Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
multiple transformer
مبدل با اتصال موازی
Other Matches
parallel connection
اتصال موازی
sex changer
وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
branch extension
اتصال موازی فرعی
series parallel connection
اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection
اتصال سری- موازی
connect in parallel
بطور موازی اتصال دادن
series parallel dimming
اتصال زنجیری- موازی لامپها
magnetic shunt
اتصال شنت موازی فرعی مغناطیسی
paralleled
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallels
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelled
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleling
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelling
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
scsi
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
enhances
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
small computer systems interface
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
enhance
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhanced
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhancing
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
piggyback
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
epp
استانداردی که نحوه ارسال داده با سرعت بال روی اتصال پورت موازی را نشان میدهد
serial
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serials
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serials
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
digital to analog converter
مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
paralleled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
lpt
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
shunts
موازی موازی فرعی
shunted
موازی موازی فرعی
shunt
موازی موازی فرعی
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
adapter
مبدل
interchanges
مبدل
interchanging
مبدل
transformer
مبدل
transformers
مبدل
motor generator
مبدل
toggle key
مبدل
decoder
مبدل کد
transducer
مبدل
converter
مبدل
interchanged
مبدل
transformator
مبدل
derivatives
مبدل
inverter
مبدل
blowing nozzle
مبدل
changer
مبدل
crystal transducer
مبدل
line transformer
مبدل خط
derivative
مبدل
interchange
مبدل
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
induction frequency converter
مبدل فرکانس
oil transformer
مبدل روغنی
frequency changer
مبدل فرکانس
tesla coil
مبدل تسلا
teletractor
مبدل دیداری
lighting transformer
مبدل روشنایی
telephone transformer
مبدل تلفن
booster transformer
مبدل بوستر
bottom blown converter
مبدل دم مقدماتی
induction motor generator
مبدل اسنکرون
motor transformer
مبدل موتور
frequency convertor
مبدل فرکانس
single armature converter
مبدل یک ارمیچری
heat exchanger
مبدل حرارتی
static transformer
مبدل ثابت
transformer
مبدل ترانسفورماتور
single phase transformer
مبدل تک فاز
pulse converter
مبدل پالس
image changer
مبدل تصویر
character template
مبدل کاراکتری
impluse converter
مبدل ایمپولز
power transformer
مبدل تغذیه
impedance transformer
مبدل امپدانس
pressure transducer
مبدل فشار
microphone transformer
مبدل میکروفون
magnetic coupling transformer
مبدل انتن
step down transformer
مبدل کاهنده
frequency transformer
مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
adaptors
مبدل برق
adaptor
مبدل برق
adapters
مبدل برق
image converter
مبدل تصویر
incognita
با جامه مبدل
polyphase transformer
مبدل چندفاز
side blown converter
مبدل پهلو دم
current transformer
مبدل جریان
pulse transformer
مبدل ضربه
impluse transformer
مبدل ایمپولز
step up transformer
مبدل فزاینده
impedance converter
مبدل امپدانس
masqueraded
لباس مبدل
masquerading
لباس مبدل
transformer loss
اتلاف مبدل
transformer efficiency
بازده مبدل
disguise
لباس مبدل
disguised
لباس مبدل
transformer coupling
جفتگری با مبدل
current converter
مبدل جریان
disguises
لباس مبدل
transformer coil
پیچک مبدل
disguising
لباس مبدل
water cooled transformer
مبدل ابی
transformer oil
روغن مبدل
transformer substation
پست مبدل
audio transformer
مبدل صوتی
converter circuit
مدار مبدل
converter stage
طبقه مبدل
rotary converter
مبدل دوار
welding converter
مبدل جوش
arc welding converter
مبدل جوش
voltage transformer
مبدل ولت
air cooled transformer
مبدل هوایی
rotary converter
مبدل گردان
air blast transformer
مبدل بادی
instrument transformer
مبدل سنجه ها
autotransformer
خود مبدل
potential transformer
مبدل ولت
bank of trancformer
دسته مبدل
barrel converter
مبدل طبلکی
masquerades
لباس مبدل
jigger
مبدل انتن
series transformer
مبدل شدتی
masquerade
لباس مبدل
power supply
مبدل برق
reducer
لوله مبدل
energy converter
مبدل انرژی
output transformer
مبدل خروجی
disguisedly
با لباس مبدل
ratio of transformer
نسبت مبدل
data transducer
مبدل داده ها
tesla transformer
مبدل تسلا
resonance transformer
مبدل همنوایی
transducer
مبدل انرژی
testing transformer
مبدل تعمیرکار
baby converter
مبدل کوچک
thomas converter
مبدل توماس
transformers
مبدل ترانسفورماتور
repeating coil
مبدل تلفن
transformer ratio
نسبت مبدل
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
voltage ratio of transformer
نسبت ولت مبدل
inductor frequency converter
مبدل فرکانس اندوکتور
radio frequency transformer
مبدل بسامد رادیویی
iron core transformer
مبدل با هسته اهنی
intermediate transformer
مبدل یا ترانسفورماتور میانی
intermediate frequency transformer
مبدل بسامد واسطه
disguise
جامه مبدل پوشیدن
shell transformer
مبدل جوشن دار
disguises
جامه مبدل پوشیدن
disguising
جامه مبدل پوشیدن
induction frequency converter
مبدل فرکانس القائی
intermediate frequency transformer
مبدل فرکانس میانی
impact transducer
مبدل فرایندهای ضربهای
continuous adjustable transformer
مبدل تنظیم پذیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com