English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
public ownership مالکیت عمومی
Search result with all words
communism کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
denationalization تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Other Matches
prior possession تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
his right of ownership lapsed حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
separation of ownership and control جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
dominium مالکیت
acquisition مالکیت
acquisitions مالکیت
ownership right حق مالکیت
right of ownership حق مالکیت
dominion حق مالکیت
ownership مالکیت
ownership حق مالکیت
proprietorial right حق مالکیت
propritorship مالکیت
possession مالکیت
proprietorship مالکیت
support حق مالکیت
possessory right حق تصرف یا مالکیت
possessory title عنوان مالکیت
possessory title سمت مالکیت
praivate ownership مالکیت خصوصی
private ownership مالکیت خصوصی
private property مالکیت خصوصی
property rights حقوق مالکیت
expropriation سلب مالکیت
joint ownership مالکیت اشتراکی
accession شرکت در مالکیت
joint ownership مالکیت مشاع
muniment of title دلیل مالکیت
documents of title سند مالکیت
ownership and management مالکیت و مدیریت
condominium مالکیت مشترک
condominiums مالکیت مشترک
joint ownership مالکیت مشترک
document of title سند مالکیت
personal ownership مالکیت شخصی
dispossession سلب مالکیت
possessory action دعوی مالکیت
individual ownership مالکیت فردی
literary property حق مالکیت ادبی
get hold of (something) <idiom> به مالکیت رسیدن
state enterprise مالکیت دولتی
special property مالکیت خاص
slaveholding مالکیت برده
ascription تصدیق مالکیت
asset ownership مالکیت دارائی
villeinage مالکیت رعیت
seisin مالکیت اراضی
state ownership مالکیت دولتی
estate in common مالکیت مشاع
gen حالت مالکیت
confusion مالکیت ما فی الذمه
title of territory مالکیت اقلیم
alienation انتقال مالکیت
title deeds سند مالکیت
title deed قباله مالکیت
title deed سند مالکیت
title deed اسناد مالکیت
root of title منشاء مالکیت
title مستند مالکیت
titles مستند مالکیت
public domain مالکیت دولتی
public ownership مالکیت دولتی
public ownership مالکیت دولتی
qualified property مالکیت محدود
retention of title حفظ مالکیت
reconversion اعاده مالکیت
collective ownership مالکیت جمعی
collective ownership مالکیت مشاع
retention of title ضبط مالکیت
expropriate سلب مالکیت کردن از
repossessing مالکیت مجدد یافتن
repossessed مالکیت مجدد یافتن
expropriates سلب مالکیت کردن از
estate in common اشتراک در مالکیت زمین
entitled to owver ship دارای حق مالکیت است
expropriated سلب مالکیت کردن از
expropriating سلب مالکیت کردن از
repossess مالکیت مجدد یافتن
collectivity مالکیت اشتراکی جمع
replevin دعوی اعاده مالکیت
possessory action دعوی اعاده مالکیت
prescriptive right حق مالکیت از طریق مرورزمان
share certificate گواهی مالکیت سهام
mere right حق مالکیت بدون تصرف
prescriptive right or title حق مالکیت از راه مرورزمان
beneficial ownership مالکیت به نسبت منافع
possession by title of ownership تصرف به عنوان مالکیت
title of territory مالکیت قلمرو کشور
white elephant <idiom> ثروت یا مالکیت بیفایده
title-holders صاحب سند مالکیت
passing the ownership مالکیت مافی الذمه
title-holder صاحب سند مالکیت
disown مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancies مدت اجاره مالکیت موقت
disowns مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowning مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancy مدت اجاره مالکیت موقت
put in a claim for something مدعی مالکیت چیزی شدن
disorintate مالکیت چیزی راانکار کردن
petitory مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
to put in possession مالکیت دادن متصدی کردن
socialism مالکیت اجتماعی ابزار تولید
freehold مالکیت مطلق ملک موروثی
p is nine points of the law تصرف شرط عمده مالکیت است
hold down برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
hold down نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
titleholder صاحب سند مالکیت دارای عنوان
freeboard حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
shares استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
chose in action حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
share استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
Here are my car registration papers. بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
alienability قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
dock warrant سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
shared استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
estate in fee مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
eminent domain مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
shifting use مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
apostrophes در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
property in action مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
apostrophe در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
executed contract قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
escheat در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
capital stock عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
tenancy in common حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
general porpose عمومی
wider عمومی
widest عمومی
generic عمومی
wide عمومی
rife عمومی
common user عمومی
oecumenical عمومی
ecumenic عمومی
the public voice عمومی
popular عمومی
hackneyed عمومی
common عمومی
outlining خط عمومی
general عمومی
generals عمومی
common :عمومی
public عمومی
commoners عمومی
outline خط عمومی
universal عمومی
outlines خط عمومی
overt عمومی
commoners :عمومی
outlined خط عمومی
commonest :عمومی
commonest عمومی
general amnesty عفو عمومی
general assembly مجمع عمومی
quasi public نیمه عمومی
generalities افهار عمومی
general allotment اختصاصات عمومی
general outpost پاسدار عمومی
records depository بایگانی عمومی
respublica رفاه عمومی
general act سند عمومی
general outpatient clinic درمانگاه عمومی
general ability توانایی عمومی
g/a خسارت عمومی
reason of state مصالح عمومی
general cargo بار عمومی
general meeting جلسه عمومی
general meeting مجمع عمومی
general mobilization بسیج عمومی
general meeting گردهمایی عمومی
general factor عامل عمومی
general equilibrium تعادل عمومی
generality افهار عمومی
general message پیام عمومی
general grant کمک عمومی
general depot امادگاه عمومی
general depot انبار عمومی
general damage خسارت عمومی
general concepts تدبیر عمومی
general intelligence هوش عمومی
fourth estate مطبوعات عمومی
buses مسیر عمومی
state property اموال عمومی
suffrage universal حق رای عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com