English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
English Persian
boolean matrix ماتریس بولی
Other Matches
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
boolean بولی
urinary بولی
boolean algebra جبر بولی
boolean calculus حساب بولی
boolean function تابع بولی
boolean logic منطق بولی
genito urinary تناسلی بولی
exclusive or اپراتور بولی
boolean variable متغیر بولی
truth table در جبر بولی
boolean operator عملگر بولی
boolean operation عمل بولی
urinous پیشابی ادراری بولی
monadic boolean operator اپراتور بولی با یک اپراند
inclusive or اپراتور بولی که مقدار جدول صحت را بیان میکند
nor عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
lattice matrix ماتریس
matrixes ماتریس
z matrix ماتریس "زد"
die ماتریس
matrix ماتریس
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
null matrix ماتریس تهی
null matrix ماتریس صفر
invert matrix ماتریس معکوس
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
minor of matrix کهاد ماتریس
matrix algebra جبر ماتریس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
order of matrix مرتبه ماتریس
transpose matrix ماتریس برگردان
unit matrix ماتریس واحد
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
singular matrix ماتریس تکین
singular matrix ماتریس منفرد
y matrix ماتریس ایگرگ
matrix ماتریس [ریاضی]
singular matrix ماتریس ویژه
scalar ماتریس یک عنصری
residual matrix ماتریس مازاد
triangular matrix ماتریس مثلثی
inverse matrix ماتریس عکس
identity matrix ماتریس واحد
factor matrix ماتریس عاملی
drawing die ماتریس کششی
dot matrix ماتریس نقطهای
correlation matrix ماتریس همبستگی
core matrix ماتریس چنبرهای
diagonal matrix ماتریس قطری
incidence matrix ماتریس تلاقی
impedance matrix ماتریس امپدانس
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
matrixes جای پیدایش ماتریس
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
matrix جای پیدایش ماتریس
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
singular matrix ماتریس غیر عادی
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com