Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
English
Persian
installation property
مایملک موسسه
Other Matches
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
possessions
مایملک
property
مایملک
holding
مایملک
institutionalizing
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
equities
مایملک شرکاء
personal property
مایملک شخصی
assets
مایملک دارایی
equity
مایملک شرکاء
possession
مایملک مستملکات
property
علاقه مایملک
fixture
توابع مایملک بلامعارض
assets
ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
demesne
کلیه زمین مایملک یک شخص
establishment
موسسه
enterprises
موسسه
institutes
موسسه
instituting
موسسه
establishments
موسسه
institute
موسسه
instituted
موسسه
corporations
موسسه
inst
موسسه
institution
موسسه
corporation
موسسه
stablishment
موسسه
enterprise
موسسه
discount house
موسسه تنزیل
charitable institution
موسسه خیریه
credit institution
موسسه اعتباری
foundress
موسسه بانیه
civilian enterprise
موسسه غیرنظامی
finance house
موسسه مالی
pawnshop
موسسه رهنی
charities
موسسه خیریه
charity
موسسه خیریه
economic unit
موسسه دولتی و ...
bindery
موسسه صحافی
translation agency
موسسه ترجمه
correctional institution
موسسه تادیبی
installations
موسسه نظامی
businesses
موسسه بازرگانی
foundation
موسسه خیریه
business
موسسه بازرگانی
enterprise
موسسه اقتصادی
installation
موسسه نظامی
entity
موسسه مستقل
entities
موسسه مستقل
enterprises
موسسه اقتصادی
closed shop
موسسه کارشناسی
closed shops
موسسه کارشناسی
carrier
موسسه حمل و نقل
nonprofit firm
موسسه غیر انتفاعی
firmer
کارخانه موسسه بازرگانی
joint enterprise
موسسه اقتصادی مشترک
jobholder
عضو ثابت موسسه
institute of purchasing and supply
موسسه خرید و عرضه
institute of materials management
موسسه مدیریت مواد
wiring
موسسه سیم سازی
shipping agent
موسسه حمل کالا
social welfare
موسسه رفاه اجتماعی
firms
کارخانه موسسه بازرگانی
firmest
کارخانه موسسه بازرگانی
firm
کارخانه موسسه بازرگانی
carriers
موسسه حمل و نقل
sovkhoz
موسسه کشاورزی وروستایی
social service
موسسه تعاون اجتماعی
establishments
موسسه دسته کارکنان
consolidation
ادغام دو یاچند موسسه
financial intermediary
موسسه مالی واسطه
enterprise
موسسه یا بنگاه اقتصادی
enterprises
موسسه یا بنگاه اقتصادی
charles babbage institute
موسسه چارلز بابیج
consolidation
ادغام دو یا چند موسسه
establishment
موسسه دسته کارکنان
american national standards institute
موسسه ملی استانداردهای امریکا
principals
رئیس موسسه اثاثه ارثی
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
firmest
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی
firms
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
contracting carrier
موسسه حمل و نقل موردقرارداد
firmer
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
clearinghouse
موسسه تهاتری لندن انبار
principal
رئیس موسسه اثاثه ارثی
firm
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
actual carrier
موسسه حمل و نقل واقعی
private enterprise
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
icot
موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
haute couturer
موسسه طراحی لباس ومد بانوان
outsider
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
business combination
ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
corporations
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
interoffice
مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
outsiders
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
corporation
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
entrepreneur
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneurs
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
institute for
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
discount house
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
net net worth
ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
confirming house
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
admin
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
house organ
مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
colony
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
combination
توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
iee /s 00
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
long run
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding
سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
place utility
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
winery
کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
subactivity
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
service bureau
دفتر خدماتی موسسه خدماتی
nsfnet
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com