English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (8 milliseconds)
English Persian
transpose matrix ماتریس برگردان
Other Matches
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
refrained برگردان
transposing برگردان
transpose برگردان
lapel برگردان
jetties اب برگردان
jetty اب برگردان
lapels برگردان
refrains برگردان
refraining برگردان
translations برگردان
refrain برگردان
translation برگردان
round head برگردان
transposes برگردان
revers برگردان
skip car بشکه ی برگردان
emetic resin تریاک برگردان
burthen باربری برگردان
responsory تهلیل برگردان
turn over برگردان تعویض
frequency inversion برگردان فرکانس
tilting ladle پاتیل برگردان
turtlenecks یقه برگردان
lapels برگردان یقه
decalccomania عکس برگردان
transter picture عکس برگردان
decalcomania عکس برگردان
lapel برگردان یقه
antiphon سرود برگردان
turtleneck یقه برگردان
lapelled یقه برگردان
double reverse شوت برگردان به دروازه
transter سندواگذاری عکس برگردان
hook service سرویس برگردان والیبال
repetend رقم بازگردنده برگردان
reflux جریان برگشت مایع برگردان
roundelay تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
pcv این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
This is its Persian rendering ( translation) . این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
manifold writer ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
lattice matrix ماتریس
matrixes ماتریس
matrix ماتریس
z matrix ماتریس "زد"
die ماتریس
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
order of matrix مرتبه ماتریس
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
nonsingular matrix ماتریس عادی
null matrix ماتریس صفر
null matrix ماتریس تهی
minor of matrix کهاد ماتریس
singular matrix ماتریس تکین
y matrix ماتریس ایگرگ
matrix ماتریس [ریاضی]
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
triangular matrix ماتریس مثلثی
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس منفرد
scalar ماتریس یک عنصری
unit matrix ماتریس واحد
matrix algebra جبر ماتریس
identity matrix ماتریس واحد
drawing die ماتریس کششی
boolean matrix ماتریس بولی
dot matrix ماتریس نقطهای
core matrix ماتریس چنبرهای
diagonal matrix ماتریس قطری
impedance matrix ماتریس امپدانس
correlation matrix ماتریس همبستگی
residual matrix ماتریس مازاد
invert matrix ماتریس معکوس
inverse matrix ماتریس عکس
incidence matrix ماتریس تلاقی
factor matrix ماتریس عاملی
leontief matrix ماتریس لئونتیف
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
matrixes جای پیدایش ماتریس
singular matrix ماتریس غیر عادی
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
matrix جای پیدایش ماتریس
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
ted برگردان کردن پخش کردن
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grids سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com