English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
decline مایل شدن رو بزوال گذاردن
declined مایل شدن رو بزوال گذاردن
declines مایل شدن رو بزوال گذاردن
declining مایل شدن رو بزوال گذاردن
Other Matches
wany رو بزوال
waney رو بزوال
is on the wane رو بزوال یا نقصان می گذارد
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
bevelled مایل
rath مایل
sloping مایل
slantingly کج یا مایل
rathe مایل
mile مایل
miles مایل
f. of books مایل به کت اب
declivous مایل
sideling مایل
interested مایل
willful مایل
propense مایل
gauche مایل
loxodrome خط مایل
skewing مایل
lickerish مایل
italic مایل
skews مایل
slanting مایل
inclined مایل
nothing loath مایل
inclinable مایل
agreeable مایل
skew مایل
bevel پخ مایل
pitching مایل
willing مایل
oblique مایل
bevel مایل
oblique مایل کج
studious of doing a thing مایل
desirous مایل
studious to do a thing مایل
sidling مایل
incline plane سطح مایل
lief مطلوب مایل
fonder مایل مشتاق
inclined compression فشار مایل
inclined drilling حفاری مایل
liked مایل بودن
inclined face of dam نمای مایل سد
yellowish مایل بزردی
chamfer مایل شدن
greyish مایل به خاکستری
like مایل بودن
nautical mile مایل دریایی
likes مایل بودن
he was found of her مایل او بود
he is f. her مایل اوست
he has a good mind مایل است
bitterish مایل به تلخی
comatant مایل بجنگ
fond مایل مشتاق
cant سطح مایل
flavescent مایل بزردی
geographical mile مایل جغرافیایی
bluish مایل به ابی
blueish مایل به ابی
aslant بطور مایل
aslant حرکت مایل
albescent مایل به سفیدی
reddish مایل بقرمز
purplish مایل به ارغوانی
gaff میله مایل
wilful مشتاق مایل
purply مایل به ارغوانی
greeny مایل بسبز
centripetal مایل به مرکز
side flow weir سر ریز مایل
caramel مایل به قرمز
oblique perspective پرسپکتیو مایل
awry بطور مایل
three point perspective پرسپکتیو مایل
oblique section مقطع مایل
oblique rotation چرخش مایل
the mast has raked مایل کردن
the mast has raked مایل شدن
oblique system سیستم مایل
obliquely بطور مایل
oppositive مایل به ضدیت
slant range برد مایل
statute mile مایل رسمی
sourish مایل به ترشی
solicitous to go مایل به رفتن
recessive مایل ببازگشت
to incline to green یا مایل بودن
viridescent مایل به سبز
caramels مایل به قرمز
xanthic مایل به زردی
fondest مایل مشتاق
solicitous مایل نگران
solicitously مایل نگران
oblique projection تصویر مایل
mile ohm مایل- اهم
whitey مایل به سفید
nautical miles مایل دریایی
oblique lattice شبکه مایل
whity مایل به سفید
homosexuals مایل به جنس خود
sloping barrel vault طاق ضربی مایل
buffyy مایل به رنگ نخودی
canescent سفید مایل به تار
sloping barrel vault سقف گهوارهای مایل
blackish مایل به سیاه تیره
cuesta جلگه مایل یااریب
purple red قرمز مایل به ارغوانی
to be prepared to go مایل به رفتن بودن
bayed سرخ مایل به قرمز
pinkish مایل به رنگ صورتی
baying سرخ مایل به قرمز
homosexual مایل به جنس خود
bays سرخ مایل به قرمز
brownish مایل به قهوهای یاخرمایی
hoary سفید مایل به خاکستری
bay سرخ مایل به قرمز
reddish مایل بسرخی زننده
tattletale gray سفید مایل بخاکستری
mph مخفف مایل در ساعت
they canŠif they so wishŠ..... اگر مایل باشندمیتوانند...........
swart سبزه مایل به سیاه
suntan قهوه مایل بسرخ
loxodromics کشتی رانی در خط مایل
he was not inclined to go مایل برفتن نبود
he was found of her باو مایل بود
low oblique عکس مایل پایین
he is not willing to go مایل برفتن نیست
he is indisposed to go مایل نیست برود
rubicund رنگ مایل به قرمز
griseous خاکستری مایل به ابی
grege اردهای مایل به خاکستری
i am unwilling to go مایل نیستم بروم
incilnable to do something مایل کردن بکاری
inclined barrel arch طاق گهوارهای مایل
luteovirescent زرد مایل بسبز
isabella زرد مایل به خاکستری
isabel زرد مایل به خاکستری
oblimax rotation چرخش مایل بیشینه
oblimin rotation چرخش مایل کمینه
inclined shear plane سطح برش مایل
inclined coil meter سنجه با پیچک مایل
inclined barrel arch طاق ضربی مایل
oblique shock wave موج ضربهای مایل
scarlet قرمز مایل به زرد
umber قهوه ای مایل به زرد
roll piercing process روش نورد مایل
green with a blue tint سبز مایل به ابی
auburn قهوهای مایل به قرمز
suntans قهوه مایل بسرخ
pea green زرد مایل بسبز
tawniest تیره زرد مایل بقهوهای
teal blue رنگ ابی مایل به خاکستری
petunia رنگ قرمز مایل بابی
petunias رنگ قرمز مایل بابی
tawnier تیره زرد مایل بقهوهای
sea green رنگ سبز مایل بابی
slate black رنگ ارغوانی مایل بسیاه
tawny تیره زرد مایل بقهوهای
loxodromic وابسته به کشتی رانی در خط مایل
shell pink رنگ قرمز مایل به زرد
rust رنگ قرمز مایل به قهوه ای
matelot رنگ ابی مایل بقرمز
mikado رنگ زرد مایل به قرمز
It's about 2 miles from ... آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
What's the charge per mile? اجاره هر مایل چقدر است؟
pansies رنگ قرمز مایل به ابی
pansy رنگ قرمز مایل به ابی
gooseberries رنگ سیاه مایل به ارغوانی
gooseberry رنگ سیاه مایل به ارغوانی
slate blue رنگ ابی مایل به خاکستری
lurid رنگ زرد مایل به قرمز
taupe رنگ خاکستری مایل به قهوهای
ruffous بور خرمایی مایل بقرمز
carbuncle رنگ نارنجی مایل به قرمز
backswept برگشته بطور مایل واریب
oxford blue ابی سیر مایل به ارغوانی
hoar سفید مایل به خاکستری موسفید
ti turn in سوی پایین مایل بودن
peacock blue رنگ ابی مایل بسبز
indian red خاک سرخ مایل بزرد
rufous بور خرمایی مایل بقرمز
raisins رنگ قرمز مایل به ابی
raisin رنگ قرمز مایل به ابی
luridly رنگ زرد مایل به قرمز
nautical miles مایل دریایی معادل 0581متر
auburn رنگ قرمز مایل به زرد
cedars رنگ قرمز مایل به زرد
tan مازویی قهوهای مایل به زرد
mahogany رنگ قهوهای مایل به قرمز
carbuncles رنگ نارنجی مایل به قرمز
lama رنگ زرد مایل بقرمز
lamas رنگ زرد مایل بقرمز
cedar رنگ قرمز مایل به زرد
nautical mile مایل دریایی معادل 0581متر
olive gray رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
terra cotta گل صورت سازی قرمز مایل به قهوهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com