Dictiornary-Farsi | ماهیچه شناس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
myologist	ماهیچه شناس


Other Matches

lapidary	سنگ شناس گوهر شناس
penny wise and pound foolish	دینار شناس و ریال شناس
lapidarian	سنگ شناس گوهر شناس
virologist	متخصص ویروس شناس ویژه گرعلم ویروس شناسی ویروس شناس
triceps	ماهیچه سه سر
haunches	ماهیچه
haunch	ماهیچه
filleting	ماهیچه
taenia	ماهیچه
cores	ماهیچه
muscle	ماهیچه
torus	ماهیچه
muscles	ماهیچه
fillets	ماهیچه
muscular strength	وی ماهیچه
core	ماهیچه
fillet	ماهیچه
brawn	ماهیچه
filleted	ماهیچه
popliteus	ماهیچه پس زانو
splenius	ماهیچه سر جنبان
pronator	ماهیچه مکب
core box	قالب ماهیچه
buccinator	ماهیچه شیپوری
jerks	انقباض ماهیچه
jerked	انقباض ماهیچه
jerking	انقباض ماهیچه
jerk	انقباض ماهیچه
rectus	ماهیچه راست
rotator	ماهیچه گردنده
haunch	ماهیچه طاق
smooth muscle	ماهیچه صاف
psoas	ماهیچه کمر
quadriceps	ماهیچه چهارسر
haunches	ماهیچه طاق
striate muscle	ماهیچه مخطط
buccinal muscle	ماهیچه شیپوری
unstriped muscle	ماهیچه صاف
myology	ماهیچه شناسی
myasthenia	سستی ماهیچه
myocardium	ماهیچه قلب
myoclonus	تشنج ماهیچه
myopathy	ناخوشی ماهیچه
myonicity	انقباض ماهیچه
myography	شرح ماهیچه
myalgia	درد ماهیچه
muscling	نمایش ماهیچه ها
dystaxia	رعشه در ماهیچه ها
muscled	ماهیچه دار
obturator	ماهیچه مسدود
gluteus	ماهیچه سرین
myositis	اماس ماهیچه
muscularly	با نیروی ماهیچه
psittacine magnus	ماهیچه بزرگ کمر
sphincter	ماهیچه باسطه چلانه
myograph	واکنش نگار ماهیچه
rhomboid muscle	ماهیچه چهارگوش معین
myogenic	وابسته به ریشه ماهیچه
brawny	گوشتالو ماهیچه دار
corrugator	ماهیچه چین دهنده
myocarditis	اماس ماهیچه قلب
sarcology	گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
electromyography	برق نگاری ماهیچه
constrictor	ماهیچه جمع کننده
emg	برق نگاری ماهیچه
inotropic	موجب انقباض ماهیچه
bradyarthria	کندگویی عصبی- ماهیچه یی
bicipital	مربوط به ماهیچه دوسر
bicipital	دارای ماهیچه دوسر
core print	تکیه گاه ماهیچه
unstriped muscle	ماهیچه غیر مخطط
triceps extension	تمرین تقویت ماهیچه سه سر
thewed	ماهیچه دار نیرومند
hyperkinesia or sis	تشنج کش واکش ماهیچه
myomatous	وابسته به اماس ماهیچه
psittacine parvus	ماهیچه کوچک کمر
myoma	غده بافت ماهیچه
lumbrical	ماهیچه انگشت یا پنجه
d.muscle	ماهیچه انبساط دهنده
charley horse	سختی وگرفتگی دردناک ماهیچه
kinesalgia	دردی که ازجنبش ماهیچه پیداشود
myoscope	الت دیدن انقباض ماهیچه
mussculature	بخش یا ترتیب ماهیچه هادربدن
musculation	بخش یا ترکیب ماهیچه هادربدن
musculature	وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
d. muscle	ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
masseter	ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
cramp	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cringe	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringed	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringes	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringing	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
interspinalis	ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
paleographer	خط شناس
technologist	فن شناس
graphologist	خط شناس
oenologist	شراب شناس
oenologist	باده شناس
odontologist	دندان شناس
numismatist	مدال شناس
numismatist	سکه شناس
mythologist	اسطوره شناس
mythologist	افسانه شناس
mythologist	اساطیر شناس
discretional <adj.>	موقع شناس
operation decoder	عمل شناس
musicologist	موسیقی شناس
discrete <adj.>	موقع شناس
discreet <adj.>	موقع شناس
prudent [discreet] <adj.>	موقع شناس
ontologist	هستی شناس
serologist	سرم شناس
physiognomist	قیافه شناس
phrenologist	جمجمه شناس
phonologist	صوت شناس
selenographer	ماه شناس
weather wise	هوا شناس
vulcanologist	دانشمنداتشفشان شناس
self knowing	خود شناس
spectroscopist	طیف شناس
rhythmist	سجع شناس
syphilologist	سفلیس شناس
pteridologist	کرف شناس
teleologist	پایان شناس
therapeutist	درمان شناس
topologist	مکان شناس
vermeologist	کرم شناس
philologist	زبان شناس
philologist	واژه شناس
paleontologist	دیرین شناس
osteologist	استخوان شناس
orologist	کوه شناس
ornithologist	پرنده شناس
orientalist	خاور شناس
parasitologist	انگل شناس
pteridologist	سرخس شناس
philologer	زبان شناس
phenomenologist	پدیده شناس
petrologist	سنگ شناس
opcode decoder	رمزالعمل شناس
carpologist	میوه شناس
acoustician	صدا شناس
antiquary	عتیقه شناس
antiquaries	عتیقه شناس
archaeologist	باستان شناس
archeologist	باستان شناس
astrologers	ستاره شناس
astrologer	ستاره شناس
anthropologist	انسان شناس
sociologist	جامعه شناس
toxicologist	زهر شناس
actinolagy	پرتو شناس
aesthetician	زیبایی شناس
esthetician	زیبایی شناس
ethnologists	قوم شناس
statisticians	امار شناس
muscologist	خزه شناس
bryologist	خزه شناس
bibliographer	کتاب شناس
bibliograph	کتاب شناس
bacteriologist	میکرب شناس
criminologist	جرم شناس
astronmer	ستاره شناس
arborist	درخت شناس
anatomist	کالبد شناس
zoologist	جانور شناس
botanists	گیاه شناس
geneticists	نسل شناس
dutiful	گماشت شناس
geneticist	نسل شناس
dutiful	وفیفه شناس
ecologist	بوم شناس
antiquarian	عتیقه شناس
tactfully	موقع شناس
tactful	موقع شناس
grateful	متشکر حق شناس
genealogist	شجره شناس
herbalists	گیاه شناس
seismologist	زلزله شناس
statistician	امار شناس
botanist	گیاه شناس
sociologist	انسگان شناس
neurologist	عصب شناس
conscientious	وفیفه شناس
punctual	وقت شناس
godly	خدا شناس
astronomers	ستاره شناس
astronomer	ستاره شناس
loyal	وفیفه شناس
geologist	زمین شناس
herbalist	گیاه شناس
mineralogist	معدن شناس
iconologist	شمایل شناس
ichthyologist	ماهی شناس
hypnologist	خواب شناس
herborist	گیاه شناس
heliologist	افتاب شناس
biologist	زیست شناس
naturalist	طبیعت شناس