Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
parheliacal
مانند عکس خورشید
Other Matches
heliocentric
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
sunned
خورشید
the greater lumen
خورشید
phoebus
خورشید
sunning
خورشید
daystar
خورشید
sol
خورشید
day star
خورشید
sun
خورشید
suns
خورشید
coronas
خرمن خورشید
actinometer
پرتوسنج خورشید
corona
خرمن خورشید
parhelion
عکس خورشید
air thread
لعاب خورشید
parhelion
خورشید کاذب
sun's disk
قرص خورشید
declination
میل خورشید
d. of the sun
انحراف خورشید
samson
اهل خورشید
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی
titans
خدای خورشید
titan
خدای خورشید
heliometer
خورشید سنج
actinometre
پرتوسنج خورشید
solar eclipse
گرفت خورشید
mock sun
عکس خورشید
helium
گاز خورشید
sol
الهه خورشید
sunlight
نور خورشید
macule
لکه خورشید
perihelion
حضیض خورشید
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
opposition jupiter to the sun
تقابل بر جیس با خورشید
sunspot
لکه روی خورشید
heliocentric system
دستگاه خورشید مرکزی
helios
دارگونه خورشید خورشیدخدا
the setting of the sun
غروب کردن خورشید
sunglow
فلق و شفق خورشید
anthelion
هاله رو به روی خورشید
first light
اولین طلیعه خورشید
spectrohelioscope
طیف بین خورشید
coronal
هاله خورشید وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
chromatosphere
هاله سرخ خورشید
The earth moves round the sun .
زمین بدور خورشید می گردد
heliometer
الت پیمایش قطر خورشید
gossamery
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
sunrise
طلوع خورشید تیغ افتاب
pyrheliometer
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
sunrises
طلوع خورشید تیغ افتاب
perihelion
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
The earth moves round the sun.
زمین دوز خورشید می چرخد
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
snowblink
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
sunlight
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
aureole
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureola
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
solunar
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
spectroheliograph
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliogram
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
to screen one's eyes from the sun
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
midnight sun
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
shoot
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
parhelic
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
shoots
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
actinochemistry
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
camera lucida
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
autumnal equinox
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
actinograph
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
heliometry
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
noise
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noises
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
helical
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
sail
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
supernova
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernovas
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
shoots
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoot
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
heliograph
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
white out
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
hill shading
سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
gossamer
لعاب خورشید لعاب عنکبوت
encephaloid
مخ مانند
incomparable
بی مانند
arundinaceous
نی مانند
capitate
مانند سر
simulant
مانند
plumose
پر مانند
etc
و مانند آن
goatish
بز مانند
feathery
پر مانند
inimitable
بی مانند
reedier
نی مانند
capillaceous
مانند نخ
similiar
مانند
unprecedented
بی مانند
floriform
گل مانند
frothy
کف مانند
vide
مانند
argillaceous
رس مانند
filiform
نخ مانند
unequaled
بی مانند
toughest
پی مانند
etcetera
و مانند ان
thready
نخ مانند
threadlike
نخ مانند
tougher
پی مانند
tendinous
بی مانند
tough
پی مانند
after the example of
مانند
fluty
نی مانند
and so on
و مانند ان
argillaceous
گل مانند
unprecedentedly
بی مانند
blotchy
لک مانند
womanlike
زن مانند
without an e.
بی مانند
fulidal
اب مانند
aquiform
اب مانند
reediest
نی مانند
reedy
نی مانند
similar
مانند
impish
جن مانند
anthoid
گل مانند
analog
مانند
analogous
مانند
unapproachable
بی مانند
castellated
دژ مانند
nearer
مانند
nearest
مانند
mammilliform
مانند
nearing
مانند
nears
مانند
liplike
لب مانند
inapproachable
بی مانند
penniform
پر مانند
analogues
مانند
lambdoid
مانند
foggy
مانند مه
foggiest
مانند مه
foggier
مانند مه
string
نخ مانند
analogue
مانند
pipelike
نی مانند
neared
مانند
plumelike
پر مانند
as
مانند
unequalled
بی مانند
icily
یخ مانند
gypsiferous
گچ مانند
unique
بی مانند
myrtle formed
اس مانند
mammilary
مانند
uniquely
بی مانند
unparalleled
بی مانند
near
مانند
near-
مانند
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
corvine
کلاغ مانند
lithoid
سنگ مانند
corpuscular
گویچه مانند
scalelike
ترازو مانند
sanguineous
خون مانند
culicoid
پشه مانند
scabious
دله مانند
maddish
دیوانه مانند
cryptand
حجره مانند
crinoid
زنبق مانند
scalelike
فلس مانند
cowish
گاو مانند
ctenoid
شانه مانند
cucullated
مانند خودیاباشلق
oldish
پیر مانند
cuticular
پوست مانند
ornithoid
مرغ مانند
dermoidal
پوست مانند
digitiform
انگشت مانند
saddlebacked
زین مانند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com