English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
entry fee مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
Other Matches
starter's list فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
cash-and-carries نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash and carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
playing شرکت درمسابقه انفرادی
played شرکت درمسابقه انفرادی
play شرکت درمسابقه انفرادی
plays شرکت درمسابقه انفرادی
daclare تایید مجدد شرکت اسب درمسابقه
fleets گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
play off درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
pistol clasp قفل طپانچه نشان شرکت درمسابقه تیراندازی با طپانچه
kill off سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
What is this amount for? این مبلغ برای چیست؟
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
Kaleida Labs شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
executive information system نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
pay پرداختی
paying پرداختی
pays پرداختی
residents ما برای یک شرکت کار کند
resident ما برای یک شرکت کار کند
office مناسب برای استفاده در شرکت
offices مناسب برای استفاده در شرکت
outs وجوه پرداختی
pay by instalments اقساط پرداختی
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
to bar somebody from a competition شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
incorporation جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
social security contributions پرداختی بابت تامین اجتماعی
account صورت مبالغ دریافتی و پرداختی
promotion money دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
wordprocessing شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
to call a meeting of the board of directors برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
equipment وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
take over bid پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
go in for <idiom> شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
offshore company شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
overt collusion تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
entrymate اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
micropro یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
consortium ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortia ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortiums ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
big blue ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
providers شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
introducing شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
COMPAQ شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
starting fee مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
lotus شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
provider شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
introduces شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
lotuses شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
introduce شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
prospectus شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectuses شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
outplay درمسابقه جلو افتادن از
long odds تفاوت زیاد درمسابقه
proprietary file format روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
stations محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
stationed محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
macwrite برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
brush به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
brushes به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
neck and neck <idiom> درمسابقه مساوی ویا نزدیک به تساوی بودن
Novell شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
telegenic دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
ashton tate یک شرکت نرم افزاری درکالیفرنیا که برای ریزکامپیوترها نرم افزارتولید میکند
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
lutine bell زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company شرکت مادر شرکت مرکزی
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
sums مبلغ
amount مبلغ
amount : مبلغ
amounts مبلغ
amounted مبلغ
propagandists مبلغ
amounted : مبلغ
amounting مبلغ
propagandist مبلغ
amounts : مبلغ
sum مبلغ
lump sum مبلغ کل
quantum مبلغ
amounting : مبلغ
summa مبلغ
lump sums مبلغ کل
tot مبلغ
promoter مبلغ
quantity مبلغ
promoters مبلغ
quantities مبلغ
tots مبلغ
prices مبلغ شرطبندی
backing مبلغ شرطبندی
converter مبلغ مذهبی
price مبلغ شرطبندی
carry forward مبلغ منقول
turnover مبلغ فروش
evengelist مبلغ مسیحی
pin money مبلغ ناچیز
chicken feed مبلغ ناچیز
entirenss جمع کل مبلغ کل
round مبلغ زیاد
missioner مبلغ مذهبی
dribblet مبلغ کوچک
pittance مبلغ جزئی
premium مبلغ بیمه
premiums مبلغ بیمه
balance of the amount باقیمانده مبلغ
twopence مبلغ دو پنس
missionary مبلغ مذهبی
convertor مبلغ مذهبی
gross amount مبلغ ناخالص
missionaries مبلغ مذهبی
to figure up مبلغ یا میزان
roundest مبلغ زیاد
the entire sum تمامی مبلغ
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
hiking مبلغ رابالا بردن
exaggerated مبلغ اغراق امیز
capitalization جمع مبلغ سرمایه
deductible مبلغ قابل کسر
ratal مبلغ مشمول مالیات
hike مبلغ رابالا بردن
hiked مبلغ رابالا بردن
it was a مبلغ زیادی بود
hikes مبلغ رابالا بردن
investments مبلغ سرمایه گذاری شده
investment مبلغ سرمایه گذاری شده
even money مبلغ مساوی در شرط بندی
It was some consikerable amount. مبلغ قابل ملاحظه ای بود
blank check چک امضاء شده بدون مبلغ
surcharges مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharge مبلغ جریمه نرخ اضافی
Fine words butter no parsnips. از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
i undertake to pay that sum متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
handicap stake مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
net amount payable to contractor مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
outlay مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
body corporate شرکت شرکت سهامی
business group شرکت سهامی [شرکت]
debt discount تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
discounted cash flow مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
He deducts the amount from the invoice. او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
working capital مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
unemployment compensation پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
The borrower is absolutely free to use the amount. وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
regressive tax مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
small claim ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
face value مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
dificiency نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
bond سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
poundage مبلغ به پوند وزن به پوند
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
incorporation شرکت
businesses شرکت
concerns شرکت
concern شرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com