Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English
Persian
poor rate
مالیات برای نگاهداری بی نوایان
Other Matches
bookends
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookend
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
the poor
بی نوایان
house of refuge
پناه گاه بی نوایان
maundy
ایین شستن پای بی نوایان
overseer of the poor
ماموری که رسیدگی به بی نوایان و برخی کارهای دیگریک ناحیه میکند
social security payroll tax
مالیات مزد و حقوق برای تامین اجتماعی
offshore company
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
pontage
مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
subsidy
مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
keep
نگاهداری
keeps
نگاهداری
maintenance
نگاهداری
support
نگاهداری
subsistence
نگاهداری
retention
نگاهداری
internment
نگاهداری
holds
چسبیدن نگاهداری
retentiveness
نیروی نگاهداری
maintainable
قابل نگاهداری
hold
چسبیدن نگاهداری
irretentive
ناتوان در نگاهداری
to give support to
نگاهداری کردن
normal maintenance
نگاهداری بهنجار
term of maintenance
مهلت نگاهداری
term of maintenance
دوره نگاهداری
poise
ثبات نگاهداری
assessment
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments
ممیزی مالیات وضع مالیات
baby-sat
از بچه نگاهداری کردن
gasholder
محفظه نگاهداری گاز
baby-sitting
از بچه نگاهداری کردن
baby-sits
از بچه نگاهداری کردن
gasholders
محفظه نگاهداری گاز
baby sit
از بچه نگاهداری کردن
retainers
حکم نگاهداری و ضبط
retainer
حکم نگاهداری و ضبط
baby-sit
از بچه نگاهداری کردن
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nurseries
محل نگاهداری اطفال شیرخوار
nursery
محل نگاهداری اطفال شیرخوار
vivarium
جای نگاهداری جانوران زمینی
warren
جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
olericulture
سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
ossuary
فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
bandbox
جعبهء مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه
warrens
جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
sacristy
محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
nonneutralities of income taxation
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
livery stable
اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
levied
اخذ مالیات مالیات
levies
مالیات بندی مالیات
levied
مالیات بندی مالیات
levying
مالیات بندی مالیات
taxation
مالیات بندی مالیات
levy
مالیات بندی مالیات
levying
اخذ مالیات مالیات
levy
اخذ مالیات مالیات
levies
اخذ مالیات مالیات
flying shore
تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
regressive income tax
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
refresh buffer
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
cess
مالیات
tithing
مالیات ده یک
taxes
مالیات
taxed
مالیات
sess
مالیات
taxation
مالیات
gabelle
مالیات
Scot
مالیات
impost
مالیات
gabel
مالیات
tax
مالیات
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
imposes
مالیات بستن بر
progressive taxation
مالیات تصاعدی
taxable
مالیات بردار
surtax
اضافه مالیات
export tax
مالیات بر صادرات
after tax
پس از وضع مالیات
regressive taxation
مالیات نزولی
excise duties
مالیات غیرمستقیم
regressive taxation
مالیات کاهنده
free from taxes
<adj.>
معاف از مالیات
gift tax
مالیات برهبه
taxes
مالیات گرفتن از
real estate tax
مالیات بر مستغلات
taxable
مشمول مالیات
exemption from taxation
معافیت از مالیات
surtax
مالیات اضافی
excise
مالیات بستن بر
tax-free
بخشوده از مالیات
income tax
مالیات برعایدات
liable to tax
مشمول مالیات
profits tax
مالیات بر سود
gabelle
مالیات نمک
income tax
مالیات بر درامد
assessor
ممیز مالیات
levied
وضع مالیات
burdensome tax
مالیات مزاحم
quint
مالیات پنج یک
direct tax
مالیات مستقیم
direct taxation
مالیات مستقیم
tax evasion
فرار از مالیات
progressive tax
مالیات تصاعدی
rental tax
مالیات مستغلات
shift of a tax
انتقال مالیات
tax shifting
انتقال مالیات
death duties
مالیات بر ارث
levying of taxes
وضع مالیات
death duty
مالیات بر ارث
tax
مالیات گرفتن از
sales tax
مالیات فروش
sales tax
مالیات بر فروش
basis of tax
ماخذ مالیات
leviable
وضع مالیات
octroi
مالیات دم دروازه
leviable
مالیات بستنی
free from taxes
<adj.>
بدون مالیات
ratepayer
مالیات دهنده
property tax
مالیات مستقلات
free of tax
بدون مالیات
sale tax
مالیات بر فروش
occupation tax
مالیات اصناف
proportional tax
مالیات تناسبی
land tax
مالیات ارضی
neutral tax
مالیات بی طرف
levier
مالیات وصول کن
nuisance tax
مالیات پردردسر
occupation tax
مالیات شغل
property tax
مالیات دارایی
proportional tax
مالیات نسبی
neutral tax
مالیات خنثی
land tax
مالیات بر زمین
impose
مالیات بستن بر
taxed
مالیات گرفتن از
levy tax
وضع مالیات
estate duty
مالیات بر ارث
Scot
مالیات بستن بر
excise taxes
مالیات بر فروش
regressive tax
مالیات نزولی
gabel
مالیات نمک
indirect taxation
مالیات غیرمستقیم
scatt
مالیات عوارض
income taxes
مالیات بر درامد
income taxes
مالیات برعایدات
ratepayers
مالیات دهنده
kiln tax
مالیات فخاری
proportional taxation
مالیات تناسبی
estate tax
مالیات مستغلات
estate tax
مالیات بر املاک
tax year
مالیات سالانه
estate duty
مالیات ارث
excise tax
مالیات بر مصرف
taxation
وضع مالیات
highway user tax
مالیات حق عبور
taxes in kind
مالیات جنسی
tax effect
اثر مالیات
taxpayers
مالیات دهنده
taxpayers
مالیات پرداز
taxpayer
مالیات بده
assessment
تعیین مالیات
tax refund
بازپرداخت مالیات
taxpayer
مالیات دهنده
assessment
وضع مالیات
assessment
براورد مالیات
land tax
مالیات زمین
assess
مالیات بستن به
tax equation
معادله مالیات
total tax load
کل بار مالیات
profit tax
مالیات بر سود
levying
مالیات بندی
tax base
ماخذ مالیات
zero-rated
<adj.>
بدون مالیات
tax cuts
کاهش مالیات
assessed
مالیات بستن به
assessed
مالیات بستن بر
wage tax
مالیات بر مزد
purchase tax
مالیات بر معاملات
tax deduction
کاهش مالیات
taxpayers
مالیات بده
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
wealth tax
مالیات بر ثروت
surcharges
مالیات اضافی
surcharge
مالیات اضافی
tax farmer
مستاجر مالیات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com