Dictiornary-Farsi | مبادا سر این موضوع شل بیائی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)

English	Persian
You must not relent on this point . You must stand firm.	مبادا سر این موضوع شل بیائی


Other Matches

Try to come to your semses amd…	سعی کن سر عقل بیائی ؟...
for fealty that	مبادا
lest	مبادا
absit omen	مبادا
in case	چنانچه مبادا
up one's sleeve <idiom>	برای روز مبادا
Be sure to lock ( shut , close ) the door .	مبادا در راباز بگذاری
Dont you dare tell anyone .	مبادا بکسی بگویی
queueing	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access	فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
card up one's sleeve <idiom>	برای روز مبادا نگهداشتن
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread	این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herrings	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition	موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
To save ( provide ) for a rainy day . To prepare for an emergency .	فکرروز مبادا را کردن ( آینده نگه بودن )
I ran away lest I should be seen .	فرار کردم رفتم که مبادا دیده بشوم
eat one's cake and have it too <idiom>	هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن
We were afraid lest she should get here too late .	ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
reversing	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
subjects	موضوع ها
subject [topic]	موضوع
topic	موضوع
topics	موضوع ها
subjecting	موضوع
motif	موضوع
motifs	موضوع
subjects	موضوع
themes	موضوع ها
issue	موضوع
issued	موضوع
issues	موضوع
themes	موضوع
texts	موضوع
text	موضوع
theme	موضوع
questioned	موضوع
questions	موضوع
question	موضوع
subjected	موضوع
subject	موضوع
point	موضوع
head	موضوع
topic	موضوع
objecting	موضوع
objects	موضوع
criteria	موضوع
objected	موضوع
topics	موضوع
direct objects	موضوع
indirect objects	موضوع
object	موضوع
plotless	بی موضوع
matter	موضوع
propositioned	موضوع
mattered	موضوع
propositioning	موضوع
propositions	موضوع
mattering	موضوع
proposition	موضوع
matters	موضوع
afair	موضوع
problems	معما موضوع
subjecting	رعایا موضوع
problem	معما موضوع
subjects	شیی موضوع
lemma	مقدمه موضوع
side issues	موضوع فرعی
in contestation	موضوع بحث
sign position	موضوع علامت
subduce	موضوع کردن
side show	موضوع فرعی
subject of debate	موضوع دعوی
res ipsa loquitur	موضوع گویاست
side issue	موضوع فرعی
subjects	رعایا موضوع
it is a question of money	موضوع بسته به
matter on hand	موضوع بحث
out of question	خارج از موضوع
in question	موضوع بحث
subject	شیی موضوع
privity	موضوع محرمانه
objective complement	مکمل موضوع
off the track	از موضوع پرت
beside the question	خارج از موضوع
subject	رعایا موضوع
subjected	شیی موضوع
not to the point	خارج از موضوع
recitations	تعریف موضوع
sides of the question	اطراف موضوع
subjecting	شیی موضوع
monomaniac	دیوانه یک موضوع
subjected	رعایا موضوع
subject and predicate	موضوع و محمول
at issue	موضوع بحث
universe of discourse	موضوع بحث
recitation	تعریف موضوع
not to point	بیرون از موضوع
affaire d'honneur	موضوع شرافتی
postulating	اصل موضوع
What gives?	موضوع چه است؟
What is happening?	موضوع چه است؟
case	موضوع حالت
cases	موضوع حالت
What's on?	موضوع چه است؟
What's wrong?	موضوع چه است؟
What's going on?	موضوع چه است؟
What is the matter?	موضوع چه است؟
What's cooking?	موضوع چه است؟
neither here nor there <idiom>	بیربط به موضوع
What's the matter?	موضوع چیه؟
a horse of another colour [different colour]	موضوع علیحده
postulates	اصل موضوع
decade	ده موضوع یا رویداد
decades	ده موضوع یا رویداد
business	موضوع تجارت
businesses	موضوع تجارت
postulated	اصل موضوع
postulate	اصل موضوع
grievance	موضوع شکایت
object	موضوع منظره
subject matter	موضوع اصلی
What's behind all this?	موضوع چه است؟
irrelevant	خارج از موضوع
objects	موضوع منظره
objecting	موضوع منظره
fair game <idiom>	موضوع تهاجم
issue	موضوع شماره
issue	موضوع دعوی
issued	موضوع شماره
indirect objects	موضوع منظره
What is it all about ?	موضوع چیست ؟
What's up?	موضوع چه است؟
issues	موضوع دعوی
issued	موضوع دعوی
issues	موضوع شماره
objected	موضوع منظره
direct objects	موضوع منظره
subject matter	مطلب موضوع
remind me ofit	ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
i a with you on that matter	من در ان موضوع با شماموافق هستم
It deals with ...	موضوع در باره ... است.
it is a question of money	موضوع پول است
stick to the point	از موضوع خارج نشوید
matter in hand	موضوع مورد بحث
question in dispute	موضوع متنازع فیه
permit goods coveredby	کالای موضوع پروانه
It dawned on me.	بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
obiter dictum	خارج از موضوع دعوی
deviate from the main subject	از موضوع خارج شدن
monograph	رساله درباره یک موضوع
embroglio	گیر موضوع غامض
contested area	منطقه موضوع اختلاف
object of worship	موضوع پرستش یاستایش
reagent	موضوع ازمایش روانی
at stake	نامعلوم موضوع بحث
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) .	ربطی به موضوع ندارد
topicality	موضوع موردبحث روز
cause	موضوع منازع فیه
causes	موضوع منازع فیه
causing	موضوع منازع فیه
content	موضوع یک برنامه یا متن
contenting	موضوع یک برنامه یا متن
thematic apperception test	ازمون اندریافت موضوع
the tax in question	مالیات موضوع بحث
monographs	رساله درباره یک موضوع
the matter is perplexed	موضوع درهم است
name of the game <idiom>	قسمت اصلی یک موضوع
vexata questio	موضوع متنازع فیه
plot	موضوع اصلی توط ئه
bet	موضوع شرط بندی
bets	موضوع شرط بندی
dawn on <idiom>	روشن شدن (موضوع)
there	دراین موضوع انجا
lowdown <idiom>	لپ مطلب ،حقیقت موضوع
red herring <idiom>	از موضوع اصلی دورکردن
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument).	موضوع بحث وصحبت ما
plotted	موضوع اصلی توط ئه
plots	موضوع اصلی توط ئه
the matter in hand	موضوع مورد بحث
that is not the question	موضوع این نیست
subjected	مبحث موضوع مطالعه
The contrary was proved.	عکس موضوع ثابت شد
gambits	بذله موضوع بحث
gambit	بذله موضوع بحث
subjects	مبحث موضوع مطالعه
donnee	موضوع داستان یا درام
subject	مبحث موضوع مطالعه
subjecting	مبحث موضوع مطالعه
that is a matter of habit	موضوع عادت است
He feels bad about it . He is concerned about it.	از این موضوع ناراحت است
star turn	موضوع مهم وقابل توجه