Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
spinal fluid
مایع نخاعی
Search result with all words
cerebro spinal fluid
مایع مغزی- نخاعی
csf
مایع مغزی- نخاعی
Other Matches
pascal's law
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
l.l.c
liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
spinal
نخاعی
spinal canal
مجرای نخاعی
spinal ganglion
عقده نخاعی
cerebro spinal
مغزی- نخاعی
spinal nerve
عصب نخاعی
spino cerebellar
نخاعی- مخچهای
spinal reflex
بازتاب نخاعی
spinal animal
حیوان نخاعی
medullar
نخاعی دارای مغز
cerebro spinal axis
محور مغزی- نخاعی
medullary
نخاعی دارای مغز
cerebrospinal
مربوط به نخاع ومغز مغزی نخاعی
liquid liquid chromatography
کروماتوگرافی مایع- مایع
liquid
مایع
anti icing fluid
مایع ضد یخ
aneroid
بی مایع
fluidal
مایع
fulidal
مایع
liquids
مایع
water
مایع
steepest
مایع
steep
مایع
waters
مایع
watering
مایع
watered
مایع
liquid/gas separator
مایع
liquefied gas
گاز مایع
liquid gas
گاز مایع
liquescence
مایع شدگی
liquid air
هوای مایع
liquid ammonia
امونیاک مایع
liquid exygen
اکسیژن مایع
liquid fuel
سوخت مایع
liquid glass
شیشه مایع
liquid hydrates
مایع هیدراتها
liquefaction
مایع شدن
liquefaction
تبدیل به مایع
cryogenic liquid
مایع سرمازا
cutback bitumen
قیر مایع
dissolving
<adj.>
مایع محلل
deicer
مایع ضدیخ
developer liquid
مایع فهور
furfuraldehyde
مایع الدئیدی
liquid nitrogen
نیتروژن مایع
grume
مایع چسبناک
liquescent
مایع شونده
liquefacient
مایع کننده
liquid hydrogen
هیدروژن مایع
pool tube
لامپ مایع
liquidly
بشکل مایع
liquified petroleum gas
گاز مایع
lox
اکسیژن مایع
semiliquid
مایع چسبنده
semiliquid
مایع غلیظ
mercury pool tube
لامپ مایع
pool cathode tube
لامپ مایع
out back
چسب مایع
paraffin oil
پارافین مایع
semiliquid
نیمه مایع
pool cathode
کاتد مایع
pool rectifier
لامپ مایع
resolvent
<adj.>
مایع محلل
sealing liquid
مایع اب بندی
liquidity index
اندیس مایع
silicate of soda
شیشه مایع
sodium metasilicate
شیشه مایع
liquid oxygen
اکسیژن مایع
liquid propellant
خرج مایع
liquid propellant
سوخت مایع
liquid soap
صابون مایع
liquid state
حالت مایع
liquid foundation
کرم مایع
water glass
شیشه مایع
vitrous humor
مایع زجاجیه
subaqueous
زیر مایع
soluble glass
شیشه مایع
sodium silicate
شیشه مایع
semifluid
نیم مایع
anti detonant
مایع ضد بدسوزی
solvent
<adj.>
مایع محلل
absorption liquid
مایع جذب
fluid
مایع متحرک
condensation
مایع کردن
solvents
مایع محلل
sops
غذای مایع
sop
غذای مایع
fluids
مایع متحرک
glues
چسب مایع
antidim
مایع ضد تشکیل مه
battery liquid
مایع باتری
glueing
چسب مایع
gluing
چسب مایع
glue
چسب مایع
liquid crystals
کریستال مایع
liquid crystal
کریستال مایع
liquefiable
قابل تبدیل به مایع
dunked
در مایع فرو کردن
l.n.g
گاز مایع طبیعی
liquid air container
مخزن هوای مایع
condensation
مایع کردن گاز
liquid air
هوای مایع شده
liquefacient
مایع ترشح کننده
dunk
در مایع فرو کردن
eyewash
مایع چشم شویی
dunks
در مایع فرو کردن
dunking
در مایع فرو کردن
sealing compound
مایع درز بند
out back
مایع روان شده
liquified natural gas
گاز مایع طبیعی
filtrate
مایع زیر صافی
liquid rocket
راکت سوخت مایع
liquidised
بصورت مایع دراوردن
liquid propellant
سوخت مایع موشک
liquid propellant
خرج پرتاب مایع
liquidises
بصورت مایع دراوردن
liquidising
بصورت مایع دراوردن
liquid membrance electrode
الکترود مایع غشایی
liquid measure
مقیاس حجم مایع
liquidize
بصورت مایع دراوردن
liquidizes
