll لیست پرداخت حقوق
emptiest لیست بدون عضو
empty لیست بدون عضو
money list لیست پرداخت حقوق
emptied لیست بدون عضو
military pay order لیست حقوقی پرسنل
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
list processing langauge زبانهای پردازش لیست
list processing langauge زبان لیست پردازی
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
mailing list program برنامه لیست پستی
pay order لیست پرداخت حقوق
pay records پرونده لیست حقوق
manifesting قطعنامه لیست مسافرین
lisp لیسپ پردازش لیست
lisped لیسپ پردازش لیست
musters لیست اسامی فراخواندن
mustering لیست اسامی فراخواندن
mustered لیست اسامی فراخواندن
manifests قطعنامه لیست مسافرین
subscripted list لیست زیرنویس دار
lisping لیسپ پردازش لیست
muster لیست اسامی فراخواندن
lisps لیسپ پردازش لیست
double linked list لیست پیوندی مضاعف
manifest قطعنامه لیست مسافرین
excess listing لیست اقلام مازاد
manifested قطعنامه لیست مسافرین
indexed list لیست شاخص دار
pushup list لیست بالا فشردنی
source listing لیست برداری منبع
key list لیست کلیدهای رمز
contents لیست موضوعات در یک فایل
authorized parts list لیست قطعات مجاز
pushdown list لیست پایین فشردنی
roll فهرست پیچیدن
tariff فهرست نرخها
directories فهرست راهنما
tabulated فهرست کردن
tabulates فهرست کردن
data dictionary فهرست داده ها
tariffs فهرست نرخها
catalogues فهرست کردن
display menu فهرست نمایش
tabulate فهرست کردن
catalogued فهرست کردن
catalogued کتاب فهرست
rolled فهرست پیچیدن
catalogs کتاب فهرست
catalogs فهرست کردن
black list فهرست سیاه
rolls فهرست پیچیدن
catalogue کتاب فهرست
catalogue فهرست کردن
directory فهرست راهنما
contents directory فهرست محتویات
cross index فهرست تقابلی
tabling در فهرست نوشتن
glossary فهرست معانی
cataloguing کتاب فهرست
cataloguing فهرست کردن
catalog فهرست کردن
load manifest فهرست بار
bill of quantities فهرست مقادیر
bill of quantites فهرست مقادیر
cargo manifest فهرست بار
bill of materials فهرست مواد
list price فهرست قیمتها
inventory فهرست موجودی
catalog کتاب فهرست
bill of material فهرست مواد
terriers فهرست ما یملک
table در فهرست نوشتن
handlist فهرست مختصر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com