Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
regressive taxation
مالیات کاهنده
Search result with all words
regressive income tax
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
Other Matches
step down transformer
ترانسفورماتور کاهنده کاهنده ولتاژ
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise tax
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
assessment
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments
ممیزی مالیات وضع مالیات
extenuative
کاهنده
extenuatory
کاهنده
reductant
کاهنده
reducing atmosphere
جو کاهنده
dumper
کاهنده
derogatory to
کاهنده از
reducer
کاهنده
depressor
کاهنده
regressive
کاهنده
ablative
کاهنده
decreasing
کاهنده
decrescent
کاهنده
reducing tee piece
سه راه کاهنده
reducing elbow
زانوی کاهنده
current limiting reactor
پیچک کاهنده
decreasing order
ترتیب کاهنده
negative feedback
پسخورد کاهنده
reducing agent
عامل کاهنده
reducing adaptor
رابط کاهنده
anaphrodisiac
کاهنده شهوت
dimming relay
رله کاهنده
damper tube
لامپ کاهنده
flagging
کاهنده ضعیف
dimming rheostat
رئوستای کاهنده
disinflationary
کاهنده تورم
dump valve
شیر کاهنده
deceleration
شتاب کاهنده
step down transformer
مبدل کاهنده
softener
کاهنده سختی اب
lift dumper
کاهنده برا
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
regressive tax system
نظام مالیاتی کاهنده
reduction gear
چرخ دنده کاهنده
denitrifying bacteria
باکتری کاهنده نیترات
depreciatory
کاهنده کسر کننده
ablatitious
کاهنده قوه جاذبه
adh
هورمون کاهنده ادرار
damper winding
سیم پیچ کاهنده
antidiuretic hormone
هورمون کاهنده ادرار
derogative
کاهنده شئونات یابها
nonneutralities of income taxation
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
speed reduction gear
جعبه دنده کاهنده سرعت
subtractive
کاهنده دارای علامت تفریق
reduction gear
جعبه دنده کاهنده سرعت
roller drive
مکانیزم چرخ دنده کاهنده یاافزاینده
levy
مالیات بندی مالیات
levies
اخذ مالیات مالیات
levying
اخذ مالیات مالیات
taxation
مالیات بندی مالیات
levies
مالیات بندی مالیات
levy
اخذ مالیات مالیات
levied
اخذ مالیات مالیات
levied
مالیات بندی مالیات
levying
مالیات بندی مالیات
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
regressive taxes
مالیاتهای کاهنده مالیاتهای نزولی
gabel
مالیات
Scot
مالیات
impost
مالیات
cess
مالیات
gabelle
مالیات
tithing
مالیات ده یک
taxation
مالیات
tax
مالیات
taxed
مالیات
sess
مالیات
taxes
مالیات
exemption from taxation
معافیت از مالیات
excise taxes
مالیات بر فروش
estate duty
مالیات ارث
taxation of monopoly
مالیات بر انحصار
taxes in kind
مالیات جنسی
tax refund
بازپرداخت مالیات
incidence of taxation
اثر مالیات
incidence of taxation
انتقال مالیات
impost
مالیات بر واردات
highway user tax
مالیات حق عبور
tax increase
افزایش مالیات
tax rate
نرخ مالیات
occupation tax
مالیات شغل
gabelle
مالیات نمک
gabel
مالیات نمک
free of tax
بدون مالیات
tax load
بار مالیات
export tax
مالیات بر صادرات
tax incidence
عارضه مالیات
excise tax
مالیات بر مصرف
surtax
مالیات اضافی
deductible
مالیات پذیر
compulsory levies
مالیات اجباری
commercial tax
مالیات بازرگانی
capitation taxes
مالیات سرانه
estate tax
مالیات بر املاک
tax year
مالیات سالانه
estate tax
مالیات مستغلات
death tax
مالیات بر ارث
estate duty
مالیات بر ارث
duty free
معاف ار مالیات
the rear vassals
مالیات دهندگان
double taxation
مالیات مضاعف
total tax load
کل بار مالیات
wage tax
مالیات بر مزد
wealth tax
مالیات بر ثروت
yield tax
مالیات بر عایدی
ratepayer
مالیات دهنده
ratepayers
مالیات دهنده
gift tax
مالیات برهبه
sales tax
مالیات بر فروش
tax effect
اثر مالیات
tax equation
معادله مالیات
tax exempt
معاف از مالیات
tax farmer
مستاجر مالیات
real estate tax
مالیات بر مستغلات
proportional taxation
مالیات تناسبی
proportional tax
مالیات نسبی
proportional tax
مالیات تناسبی
property tax
مالیات دارایی
tax deduction
کاهش مالیات
tax cuts
کاهش مالیات
tax base
ماخذ مالیات
sales tax
مالیات فروش
sale tax
مالیات بر فروش
rental tax
مالیات مستغلات
scatt
مالیات عوارض
regressive taxation
مالیات نزولی
shift of a tax
انتقال مالیات
tax shifting
انتقال مالیات
regressive tax
مالیات نزولی
single tax
مالیات انفرادی
single tax
مالیات واحد
succession duties
مالیات برارث
property tax
مالیات مستقلات
tax free
بخشوده از مالیات
mise
مالیات خرج
tax in kind
مالیات جنسی
liable to tax
مشمول مالیات
levying of taxes
وضع مالیات
levy tax
وضع مالیات
levier
مالیات وصول کن
leviable
وضع مالیات
leviable
مالیات بستنی
land tax
مالیات بر زمین
land tax
مالیات ارضی
land tax
مالیات زمین
kiln tax
مالیات فخاری
neutral tax
مالیات بی طرف
neutral tax
مالیات خنثی
quint
مالیات پنج یک
progressive taxation
مالیات تصاعدی
tax free
معاف از مالیات
progressive tax
مالیات تصاعدی
profits tax
مالیات بر سود
profit tax
مالیات بر سود
per head tax
مالیات سرانه
tax function
تابع مالیات
octroi
مالیات دم دروازه
occupation tax
مالیات اصناف
nuisance tax
مالیات پردردسر
inheritance tax
مالیات بر ارث
income taxes
مالیات بر درامد
assessments
براورد مالیات
taxless
<adj.>
بدون مالیات
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
scot free
معاف از مالیات
scot-free
معاف از مالیات
direct tax
مالیات مستقیم
direct taxation
مالیات مستقیم
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
excise
مالیات بستن بر
assessments
وضع مالیات
assessments
تعیین مالیات
non-taxable
<adj.>
بدون مالیات
income taxes
مالیات برعایدات
assessment
تعیین مالیات
assessment
وضع مالیات
assessment
براورد مالیات
excise duties
مالیات غیرمستقیم
levy
وصول مالیات
tax-free
<adj.>
معاف از مالیات
levy
مالیات بندی
levying
وضع مالیات
levying
وصول مالیات
tax-exempt
<adj.>
معاف از مالیات
non-assessable
<adj.>
بدون مالیات
levy
وضع مالیات
levies
مالیات بندی
indirect taxation
مالیات غیرمستقیم
levied
وضع مالیات
levied
وصول مالیات
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
levied
مالیات بندی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com