Dictiornary-Farsi | متخصص تفسیرو شرح متون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
exegetist	متخصص تفسیرو شرح متون


Other Matches

fireworker	متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
swash	دخشه متون
textual critic	نقد ادبی متون
textual critic	نقدگر متون ادبی
tacticians	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tactician	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert	هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
CD WO	مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری
DCA	قالب متن معرفی شده توسط IBM که اجازه در و بدل شدن متون بین سیستمهای کامپیوتری میدهد
radiologist	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
specialists	متخصص
experts	متخصص
osteopathist	متخصص
au fait	متخصص
geriatrician	متخصص
geriatrist	متخصص
specialist	متخصص
stylists	متخصص مد
stylist	متخصص مد
rhinologist	متخصص
adhoc	متخصص
skilled	متخصص
expert	متخصص
electrician	متخصص برق
e. advice	نظر متخصص
actuary	متخصص بیمه
actuaries	متخصص بیمه
economists	متخصص اقتصاد
skilled workers	کارگران متخصص
skilled witness	شاهد متخصص
an expert accountant	حسابدار متخصص
cambist	متخصص ارز
aurist	متخصص گوش
pomologist	متخصص میوه
artillerist	متخصص توپخانه
electricians	متخصص برق
anaesthetist	متخصص بیهوشی
ceramicist	متخصص سفالگری
theolog	متخصص الهیات
skilled	متخصص تخصصی
technicians	متخصص تکنیسین
computer professional	متخصص کامپیوتر
technician	متخصص فنی
technician	متخصص تکنیسین
computer specialist	متخصص کامپیوتر
technicians	متخصص فنی
financier	متخصص مالی
cost accountant	متخصص ارزیابی
ceramist	متخصص سفالگری
specialist engineering	مهندس متخصص
toxicologist	متخصص زهرشناسی
climatologist	متخصص اب وهوا
algebraist	متخصص جبرومقابله
financiers	متخصص مالی
theologian	متخصص الهیات
theologians	متخصص الهیات
expert	متخصص کارشناس
experts	متخصص کارشناس
media specialist	متخصص رسانه ها
neurologist	متخصص اعصاب
hydrologist	متخصص اب شناسی
hydropathist	متخصص اب درمانی
hygienist	متخصص بهداشت
proficient	حاذق متخصص
hygeist	متخصص بهداشت
journeymen	کارگر متخصص
gas man	متخصص گاز
geophysicist	متخصص ژئوفیزیک
financial e.	متخصص مالی
outrebound	متخصص ریباند
journeyman	کارگر متخصص
clinician	متخصص بالینی
economist	متخصص اقتصاد
geophysicists	متخصص ژئوفیزیک
clinicians	متخصص بالینی
ophlhalmologist	متخصص چشم
gerontologist	متخصص امراض پیری
etymologist	متخصص علم صرف
geodesist	متخصص علم مساحی
otologist	متخصص امراض گوش
ideologist	متخصص علم تصور
hellenist	متخصص فرهنگ یونان
cosmetologist	متخصص ارایش وزیبایی
pisciculturist	متخصص ماهی پروری
political economist	متخصص علم ثروت
exodontist	متخصص دندان کشی
branch qualified officer	افسر متخصص رستهای
etymologer	متخصص علم اشتقاق
notionalist	متخصص علوم نظری
cosmographer	متخصص کیهان شناسی
neuropathist	متخصص ناخوشیهای عصبانی
cutman	متخصص در جلوگیری ازخونریزی
data base specialist	متخصص پایگاه داده
data entry specialist	متخصص داده دهی
herpetologist	متخصص خزنده شناسی
hardware specialist	متخصص سخت افزار
dermatologist	متخصص امراض پوست
municipalist	متخصص درامور شهرداری
diagnostician	متخصص تشخیص مرض
gastronomist	متخصص غذای لذیذ
histologist	متخصص بافت شناسی
horticulturist	متخصص عمل باغبانی
internist	متخصص داروهای درونی
pediatrician	پزشک متخصص اطفال
metllurgist	متخصص ذوب فلزات
