Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (2 milliseconds)
English
Persian
right handed helix
مارپیچ راستگرد
Other Matches
right-handed
راستگرد
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
clockwise
مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
spirals
مارپیچ
spiriferous
مارپیچ
spiralling
مارپیچ
spiry
مارپیچ
flexuose
مارپیچ
helix
مارپیچ
pinwheel
مارپیچ
gyroidal
مارپیچ
serpentiform
مارپیچ
hair pin bend
مارپیچ
spiraled
مارپیچ
spiral
مارپیچ
spiraling
مارپیچ
wedel
مارپیچ
spiralled
مارپیچ
inflationary spiral
مارپیچ تورمی
labyrinth
پلکان مارپیچ
inside thread
مارپیچ داخلی
left hand helix
مارپیچ به سمت چپ
left handed helix
مارپیچ چپ گرد
helix angle
زاویه مارپیچ
corkscrew staircase
پلکان مارپیچ
caracole
پله مارپیچ
labyrinths
پلکان مارپیچ
helical spring
متر مارپیچ
snake
مارپیچ رفتن
hair pin bend
مارپیچ کوهستان
snaked
مارپیچ رفتن
giant slalmon
مارپیچ بزرگ
snakes
مارپیچ رفتن
dancer
پله مارپیچ
spiral stairs
پلکان مارپیچ
double helix
مارپیچ دوگانه
mercury thread
مارپیچ جیوهای
spiral reinforcement
فولادگذاری مارپیچ
spiral test
ازمون مارپیچ
spirally
بطور مارپیچ
spiral spring
فنر مارپیچ
spiral drill
مته مارپیچ
snake fence
نرده مارپیچ
sinistrorsal helix
مارپیچ چپ گرد
balanced winder
پله مارپیچ
twist drill
مته مارپیچ
worm
مارپیچ کردن
wormed
مارپیچ کردن
worms
مارپیچ کردن
caracol
پله مارپیچ
screw auger
مته مارپیچ
newel spindle
مارپیچ پله
wedelen
مارپیچ زدن
spires
ساقه باریک مارپیچ
spirality
شکل مارپیچ یا حلزونی
spirochaete
هر نوع باکتری مارپیچ
metal filament
[رشته مارپیچ فلزی]
spirochaeta
هر نوع باکتری مارپیچ
spirochete
هر نوع باکتری مارپیچ
spiral
حلزونی بشکل مارپیچ
spiralling
حلزونی بشکل مارپیچ
spiralling
بشکل مارپیچ دراوردن
spiralling
حلزونی فنر مارپیچ
spirals
حلزونی بشکل مارپیچ
spirals
بشکل مارپیچ دراوردن
spirals
حلزونی فنر مارپیچ
newel
تیرمیان پلکان مارپیچ
newel
ستون پلکان مارپیچ
newels
تیرمیان پلکان مارپیچ
spiralled
حلزونی فنر مارپیچ
spiralled
بشکل مارپیچ دراوردن
spiral
بشکل مارپیچ دراوردن
spiral
حلزونی فنر مارپیچ
spiraled
حلزونی بشکل مارپیچ
spiraled
بشکل مارپیچ دراوردن
spiraled
حلزونی فنر مارپیچ
spiraling
حلزونی بشکل مارپیچ
spiraling
بشکل مارپیچ دراوردن
spiraling
حلزونی فنر مارپیچ
spiralled
حلزونی بشکل مارپیچ
newels
ستون پلکان مارپیچ
spire
ساقه باریک مارپیچ
dogleg
پله کان مارپیچ
box spring
فنر مارپیچ تختخواب
coils
مارپیچ سیم پیچ
coiled
مارپیچ سیم پیچ
coil
مارپیچ سیم پیچ
helical binding
دورپیچی مارپیچ وار
serpentine
شکل مارپیچ مارمانند
aerial cartwheel
مارپیچ همراه با پرش وچرخش
maze
پیچ وخم پلکان مارپیچ
fleche
میل بالای مناره مارپیچ
mazes
پیچ وخم پلکان مارپیچ
Hertfordshire spike
[میل بالای مناره مارپیچ]
seelos
دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
flexural
پیچ وخم دار مارپیچ
threads
دنده دار کردن مارپیچ
thread
دنده دار کردن مارپیچ
helicoid
بشکل پوسته حلزون مارپیچ
flexuous
پیچ وخم دار مارپیچ
snails
بشکل مارپیچ جلو رفتن
snail
بشکل مارپیچ جلو رفتن
capacole
چرخش بطرف چپ وراست پلکان مارپیچ
turbinate
فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
slalomist
مسابقه دهنده اسکی روی اب مارپیچ
simple motion
حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
solenoid
سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
acrostolium
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
orthoferrite
یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com