Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
anticoagulant
مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
Other Matches
coalescence
انعقاد
gelation
انعقاد
ratification
انعقاد
conclusions
انعقاد
conclusion
انعقاد
coagulation
انعقاد
ligation
انعقاد
coagulability
قابلیت انعقاد
conclusion of a treaty
انعقاد معاهده
casus fofderis
هدف انعقاد پیمان
conception
رای انعقاد نطفه
casus fofderis
سبب انعقاد پیمان
conceptions
رای انعقاد نطفه
session
دوره انعقاد اجلاس
sessions
دوره انعقاد اجلاس
thromboplastic
تسریع کننده انعقاد خون
hemagglutinate
باعث انعقاد خون شدن
coagulability
دلمه شدنی انعقاد پذیری
drive a hard bargain
<idiom>
انعقاد معامله بودن هیچ سودی
exsiccant
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
hedgehogs
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
antimalarial
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
dam
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
dams
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dammed
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
obstructor
وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
ocant altitude
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
antifebrine
داروی تب بر
antipyretic
داروی تب بر
febrifnge
داروی تب بر
pyretic
داروی تب بر
pulmonic
داروی شش
ataraxic
داروی مسکن
ataractic
داروی مسکن
psychoactive drug
داروی روانگردان
relaxant
داروی بیحالی
roborant
داروی نیروبخش
galactopoietic
داروی شیرزا
gossypium
داروی فشار
aperient
داروی ملین
antiparalytic
داروی ضدفلج
antimanic ru
داروی ضد شیدایی
stimulant drug
داروی محرک
eye wash
داروی چشم
antihistamine
داروی ضد هیستامین
galenical
داروی گیاهی
psoric
داروی جرب
miticide
داروی موش کش
liverwort
داروی جگر
nepenthe
داروی غمزدا
nepenthes
داروی غمزدا
jalap
داروی مسهل
drugs
داروی مخدر
drugging
داروی مخدر
obstruent
داروی قابض
drugged
داروی مخدر
cephalalgic
داروی سردرد
depilatory
داروی ازاله مو
corrobrant
داروی نیروبخش
haematogen
داروی خون زا
pain killer
داروی درد کش
eyewash
داروی چشم
carminative
داروی ضد نفخ
bute
داروی ضد درد
narcitic
داروی مخدر
patent medicines
داروی اسپسیالیته
patent medicines
داروی اختصاصی
sedative
داروی مسکن
cholagogue
داروی زرداب کش
rubella
داروی محمره
psychedelic
داروی توهم زا
drug
داروی مخدر
digestant
داروی گوارنده
sedatives
داروی مسکن
anodyne
داروی دردزا
patent medicine
داروی اسپسیالیته
patent medicine
داروی اختصاصی
pep pills
داروی انگیزان
wormseed
داروی ضد کرم
all heal
داروی هردرد
antidepressant
داروی ضد افسردگی
vomitoryt
داروی قی اور
allheal
داروی هر درد
toxicant
داروی سمی
anesthetic
داروی بیهوشی
antidepressive
داروی ضد افسردگی
anesthetic
داروی بیحسی
anticonvulsive
داروی ضد تشنج
tickicide
داروی کنه کش
wormroot
داروی ضد کرم
pep pill
داروی انگیزان
anorexic
داروی اشتها کم کن
downers
داروی مسکن
downer
داروی مسکن
aphrodisiacs
داروی مقوی غرایزجنسی
ataractic
داروی ارام کننده
anaesthetic
بی حسی داروی بیهوشی
dope
اگاهی داروی مخدر
anaesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthesia
بی حسی داروی بیهوشی
elixir of life
داروی زندگی بخش
anesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
patent medicines
داروی ثبت شده
escharotic
داروی سوزاننده یا خشکاننده
salve
داروی تسکین دهنده
dopes
اگاهی داروی مخدر
alleviative
داروی تسکین دهنده
detergents
داروی پاک کننده
emetic
داروی استفراغ اور
soporific
داروی خواب اور
aphrodisiac
داروی مقوی غرایزجنسی
emetics
داروی استفراغ اور
cure-all
داروی همه درد
detergent
داروی پاک کننده
overdose
داروی بیش از حد لزوم
overdoses
داروی بیش از حد لزوم
cure-alls
داروی همه درد
ataraxic
داروی ارام کننده
restrictive
داروی پیش گیر
acopon
داروی نیرو بخش
patent medicine
داروی ثبت شده
antiphlogistic
داروی اماس نشان
narcitic
داروی خواب اور
narcotize
داروی مسکن دادن
odontalgic
داروی دندان درد
parturifacient
داروی درد تند کن
permissible dosage
میزان داروی مجاز
anti-histamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
panaceas
داروی همه درد
panacea
داروی همه درد
ophthalmic
داروی چشم درد
splenetic
اسپرزی داروی اسپرز
sudatory
داروی عرق اور
anti-histamine
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
tranquilizer
داروی تسکین دهنده
truth drug
داروی کشف حقیقت
vomitive
برگرداننده داروی قی اور
antihistamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
downer
داروی خواب آور
downers
داروی خواب آور
psychedelic
داروی روان گردان
injection
داروی تزریق کردنی
astringent
سفت داروی قابض
narcotism
اثر داروی مخدر
haemostatic
داروی خون بند
sternutator
داروی عطسه واشک اور
styptic
داروی بند اور خون
psychomotor stimulant
داروی محرک روانی- حرکتی
sympathomimetic drug
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
agglutinant
چسب داروی جوش دهنده
elaterium
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
vulnerary
بهبود دهنده داروی زخم
anesthetic
داروی بی هوشی بی هوش کننده
toxins
ترکیب زهردار داروی سمی
tonic medicine
داروی نیرو بخش یامقوی
suppressant
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
hydragogue
داروی پیشاب اور یادافع اب
calefacient
داروی گرم کننده گرمی ده
galenical
دوای نباتی داروی جالینوسی
mercurochrome
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
disinfectant
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
psychoactive drug
داروی فعال کننده روان
toxin
ترکیب زهردار داروی سمی
to drug somebody
به کسی داروی مخدر دادن
arcanum
راز کیمیاگری داروی سری
under the counter
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
methadon
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
patent medicines
داروی دارای جواز وزارت بهداری
to overdose a patient
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
herb doctor
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
patent medicine
داروی دارای جواز وزارت بهداری
tetanic
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
kaoline
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
fly agaric
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
dispensaries
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
lupulin
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
kaolin
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
dispensary
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
placebos
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
helleborism
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
quassia
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
totaquina
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
totaquine
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
to spray a tree
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
hindering
مانع
clog
مانع
hindered
مانع
hinder
مانع
preventive
مانع
clogged
مانع
hinders
مانع
in the way
مانع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com