Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
catechetical
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
Other Matches
maieutics
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
interrogatively
ازراه پرسش
catechist
ازراه پرسش
queries
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
ldl
یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
interrogatively
بشکل پرسش بطور پرسش
pervertible
ازراه در رو
exegetically
ازراه تفسیر
foully
ازراه خیانت
intuitively
ازراه انتقال
introspectively
ازراه خودنگری
intuitively
ازراه برهانی
intuitively
ازراه کشف
gymnastically
ازراه ورزش
heretically
ازراه رفض
interposingly
ازراه مداخله
inferentially
ازراه استنباط
posteriori
ازراه استقرار
encouragingly
ازراه تشویق
offensively
ازراه تهاجم
by courtesy
ازراه التفات
paraphrastically
ازراه تفسیر
inquiringly
ازراه بازجویی
by indirection
ازراه تقلب
inquiringly
ازراه استفسار
conjugally
ازراه زناشویی
algebraically
ازراه جبر
controversially
ازراه مباحثه
demonstratively
ازراه اثبات
by sea
ازراه دریا
diagnostically
ازراه تشخیص
by ear
ازراه گوش
to break a way
موانع را ازراه خودبرداشتن
catechization
ازراه سئوال وجواب
ingratiatingly
ازراه خود شیرینی
inferentially
ازراه نتیجه گیری
professionally
ازراه پیشه یاکسب
hieroglyphically
ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
basophobia
هراس ازراه رفتن
glozingly
ازراه عیب پوشی
philosophically
ازراه حکمت دوستی
foully
ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
long-distance
ازراه دور تلفن کردن
long distance
ازراه دور تلفن کردن
air movements
حرکت دادن ازراه هوا
polemically
ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
concretionary
تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
rje
ورود برنامه ازراه دورEntry ob
withdrawal
تخلیه مواضع ازراه هوا
withdrawals
تخلیه مواضع ازراه هوا
endermic
ازراه پوستی از ورا پوست
gnosticize
ازراه عرفان تشریح کردن
debaueh
ازراه درکردن گمراه کردن
demonstratively
با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
patronizingly
ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
gamogenesis
زاد و ولد ازراه جفت گیری
intriguingly
با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
refutation
اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
bob
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobs
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
impo
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
parasyntheton
واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
parrotry
بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
lingual
زبانی
monnolingual
یک زبانی
orals
زبانی
oral
زبانی
glossal
زبانی
bilingual
دو زبانی
linguistic
زبانی
linguistically
زبانی
lip deep
زبانی
viva voce
زبانی
linguiform
زبانی
vivas voce
زبانی
glottic
زبانی
monolingual
یک زبانی
verbal
زبانی
by parol
زبانی
by word of mounth
زبانی
abusiveness
بد زبانی
nuncupatory
زبانی
by word of mouth
زبانی
nuncupative
زبانی
trilingual
سه زبانی
orally
زبانی
to fling d.
بد زبانی کردن
unction
چرب زبانی
bradyglossia
کندگویی زبانی
vivas voce
زبانی شفاها`
spiel
چرب زبانی
dumb language
زبان بی زبانی
zubenelgenubi
زبانی جنوبی
volubility
چرب زبانی
aphthongia
لالی زبانی
glossopharyngeal
زبانی حلقی
vocabular
زبانی شفاهی
chattiness
بلبل زبانی
to fix a language
زبانی که ازتغییریارشدبازداشتن
professed love
دوستی زبانی
polyglots
چند زبانی
nuncupate
زبانی گفتن
polyglot
چند زبانی
lingulate
زبانی شکل
knowledge of a language
دانستن زبانی
lapsus linguae
لغزش زبانی
sublingual
زیر زبانی
break the bank
<idiom>
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
grammatical error
اشتباه دستور زبانی
acclamation
اخذ رای زبانی
nervus glossopharyngeus
عصب زبانی- حلقی
flippancy
بی ملاحظگی چرب زبانی
lingual letters or linguals
حروف زبانی یا ذولقی
spiel
چرب زبانی کردن
glibly
ازروی چرب زبانی
lispling
تکلم نوک زبانی
glibness
چرب و نرم تر زبانی
to nuncupate a will
زبانی وصیت کردن
lingual
حرف زبانی یا ذو لفی
glossopharyngeal nerve
عصب زبانی- حلقی
tongu praxia
کنش پریشی زبانی
abusive
بد زبانی تجاوز به عصمت
nonary
مبنی بر عد د نه
bassedon or basedupon
مبنی بر
based on
مبنی بر
denoting
مبنی بر
reposing upon
مبنی بر
expressive of
مبنی بر
based
مبنی
queried
پرسش
queries
پرسش
querying
پرسش
test item
پرسش
questions
پرسش
questioned
پرسش
query
پرسش
question
پرسش
item
پرسش
items
پرسش
optophone
الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
sand crack
ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
lard
ارایش دادن چرب زبانی
lisp
نوک زبانی صحبت کردن
hard sell
فروشندگی باچرب زبانی وفشار
lisps
نوک زبانی صحبت کردن
lisping
نوک زبانی صحبت کردن
lisped
نوک زبانی صحبت کردن
retrolingual
واقع در پشت زبان پس زبانی
revocatory
مبنی بر فسخ
paraphrastic
مبنی برتفسیر
fratricidal
مبنی بربرادرکشی
polytheeistic
مبنی بر شرک
purposive
مبنی برمنظور
irreverential
مبنی بر بی حرمتی
inversive
مبنی بر قلب
theorematic
مبنی بر قاعده
polytheistic
مبنی بر شرک
to the effect that
مبنی براینکه
dualistic
مبنی برخداشناس
condolatory
مبنی برهمدردی
visitorial
مبنی بر سرکشی
mediatorial
مبنی بر میانجیگری
suppositional
مبنی بر فرض
euphuistic
مبنی برتصنع
monometallic
مبنی بر یک فلز
equivocatory
مبنی برایهام
octonal
مبنی برهشت
empiric
مبنی بر تجربه
geomantic
مبنی بر رمل
deprecative
مبنی بربیمیلی
octonary
مبنی برهشت
sophistic
مبنی بر مغالطه
usurious
مبنی بررباخواری
misogynic
مبنی بربیزاری از زن
impostrous
مبنی بر شیادی
matricidal
مبنی بر مادرکشی
investigative
مبنی بر رسیدگی
abstentious
مبنی برپرهیزکاری
egotistic
مبنی بر خودپسندی
ill-advised
مبنی بر بی اطلاعی
ill advised
مبنی بر بی اطلاعی
selective
مبنی بر انتخاب
licentious
مبنی بر هرزگی
causal
مبنی بر سبب
observational
مبنی بر مشاهده
prophetic
مبنی بر پیشگویی
castigatory
مبنی برتنبیه
selectively
مبنی بر انتخاب
heretical
مبنی برفساد
questioned
تردید پرسش
question
تردید پرسش
question marks
پرسش نشان
floorer
پرسش سخت
questtioningly
پرسش کنل
question mark
پرسش نشان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com