English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
object machine ماشین مقصود
Other Matches
object code خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
object code برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
object module واحد مقصود ماژول مقصود
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
objectives مقصود
direct objects مقصود
object مقصود
objected مقصود
objecting مقصود
objects مقصود
designs مقصود
design مقصود
objective مقصود
significance مقصود
innuendo مقصود
innuendoes مقصود
indirect objects مقصود
objectless بی مقصود
meaning مقصود
meanings مقصود
point مقصود
purposelessly مقصود
no offences was meant مقصود
innuendos مقصود
purposes غرض مقصود
purposes هدف مقصود
purpose غرض مقصود
misconstrues در فهمیدن مقصود
nonce مقصود فعلی
purpose هدف مقصود
object computer کامپیوتر مقصود
to what end? برای چه مقصود
he has an a. to grind مقصود دارد
misconstrue در فهمیدن مقصود
misconstrued در فهمیدن مقصود
object code دستورالعمل مقصود
target disk دیسک مقصود
target language زبان مقصود
purposive متضمن مقصود
misconstruing در فهمیدن مقصود
target program برنامه مقصود
purposefully با داشتن مقصود
object routin روال مقصود
objective language زبان مقصود
object module واحد مقصود
ideas مقصود معنی
inexpressive نرساننده مقصود
object program برنامه مقصود
object language زبان مقصود
idea مقصود معنی
sentiment نیت مقصود
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
i misapprehended him مقصود او را درست نفهمیدم
And exactly what do you mean by that ? مقصود ؟( درمقام اعتراض )
drifts مقصود جریان اهسته
now what did you mean by it مقصود شماچه بود
drifting مقصود جریان اهسته
drifted مقصود جریان اهسته
To achieve ones object ( aim ) . به مقصود خود رسیدن
drift مقصود جریان اهسته
propositions مقصود قیاس منطقی
for the nonce برای مقصود فعلی
propositioned مقصود قیاس منطقی
proposition مقصود قیاس منطقی
propositioning مقصود قیاس منطقی
object deck دسته کارت مقصود
what is the purpose of thislaw مقصود از این قانون چیست
lad der وسیله پیشرفت یارسیدن به مقصود
do you see what i mean? ایا میفهمید مقصود من چیست
object oriented programming برنامه نویسی مقصود گرا
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
what do you meant مقصود شما چیست چه مراددارید چه می خواهید
much little هنگامی که درجه کمتری مقصود باشد
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
dedicated کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
The moral point of this story is that… مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
that is i. to this purpose برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
area بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
areas بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
feather-bedding مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather bedding مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
fullwrite professional یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation ماشین در گردش است ماشین دایر است
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
meaner مقصود داشتن هدف داشتن
meanest مقصود داشتن هدف داشتن
mean مقصود داشتن هدف داشتن
mills ماشین
mill ماشین
plants ماشین
automatons ماشین
plant ماشین
automaton ماشین
freeze-up ماشین
pressmen ماشین چی
pressman ماشین چی
apparatus ماشین
runner ماشین چی
runners ماشین چی
machined ماشین
wheels رل ماشین
machines ماشین
wheeling رل ماشین
wheel رل ماشین
machine ماشین
motored ماشین
mechanisms ماشین
motor- ماشین
engine ماشین
motor ماشین
motors ماشین
gins ماشین
gin ماشین
mechanism ماشین
machanist ماشین چی
typing ماشین نویسی
steam whistle سوت ماشین
open machine ماشین باز
smart machine ماشین هوشیار
motorways راه ماشین رو
slot drilling machine ماشین سوراخکن
pinball machines ماشین پینبال
pinball machine ماشین پینبال
for a car برای هر ماشین
operators متصدی ماشین
typewritter ماشین نویس
motorway راه ماشین رو
pile driving appartus ماشین شمعکوبی
cash register ماشین صندوقداری
cash registers ماشین صندوقداری
paper mill ماشین کاغذسازی
autos ماشین سواری
engine man ماشین کار
auto ماشین سواری
automobiles ماشین خودرو
gearing دندههای ماشین
scouring machine ماشین سایش
scouring machine ماشین سمباده
electrostatic machine ماشین الکتروستاتیکی
computers ماشین حساب
computers ماشین الکترونیکی
six by six ماشین شش چرخه
electric machine ماشین الکتریکی
dry dredger ماشین حفار
steam engine ماشین بخار
sequential machine ماشین ترتیبی
knitting machine ماشین کش بافی
edging machine ماشین لب خم کنی
sewing press ماشین کتابدوزی
dump car ماشین شهرداری
knitting machines ماشین کش بافی
stamper ماشین منگنه
chauffeurs راننده ماشین
rotary ماشین چرخنده
washing machines ماشین رختشویی
computer ماشین حساب
slot drilling machine ماشین مته
dish washer ماشین طرفشویی
ditcher ماشین نهر کن
aerial ladder truck ماشین آتشنشانی
donkey engine ماشین بخارکوچک
prints ماشین کردن
printed ماشین کردن
motorist ماشین سوار
print ماشین کردن
typewriters ماشین تحریر
typewriter ماشین تحریر
motorists ماشین سوار
computer ماشین الکترونیکی
seaming machine ماشین درزگیری
computers ماشین متفکر
clipper ماشین موزنی
calculator mode مد ماشین حساب
power shovel ماشین خاک کش
hood کاپوت ماشین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com