English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
variable time ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
Search result with all words
proximity fuze ماسوره خودکار ماسوره زمان متغیر
Other Matches
fuze setting بستن زمان به ماسوره تنظیم ماسوره
fail safe ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail-safe ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
combination device ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
variable time fuse ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
fuze setting زمان ماسوره
interruptor ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
antihandling fuze ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به جابجا کردن و دستکاری
antilift device ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
antiwithdrawal device وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
mechanical time fuze ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
antidisturbance fuze ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به دستکاری
quick fuse ماسوره انی یا فوق انی ماسوره ضربتی
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
cannula ماسوره
bobbin ماسوره
spools ماسوره
lunt ماسوره
fuze ماسوره
cop ماسوره نخ
base fuze ماسوره ته
bobbins ماسوره
reeled ماسوره
fused ماسوره
fuse ماسوره
reels ماسوره
firing device ماسوره
reeling ماسوره
reel ماسوره
spool ماسوره
camouflet حفره ماسوره
defuse ماسوره کشیدن
fuzing بستن ماسوره
safety fuze ماسوره تامینی
non delay ماسوره بی تاخیر
delay fuze ماسوره تاخیری
base fuze ماسوره ته پران
conduit coupling مهره ماسوره
sleeves مهره ماسوره
sleeve مهره ماسوره
fuze delay ماسوره تاخیری
blasting fuze ماسوره انفجاری
delayed action با ماسوره تاخیری
proximity ماسوره مجاورتی
hasps ماکو ماسوره
hasp ماکو ماسوره
driving sleeve مهره ماسوره
spooling ماسوره کردن
percussion fuze ماسوره ضربتی
pressure device ماسوره فشاری
fuse key کلید ماسوره
union مهره ماسوره
cavities مقر ماسوره
cavity مقر ماسوره
firing device ماسوره مین
nut and union مهره ماسوره
hanks ماسوره کلافه
point detonating fuze ماسوره انی
time fuse ماسوره زمانی
mechanical time fuze ماسوره زمانی
hank ماسوره کلافه
unions مهره ماسوره
proximity fuze ماسوره مجاورتی
fuze range بردمربوط به ماسوره
defused ماسوره کشیدن
fuze action عمل ماسوره
defusing ماسوره کشیدن
fuse setter ماسوره بند
base fuze ماسوره ته گلوله
defuses ماسوره کشیدن
pull device ماسوره کشش مین
fuze cavity سوراخ جای ماسوره
adaptors تطبیق دهنده ماسوره
connection fuse ماسوره اتصال دهنده
flash fuze ماسوره الکتریکی یا جرقهای
firing pressure device ماسوره فشاری مین
quick action عمل انی ماسوره
igniting fuze ماسوره مشتعل کننده
firing pull device ماسوره کششی مین
activated mine مین با ماسوره فرعی
blasting fuze ماسوره منفجر کننده
fuze cavity حفره نصب ماسوره
super quick ماسوره فوق انی
self destroying ماسوره خود ترکان
adapters تطبیق دهنده ماسوره
adaptor تطبیق دهنده ماسوره
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
fuze range برد عمل کرد ماسوره
instantaneous دفعتا ماسوره فوق انی
graze sensitive ماسوره مخصوص تیر کمانه
graze sensitive ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
fuzewell liner بوش نگهدارنده خرج بوستر ماسوره
supersensitive ماسوره یا مین فوق العاده حساس
cavities گودال محل نصب ماسوره در روی گلوله
cavity گودال محل نصب ماسوره در روی گلوله
boresafe fuze ماسوره دارای ضامن حرکت در داخل لوله
hydrostatic مربوط به فشار عمق اب ماسوره زیر ابی
bead-and-reel [دانه تسبیح گرد شبیه قرقره یا ماسوره]
shuttered fuze ماسوره منفجر شده یا عمل کرده قبل از موقع
armstrong سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها
rearming تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
variable time زمان متغیر
mine casemate بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
concussion ضربتی ماسوره ضربتی
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
declaring معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declares معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declare معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
variable recoil سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presented زمان حاضر زمان حال
present زمان حاضر زمان حال
presents زمان حاضر زمان حال
presenting زمان حاضر زمان حال
arrivals زمان حضور زمان رسیدن
response time زمان جواب زمان پاسخگویی
arrival زمان حضور زمان رسیدن
seek time زمان جستجو زمان طلب
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
times مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
variative متغیر
transitive متغیر
uneven متغیر
unsteadily متغیر
protean متغیر
variate متغیر
unsteady متغیر
fitful متغیر
variant متغیر
fluids متغیر
conversional متغیر
fluid متغیر
indignant متغیر
technical متغیر
floating متغیر
variable متغیر
variables متغیر
average variable cost متغیر
varier متغیر
vicissitudinous متغیر
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
variable load بار متغیر
suppressor variable متغیر بازدارنده
variable input نهاده متغیر
variable inductance القاگری متغیر
variable factors عوامل متغیر
mercurial تند متغیر
variable input داده متغیر
vr نسبتی متغیر
argument متغیر مستقل
uncertainly مردد متغیر
variable budget بودجه متغیر
arguments متغیر مستقل
uncertain مردد متغیر
polar variable متغیر قطبی
variable name نام متغیر
diverse متغیر متمایز
rheostat مقاومت متغیر
variable error خطای متغیر
total variable cost هزینه متغیر کل
variable cost هزینه متغیر
treatment variable متغیر تدبیری
trinal دارای سه متغیر
prime cost هزینه متغیر
random variable متغیر تصادفی
slack variable متغیر بی اثر
trinary دارای سه متغیر
unalterable غیر متغیر
variably بطور متغیر
residual variable متغیر باقیمانده
reduced variable متغیر کاهیده
variable stars ستارگان متغیر
variable terrain زمین متغیر
string variable متغیر رشته
stochastic variable متغیر تصادفی
stochastic term متغیر تصادفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com