English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
taxation of monopoly مالیات بر انحصار
Other Matches
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
oligopoly انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
monopolies انحصار حق
monopoly انحصار
monopolies انحصار
restrictions انحصار
restriction انحصار
monopoly انحصار حق
premption انحصار
levying اخذ مالیات مالیات
levied مالیات بندی مالیات
levies مالیات بندی مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
levy مالیات بندی مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
taxation مالیات بندی مالیات
levying مالیات بندی مالیات
corners انحصار موقتی
public monopoly انحصار دولتی
cornering انحصار موقتی
natural monopoly انحصار طبیعی
pure monopoly انحصار خالص
selling monopoly انحصار فروش
monopsony انحصار خرید
monopolosm اصول انحصار
monopolies انحصار فروش
duopoly انحصار دو نفری
monopoly انحصار فروش
perfect monopoly انحصار کامل
oligopoly انحصار چندجانبه
oligopoly انحصار فروش
duopoly در انحصار دو فروشنده
monopolization انحصار کردن
corner انحصار موقتی
exclusiveness محدودیت انحصار
bilateral monopoly انحصار دو جانبه
bilateral monopoly انحصار دوجانبه
legal monopoly انحصار قانونی
institutional monopoly انحصار نهادی
absolute monopoly انحصار مطلق
monopolism اصول انحصار
monopolization انحصار طلبی
exclusion principle اصل انحصار
monopolist انحصار خرید
monopolist انحصار طلب
monopolist طرفدار انحصار
duopoly انحصار دو گانه
monopolist صاحب انحصار
monopolism انحصار گرایی
monopolism انحصار طلبی
duopoly انحصار دو قطبی فروش
monopolize بخود انحصار دادن
monopolising بخود انحصار دادن
duopoly انحصار دو جانبه فروش
duopsony انحصار دو جانبه خرید
duopsony انحصار دو قطبی خرید
monopolises بخود انحصار دادن
regulated monopoly انحصار نظارت شده
monopolized بخود انحصار دادن
monopolizes بخود انحصار دادن
monopolizing بخود انحصار دادن
certificate of exclusive inheritance گواهی انحصار وراثت
letter testamentary تصدیق انحصار وراثت
charge and discharge statements حساب انحصار وراثت
monopolist وابسته بصاحب انحصار
discriminating monopoly انحصار تبعیض امیز
monopolised بخود انحصار دادن
price discriminating monopoly انحصار تبعیض قیمت
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
price market وضع کردن قیمت در انحصار
price setter قیمت وضع کردن در انحصار
collusive oligopoly انحصار چند جانبه سازشکارانه
imperfect oligopoly انحصار چند جانبه ناقص
complete oligopoly انحصار چند جانبه کامل
oligopsony انحصار چند جانبه خرید
cornering انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
privity in contract انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
duopoly انحصار فروش کالا بین دونفر
duopsony انحصار خرید کالا بطور دونفری
circumscription انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
corners انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
guild socialism اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
corner انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
bain index شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
probate تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
gabel مالیات
Scot مالیات
sess مالیات
impost مالیات
cess مالیات
gabelle مالیات
tithing مالیات ده یک
tax مالیات
taxed مالیات
taxation مالیات
taxes مالیات
mise مالیات خرج
land tax مالیات بر زمین
land tax مالیات ارضی
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
land tax مالیات زمین
kiln tax مالیات فخاری
taxless <adj.> معاف از مالیات
non-assessable <adj.> معاف از مالیات
leviable مالیات بستنی
liable to tax مشمول مالیات
free from taxes <adj.> بدون مالیات
neutral tax مالیات بی طرف
profits tax مالیات بر سود
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
levying of taxes وضع مالیات
levy tax وضع مالیات
levier مالیات وصول کن
leviable وضع مالیات
non-taxable <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
zero-rated <adj.> بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
gabel مالیات نمک
free of tax بدون مالیات
export tax مالیات بر صادرات
exemption from taxation معافیت از مالیات
excise taxes مالیات بر فروش
gabelle مالیات نمک
tax-exempt <adj.> بدون مالیات
inheritance tax مالیات بر ارث
incidence of taxation اثر مالیات
tax-exempt <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> معاف از مالیات
zero-rated <adj.> معاف از مالیات
incidence of taxation انتقال مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
impost مالیات بر واردات
free of tax [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
taxless <adj.> بدون مالیات
highway user tax مالیات حق عبور
non-assessable <adj.> بدون مالیات
non-taxable <adj.> بدون مالیات
gift tax مالیات برهبه
excise tax مالیات بر مصرف
tax rate نرخ مالیات
single tax مالیات انفرادی
total tax load کل بار مالیات
tax shifting انتقال مالیات
shift of a tax انتقال مالیات
wage tax مالیات بر مزد
wealth tax مالیات بر ثروت
yield tax مالیات بر عایدی
scatt مالیات عوارض
sales tax مالیات بر فروش
sales tax مالیات فروش
sale tax مالیات بر فروش
rental tax مالیات مستغلات
ratepayer مالیات دهنده
ratepayers مالیات دهنده
tax year مالیات سالانه
regressive taxation مالیات نزولی
single tax مالیات واحد
succession duties مالیات برارث
tax load بار مالیات
tax increase افزایش مالیات
tax incidence عارضه مالیات
tax refund بازپرداخت مالیات
tax in kind مالیات جنسی
tax function تابع مالیات
tax free معاف از مالیات
tax free بخشوده از مالیات
tax farmer مستاجر مالیات
tax exempt معاف از مالیات
tax equation معادله مالیات
taxes in kind مالیات جنسی
tax effect اثر مالیات
tax deduction کاهش مالیات
the rear vassals مالیات دهندگان
tax base ماخذ مالیات
regressive taxation مالیات کاهنده
regressive tax مالیات نزولی
per head tax مالیات سرانه
octroi مالیات دم دروازه
occupation tax مالیات شغل
occupation tax مالیات اصناف
nuisance tax مالیات پردردسر
profit tax مالیات بر سود
real estate tax مالیات بر مستغلات
quint مالیات پنج یک
proportional taxation مالیات تناسبی
proportional tax مالیات نسبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com