Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
transpose matrix
ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
Other Matches
stylobate
پایهای که زیرچند ستون باشد
thinned
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
Ladik prayer rug
قالیچه سجاده ای لادیک
[این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post
از این ستون بان ستون
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
pile
ستون ستون لنگرگاه
piled
ستون ستون لنگرگاه
z matrix
ماتریس "زد"
matrix
ماتریس
matrixes
ماتریس
die
ماتریس
lattice matrix
ماتریس
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
residual matrix
ماتریس مازاد
invert matrix
ماتریس معکوس
symmetric matrix
ماتریس متقارن
transpose matrix
ماتریس برگردان
diagonal matrix
ماتریس قطری
triangular matrix
ماتریس مثلثی
leontief matrix
ماتریس لئونتیف
correlation matrix
ماتریس همبستگی
inverse matrix
ماتریس عکس
square matrix
ماتریس مربعی
square matrix
ماتریس مربع
unit matrix
ماتریس واحد
identity matrix
ماتریس واحد
singular matrix
ماتریس منفرد
scalar
ماتریس یک عنصری
singular matrix
ماتریس ویژه
nonsingular matrix
ماتریس عادی
singular matrix
ماتریس تکین
impedance matrix
ماتریس امپدانس
factor matrix
ماتریس عاملی
incidence matrix
ماتریس تلاقی
drawing die
ماتریس کششی
core matrix
ماتریس چنبرهای
order of matrix
مرتبه ماتریس
y matrix
ماتریس ایگرگ
boolean matrix
ماتریس بولی
matrix
ماتریس
[ریاضی]
nonsingular matrix
ماتریس ناویژه
minor of matrix
کهاد ماتریس
matrix algebra
جبر ماتریس
nonsingular matrix
ماتریس ناتکین
dot matrix
ماتریس نقطهای
null matrix
ماتریس صفر
null matrix
ماتریس تهی
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
invertible matrix
ماتریس وارون
[ریاضی]
semidefinite matrix
ماتریس نیمه معین
singular matrix
ماتریس غیر عادی
unit matrix
ماتریس همانی
[ریاضی]
Jacobi matrix
ماتریس ژاکوبی
[ریاضی]
matrix multiplication
ضرب ماتریس
[ریاضی]
adjunct matrix
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
adjoint matrix
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
square matrix
ماتریس مربعی
[ریاضی]
the transpose of a matrix
ترانهاده یک ماتریس
[ریاضی]
triangular matrix
ماتریس مثلثی
[ریاضی]
dot matrix printers
چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix character
کاراکتر ماتریس نقطهای
nonsingular matrix
ماتریس غیر منفرد
dot matrix printers
چاپگر با ماتریس نقطهای
positive definite matrix
ماتریس همیشه مثبت
identity matrix
ماتریس همانی
[ریاضی]
impluse response matrix
ماتریس انتقال ضربه
magnetic matrix memory
حافظه ماتریس مغناطیسی
matrixes
جای پیدایش ماتریس
impedance matrix
ماتریس مقاومت فاهری
dot matrix printer
چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer
چاپگر با ماتریس نقطهای
matrix
جای پیدایش ماتریس
lower triangular matrix
ماتریس پایین مثلثی
[ریاضی]
the main diagonal of a matrix
قطر اصلی یک ماتریس
[ریاضی]
upper triangular matrix
ماتریس بالا مثلثی
[ریاضی]
element
یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
elements
یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
payoff matrix
ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
multivariable multimethod matrix
ماتریس چند متغیری- چندروشی
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
row
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
scalar
مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
sparse array
ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
bit image
[مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
leontief matrix
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grid
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
stapling
ستون
army corpa
ستون
stapled
ستون
staple
ستون
acantha
ستون
indian or single file
ستون یک
bars
ستون
fasciculus gracilis
ستون گل
pile
ستون
columnar
در ستون ها
column by column
ستون به ستون
column base
ته ستون
cantilever bridge
ستون پل
astylar
بی ستون
indian file
ستون یک
pile
ستون پل
stanchion
ستون
overhead
سر ستون
plinths
ته ستون
plinth
ته ستون
beams
ستون
beam
ستون
strut
ستون
pillars
ستون
piled
ستون پل
piled
ستون
stud
ستون
single file
ستون یک
single file
به ستون یک
shaft
ستون
shafts
ستون
pillar
ستون
struts
ستون
column
ستون
strutted
ستون
columns
ستون
post-
ستون
filed
ستون
pier
ستون
piers
ستون
escape
ستون
jambs
ستون
bar
ستون
posted
ستون
file
ستون
posts
ستون
post
ستون
column
ستون
jamb
ستون
acroterion
پا ستون
hypophyge
پا ستون
columns
ستون ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com