English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
English Persian
stenosed مبتلا به تنگی نفس
Other Matches
cataleptic مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
scantiness تنگی
tightness تنگی
drouth تنگی
coarctation تنگی
strictures تنگی
stricture تنگی
desolation تنگی
constrictions تنگی
constriction تنگی
straitenced circumstances تنگی
gloom دل تنگی
narrowness تنگی
stenosis تنگی مجرا
antasthmatic ضد تنگی نفس
coarctation تنگی مهبل
time trouble تنگی وقت
pursiness تنگی نفس
necking تنگی مقطع
narrow minddedness نظر تنگی
narrow circumstances تنگی سختی
in low water در تنگی مالی
dyspnea تنگی نفس
niggardiness چشم تنگی
asthma تنگی نفس
asthma نفس تنگی
to stint oneself تنگی بخود دادن
phimosis تنگی ختنه گاه
phimosis تنگی غلاف حشفه
droughts خشک سالی تنگی
drought خشک سالی تنگی
antasthmatic دافع تنگی نفس
antasthmatic دوای تنگی نفس
iam in bad خیلی در تنگی هستم
short winded دارای تنگی نفس
narrow mindedly از روی نظر تنگی
given مبتلا
stricken مبتلا
asthmatic دچار تنگی نفس اسمی
asthmatics دچار تنگی نفس اسمی
to be put to it در فشار یا تنگی واقع شدن
stenosed دچار هرگونه تنگی مجرا
glandered مبتلا به مشمشه
colicky مبتلا بهقولنج
hemophilic مبتلا به هموفیلی
allergic مبتلا به آلرژی
leper مبتلا به جذام
varicose مبتلا به واریس
meningitic مبتلا به مننژیت
giddy مبتلا به دوار سر
tuberculate مبتلا بمرض سل
constipated مبتلا بهیبوست
lepers مبتلا به جذام
afflict مبتلا کردن
amnesic مبتلا به فراموشی
amnesiac مبتلا به فراموشی
mangy مبتلا به جرب
afflicting مبتلا کردن
afflicts مبتلا کردن
mangey مبتلا به گری
mangey مبتلا به جرب
mangy مبتلا به گری
gangrenous مبتلا به قانقاریا
infects مبتلا و دچارکردن
infecting مبتلا و دچارکردن
infect مبتلا و دچارکردن
rheumaticky مبتلا بهرماتیسم
bronchitic مبتلا به برنشیت
unhinged مبتلا بهبیماریذهنیوروحی
psychopaths مبتلا بامراض روانی
schizophrenics مبتلا بجنون جوانی
schizophrenic مبتلا بجنون جوانی
shell-shocked موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
anorexic مبتلا به بی اشتهایی عصبی
liverish مبتلا به مرض جگر
psychopath مبتلا بامراض روانی
septicaemic مبتلا بگند خونی
greensick مبتلا به یرقان سفید
bleeder مبتلا به خون روش
bleeders مبتلا به خون روش
greensick مبتلا به یرقان ابیض
leukotic مبتلا به مرض لوسمی
rheumatic ادم مبتلا بدردمفاصل
plaguer مبتلا به طاعون کننده
pleuritic مبتلا به ذات الجنب
spastic مبتلا به فلج تشنجی
arthritic مبتلا به اماس مفصل
spastics مبتلا به فلج تشنجی
gapy مبتلا به دهن دره
dogfight جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
dogfights جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
cachectic مبتلا بسوء هاضمه وضعف
blue baby طفلی مبتلا به یرقان ازرق
poliomyelitic مبتلا به بیماری فلج کودکان
dolman جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
schizo شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
psychoneurotic مریض مبتلا به ناراحتی عصبی وروانی
carsick مبتلا به بهم خوردگی حال دراتومبیل
diabetics مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
hyperope مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
diabetic مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
greensick مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
seasick مبتلا به استفراغ وبهم خوردگی حال در سفردریا
acidosis فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
bronchial asthma تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
airsick مبتلا بکسالت و بهم خوردگی مزاج در اثر پرواز
agoraphobic شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
spastical تشنجی مبتلا به فلج تشنجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com