Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
saury
ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
Other Matches
opah
یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
shovelhead
کوسه ماهی باریک سر اقیانوس
launce
سگ ماهی باریک اندام خاردار
atlantic
وابسته به کوه اطلس اقیانوس اطلس
secretary bird
مرغ پا بلند قوی منقار ودراز دم
tiger moth
پروانه درشت اندام ودراز بال
flagelliform
باریک ودراز
atlantic ocean
اقیانوس اطلس
lantern jaw
چانه باریک ودراز
transatlantic
انطرف اقیانوس اطلس
finback
بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
pampero
باد سردی که از کوههای سوی اقیانوس اطلس می وزد
pomfret
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
slims
باریک اندام
svelt
باریک اندام
slimming
باریک اندام
slimpsy
باریک اندام
slimmest
باریک اندام
svelte
باریک اندام
slim
باریک اندام
slimmed
باریک اندام
slightest
باریک اندام پست
slighter
باریک اندام پست
slight
باریک اندام پست
slighted
باریک اندام پست
slighting
باریک اندام پست
slights
باریک اندام پست
slimsy
باریک اندام نحیف
porbeagle
کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
slenderize
لاغر اندام شدن باریک کردن
nautilus
حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
the pacific ocean
اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
the pacific
اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
atlas
اطلس
atlases
اطلس
satin
اطلس
swathe
ردیف باریک راه باریک
swathes
ردیف باریک راه باریک
swath
ردیف باریک راه باریک
figured satin
اطلس گلدار
satine
اطلس نما
sateen
اطلس نما
atlas
مهرهء اطلس
stainwood
چوب اطلس
atlases
مهرهء اطلس
astronomic atlas
اطلس اخترشناسی
nid
منقار
keilo
منقار
beak
منقار
beaks
منقار
bill
منقار
gouge
منقار
gouged
منقار
gouges
منقار
curvirostrate
کج منقار
bills
منقار
gouging
منقار
neb
منقار
rostra
منقار پوزه
latirostral
پهن منقار
aquiline
دارای منقار کج
rostrums
منقار پوزه
pecker
منقار خورنده
rostrum
منقار پوزه
satinette
پارچه اطلس ما روح الاطلس
satinet
پارچه اطلس ما روح الاطلس
sea horse
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
cusp
نوک تیز منقار
hard bill
پرندگان سخت منقار
sicklebill
مرغان منقار خمیده
razorbill
پنگوئن منقار تیغی
hook bill
منقار نوک برگشته
tooth billed
دارای منقار مضرس
rostellum
منقار مکنده شپش
maderia
نام جزیرهای است دراقیانوس اطلس
hawks bill
لاک پشت منقار دار
hyades
حوریان دریایی دختران اطلس وپرستاران دیونیسوس
haw finch
سهره منقار بزرگ وگردن کوتاه
soft bill
پرنده منقار نازک حشره خوار
fish
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppies
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppy
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fished
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
fishes
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
jacamar
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
ocean
اقیانوس
oceans
اقیانوس
high seas
<idiom>
اقیانوس
grayfish
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
pacific
اقیانوس ساکن
oceanographer
اقیانوس شناس
oceanography
اقیانوس نگاری
seabed
بستر اقیانوس
archibenthal enviroment
ژرفمون اقیانوس
neptune
الهه اقیانوس
transoceanic
عبور از اقیانوس
oceanography
شرح اقیانوس ها
oceanography
اقیانوس شناسی
oceanpgraphy
اقیانوس نگاری
oceanology
اقیانوس شناسی
ocean current
جریان اقیانوس
ocean floor
بستر اقیانوس
the indian ocean
اقیانوس هند
indian ocean
اقیانوس هند
archibenthal enviroment
ژرفاگاه اقیانوس
oceangoing
اقیانوس پیما
transoceanic
در سراسراقیانوس اقیانوس پیما
benthic
وابسته به اعماق اقیانوس
aphotic zone
طبقه تاریک اقیانوس
aphotic stratum
طبقه تاریک اقیانوس
aphotic stratum
لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone
لایه تاریک اقیانوس
archibenthal enviroment
محیط ژرف اقیانوس
benthal
وابسته به اعماق اقیانوس
ocean vessel
کشتی اقیانوس پیما
oceanward
سوی اقیانوس یا دریا
ocean lane
راه کشتی رو در اقیانوس
oceanographic
مربوط به اقیانوس شناسی
oceanic troposphere
گرم -کره اقیانوس
oceanic troposphere
گرم - سپهر اقیانوس
interoceanic
ولقع در میان اقیانوس
ocean convoy
کاروان اقیانوس پیما
raydit
رادار اقیانوس نگار
suboceanic
واقع درعمق اقیانوس
transpacific
واقع درانسوی اقیانوس ارام
transpacific
وابسته بسرتاسر اقیانوس ارام
ground swell
طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
mallemuck
مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
surfbird
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
meadowlark
مرغ اقیانوس امریکاشبیه پری شاهرخ
auklet
جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
the unruly
اندام سر کش
dismemberment
اندام
organs
اندام
mayhen
اندام
organ
اندام
member
اندام
members
اندام
memberless
بی اندام
sea calf
گوساله ماهی سگ ماهی
electric organ
اندام برقزن
well set up
خوش اندام
puny
ریزه اندام
limbs
اندام زیرین
effector
اندام مجری
extirpation
اندام برداری
extirpation
قطع اندام
f. of uterus
اندام رحم
shape
ریخت اندام
sense organ
اندام حسی
limb
اندام زیرین
shapes
ریخت اندام
flabellate
اندام بادبزنی
mutilating
بی اندام کردن
hemialgia
دردنیمه اندام
end organ
اندام انتهایی
prosthesis
اندام مصنوعی
mutilates
بی اندام کردن
mutilate
بی اندام کردن
flabelliform
اندام بادبزنی
organ of corty
اندام کورتی
sense modality
اندام حسی
golgy tendon organ
اندام گلژی
olfactory organ
اندام بویایی
handsome
<adj.>
خوش اندام
organology
اندام شناسی
Lilliputian
ریزه اندام
anthropometry
اندام سنجی
largeof limb
درشت اندام
lithe
لاغر اندام
terminal organ
اندام پایانی
organography
اندام شناسی
organic
موثردرساختمان اندام
phantom limb
اندام خیالی
body building
پرورش اندام
plasticity
اندام پذیری
petite
ریزه اندام
swimming bell
اندام شنا
plastisity
اندام پذیری
body-building
پرورش اندام
statuette
تندیس ریزه اندام
statuettes
پیکره کوچک اندام
amputates
قطع اندام کردن
amputate
قطع اندام کردن
tegument
جلد پوشش اندام
paidle
اندام شنا پرک
amputated
قطع اندام کردن
statuettes
تندیس ریزه اندام
amputating
قطع اندام کردن
figurines
پیکره کوچک اندام
midget
ریز اندام ریزه
exairesis
برش اندام زیادی
midgets
ریز اندام ریزه
wolf hound
تازی درشت اندام
organic
اندام دار اساسی
handsomeness
تناسب اندام مطبوعیت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com