بصورت مایع دراوردن
liquidizing
بصورت مایع دراوردن
rapid curing cutback
قیر مایع زودگیر
slow curing cutback
قیر مایع دیرگیر
fluidize
تبدیل به مایع کردن
electrolyte
مایع کار الکترولیت
fluidization
تبدیل به مایع شدن
electrolytes
مایع کار الکترولیت
coolants
مایع داخل رادیاتور
flammable liquid
مایع اشتعال پذیر
liquidized
بصورت مایع دراوردن
filtrate
مایع تصفیه شده
cn solution
گازاشک اور مایع
diergolic
سوخت مایع ثابت
diergolic
خرج مایع پایدار
coolants
مایع سرد کننده
coolant
مایع داخل رادیاتور
gas liquid chromatography
کروماتوگرافی مایع گاز
soldering fluid
مایع لحیم کاری
hypergol
مایع قابل اشتعال
supercooled liquid
مایع ابر سرد
superheated liquid
مایع ابر گرم
to strain a liquid
صاف کردن یک مایع
coolant
مایع سرد کننده
gas liquid partitions chromatography
کروماتوگرافی گاز- مایع
liquidated
از بین بردن مایع کردن
liquidates
از بین بردن مایع کردن
liquidating
از بین بردن مایع کردن
thief sample
نمونه مایع مخزن ناو
soaks
بوسیله مایع اشباع شدن
soak
بوسیله مایع اشباع شدن
reflux
جریان برگشت مایع برگردان
regenerative cooling
استفاده از سرمای مایع ورودی
liquidate
از بین بردن مایع کردن
solgel
نیمی مایع ونیمی ژلاتینی
cavitation
ایجاد حبابهای داخل یک مایع
grid pool tube
لامپ مایع شبکه دار
liquefied
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefies
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefy
گداختن تبدیل به مایع کردن
eutectic change
تبدیل مایع به جسم جامدزودگداز
liquefying
گداختن تبدیل به مایع کردن
LCD
صفحه نمایش کریستال مایع
hydrocephalus
ازدیاد غیر عادی مایع
hydrocephaly
ازدیاد غیر عادی مایع
hydrothorax
تجمع مایع در حفره جنب
spittle
مایع مترشحه از غدد بزاقی تف
desorption
جدا کردن گاز از مایع
liquify
گداختن تبدیل به مایع کردن
ascites
جمع شدن مایع در شکم
pyridine
قلیای مایع بیرنگ وازت دار
geraniol
الکل اشباع شده مایع و معطر
g.l.c.
gas-liquidchromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
fluidic
مایع مانند جسم سیال یامایع
dips
فروبردن و دراوردن از مایع غوطه ور شدن
dip
فروبردن و دراوردن از مایع غوطه ور شدن
ullage
حجم بالای سطح مایع تانک
spread
[منتشر کردن مایع روی سطح]
octane
هیدروکربنهای مایع و پارافینی ایزومریک بفرومول 81H8C
pint
پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
consolute
ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
ink
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
pints
پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
inks
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
oleate
نمک الی اسید اولئیک مایع روغنی
cleans
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
fluid dram
واحد سنجش مایعات برابر با8/1 اونس مایع
electrophoresis
حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
cryogenic liquid
گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
aftershave
[مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
aerosol
تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا
aerosols
تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا
soakage
مقدار مایع جذب شده بوسیله خیس خوری
memiscus
زاویه تماس بین سطح مایع وجدار فرف
liquid crystal displays
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal bar graph panel indicator
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
cleanest
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
cleaned
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com