English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
negatory مبنی بر نفی یا انکار
Other Matches
based مبنی
bassedon or basedupon مبنی بر
based on مبنی بر
reposing upon مبنی بر
denoting مبنی بر
expressive of مبنی بر
nonary مبنی بر عد د نه
gainsaid انکار
gainsay انکار
gainsaying انکار
recantation انکار
retractaion انکار
gainsays انکار
disavowed انکار
repudiation انکار
abnegation انکار رد
negation انکار
abjuration انکار
denegation انکار
disaffirmation انکار
disavowal انکار
disclamation انکار
disproval انکار
disavows انکار
disavowing انکار
contradictions انکار
denials انکار
contradiction انکار
disavow انکار
denial انکار
dualistic مبنی برخداشناس
empiric مبنی بر تجربه
condolatory مبنی برهمدردی
castigatory مبنی برتنبیه
deprecative مبنی بربیمیلی
investigative مبنی بر رسیدگی
causal مبنی بر سبب
observational مبنی بر مشاهده
prophetic مبنی بر پیشگویی
ill advised مبنی بر بی اطلاعی
egotistic مبنی بر خودپسندی
ill-advised مبنی بر بی اطلاعی
licentious مبنی بر هرزگی
selectively مبنی بر انتخاب
selective مبنی بر انتخاب
abstentious مبنی برپرهیزکاری
equivocatory مبنی برایهام
to the effect that مبنی براینکه
euphuistic مبنی برتصنع
matricidal مبنی بر مادرکشی
mediatorial مبنی بر میانجیگری
misogynic مبنی بربیزاری از زن
theorematic مبنی بر قاعده
suppositional مبنی بر فرض
heretical مبنی برفساد
octonal مبنی برهشت
octonary مبنی برهشت
paraphrastic مبنی برتفسیر
polytheeistic مبنی بر شرک
polytheistic مبنی بر شرک
purposive مبنی برمنظور
sophistic مبنی بر مغالطه
revocatory مبنی بر فسخ
irreverential مبنی بر بی حرمتی
fratricidal مبنی بربرادرکشی
inversive مبنی بر قلب
visitorial مبنی بر سرکشی
impostrous مبنی بر شیادی
monometallic مبنی بر یک فلز
geomantic مبنی بر رمل
usurious مبنی بررباخواری
unchallenged انکار ناپذیر
back-pedals انکار کردن
back-pedalling انکار کردن
back-pedalled انکار کردن
self abnegation انکار نفس
self renunciation انکار نفس
palinode صنعت انکار
gainsayer انکار کننده
back-pedal انکار کردن
disaffirm انکار کردن
abnegate انکار کردن
deniable قابل انکار
irrefutability انکار ناپذیری
self denial انکار نفس
denying انکار کردن
gainsays انکار کردن
forswear انکار کردن
recant انکار کردن
recanted انکار کردن
recanting انکار کردن
recants انکار کردن
disclaim انکار کردن
undeniably انکار ناپذیر
undeniable انکار ناپذیر
disclaiming انکار کردن
disclaims انکار کردن
renouncing انکار کردن
forswearing انکار کردن
gainsaying انکار کردن
denies انکار کردن
self-denial انکار نفس
self-denial انکار خویشتن
renege انکار کردن
denied انکار کردن
reneged انکار کردن
reneges انکار کردن
reneging انکار کردن
gainsaid انکار کردن
deny انکار کردن
forswears انکار کردن
gainsay انکار کردن
renounces انکار کردن
irrefutable انکار ناپذیر
retractable انکار پذیر
denier انکار کننده
forswore انکار کرد
repudiating انکار کردن
repudiates انکار کردن
repudiate انکار کردن
renounced انکار کردن
disclaimed انکار کردن
renounce انکار کردن
insinuative مبنی بر خود شیرینی
in perspective مبنی براصول منافرومرایا
sensuously مبنی بر لذات جسمانی
documentaries مبنی بر مدرک یا سند
appreciative مبنی بر قدردانی قدرشناس
illusional مبنی باشتباه بینائی
appreciatively مبنی بر قدردانی قدرشناس
precrastinative مبنی بر مسامحه یا تعلل
procrastinatory مبنی برمسامحه یاتعلل
sensuous مبنی بر لذات جسمانی
documentary مبنی بر مدرک یا سند
oblatory مبنی بر نذر یا هدیه
papistic مبنی برپاپ پرستی
compatriotic مبنی برهم میهنی
sentimental مبنی بر احساسات یا عقیده
individualistic مبنی بر استقلال تکی
phonologic مبنی بر صدا شناسی
investigatory تحقیقی مبنی بر رسیدگی
negotiatory مبنی بر معامله یا گفتگو
polygamic مبنی بر تعدد ازواج
egoistic مبنی بر اثصول خودپرستی
irrepentant مبنی بر عدم پشیمانی
orthoepic مبنی بر درست خوانی
historic معروف مبنی بر تاریخ
documental مبنی برمدرک یاسند
a posteriori مبنی بر تجربه و مشاهده
inquisitorial مبنی بربازجویی زیاد
rose coloured مبنی برخوش بینی
royalistic مبنی برسلطنت خواهی
scepsis فلسفه مبنی برتردید
skepsisŠskepticŠetc فلسفه مبنی برتردید
acclamatory مبنی برهلهله و تحسین
soritical مبنی برقیام مسلسل
commutative مبنی بر تبدیل یامبادله
well intentioned مبنی بر نیت خوب
retrocessive مبنی برواگذاری ثانوی
censorial مبنی بر بازرسی مطبوعات و
rationalistic مبنی براستدلال عقلی
naturalistic مبنی بر طبیعت بازی
rationalistic مبنی براصالت عقل
cavilling مبنی برخرده گیری
deliberative مبنی بر تامل و مشاوره
resumptive مبنی برادامه یاتجدید
elenctic مبنی برتکذیب منطقی
pantheistic مبنی بر وحدت وجود
denies انکار یا حاشا کردن
negatives رد یا تکذیب یا انکار کردن
forswears باسوگند انکار کردن
renunciative ناشی از انکار نفس
denied انکار یا حاشا کردن
renunciatory ناشی از انکار نفس
forswearing باسوگند انکار کردن
atheism انکار وجود خدا
deny انکار یا حاشا کردن
he has a good mind که انکار را انجام دهد
atheistic وابسته به انکار خدا
negative رد یا تکذیب یا انکار کردن
peremptory غیر قابل انکار
forswear باسوگند انکار کردن
negation of statement انکار یا تکذیب گفتهای
denying انکار یا حاشا کردن
petitory مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
consensual مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
intuitive مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
federative مبنی بر سازمان کشورهای متحد
imperialistic مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
evidentiary مبنی برمدرک مدرک دار
pluviometric مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
traditional مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
doctrinal عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
pre-emptive عمل مبنی بر اخذ شفعه
associational مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
slaughterous مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
atheistical مبنی برانکار هستی خدا
disclaim all liability کلیه بدهیها را انکار کردن
disparages انکار فضیلت چیزی راکردن
disparaged انکار فضیلت چیزی راکردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com