gynecologist	متخصص بیماریهای زنان
major	مهاد متخصص شدن
osteopath	متخصص بیماریهای استخوان
osteopaths	متخصص بیماریهای استخوان
grammarian	متخصص دستور زبان
grammarians	متخصص دستور زبان
obstetrician	متخصص زایمان قابله
obstetrician	پزشک متخصص زایمان
obstetricians	متخصص زایمان قابله
statisticians	امارگر متخصص فن احصائیه
majored	مهاد متخصص شدن
majoring	مهاد متخصص شدن
linguist	متخصص زبان شناسی
linguists	متخصص زبان شناسی
criminologist	متخصص جرم شناسی
educationist	متخصص اموزش و پرورش
educationists	متخصص اموزش و پرورش
competent	فنی متخصص کاردان
statistician	امارگر متخصص فن احصائیه
obstetricians	پزشک متخصص زایمان
unskilled worker	کارگر غیر متخصص
metallurgists	متخصص ذوب اهن
botanist	متخصص گیاه شناسی
pyrotechnist	متخصص اتش بازی
botanists	متخصص گیاه شناسی
metallurgist	متخصص ذوب اهن
anatomist	متخصص علم تشریح
scientific manpower	نیروی انسانی متخصص
taxonomist	متخصص طبقه بندی
syphilologist	طبیب متخصص کوفت
psychopathist	متخصص ناخوشیهای دماغی
jurists	متخصص حقوق خصوصی
acoustician	متخصص علم شنوایی
tp perfect oneself in an art	در فنی متخصص شدن
beautician	متخصص ارایش وزیبایی
beauticians	متخصص ارایش وزیبایی
gynaecologist	متخصص امراض زنانه
therapeutist	متخصص درمان شناسی
astrophysicist	متخصص فیزیک نجومی
jurist	متخصص حقوق خصوصی
rebounder	متخصص در گرفتن توپهای حلقه
juicer	متخصص نور در تلویزیون وتاتر
special pleader	متخصص تهیه لوایح دفاعی
mesmerist	متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن
torpedoman's mate	درجه دار متخصص اژدر
telescopist	متخصص استعمال دوربینهای نجومی
telecommunications specialist	متخصص ارتباطات راه دور
phonographer	متخصص تندنویسی ازروی صدا
apocalyptist	متخصص درتفسیر مکاشفات یوحنا
demographer	متخصص امار گیری مردم
an economist of time	متخصص در صرفه جویی وقت
bacteriologist	متخصص شناسایی انواع باکتریها
aviation ordnance , man	متخصص جنگ افزار هواپیما
metallurgist	متخصص قال کردن فلزات
metallurgists	متخصص قال کردن فلزات
technician	شخص متخصص در امور صفتی
anglicist	متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
anesthetist	پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
technicians	شخص متخصص در امور صفتی
americanist	متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
airmanship	متخصص در خلبانی و هدایت هواپیما
decorators	متخصص ارایش داخلی ساختمانها
tacticians	با تدبیر متخصص فنون جنگی
theorists	متخصص علوم نظری نگرشگر
chiropodist	متخصص درمان وحفافت پاها
image interpreter	متخصص خواندن عکس هوایی
hydraulician	متخصص علم استفاده از فشاراب
gynecologist	متخصص علم ناخوشیهای زنانه
chiropodists	متخصص درمان وحفافت پاها
tactician	با تدبیر متخصص فنون جنگی
gastroenterologist	متخصص بیماریهای معده وروده
decorator	متخصص ارایش داخلی ساختمانها
lay	: غیر متخصص ناویژه کار
lays	: غیر متخصص ناویژه کار
theorist	متخصص علوم نظری نگرشگر
unskilled labor	نیروی کارغیر ماهر غیر متخصص
strategists	متخصص فن لشکر کشی وتدابیر جنگی
volcanologist	متخصص در علم علل طبیعی اتشفشان
strategist	متخصص فن لشکر کشی وتدابیر جنگی
stevedores	متخصص چیدن بسته ها وصندوقها در کشتی
bureau	ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
specialises	ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialising	ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialize	ویژه کاری کردن متخصص شدن
specializes	ویژه کاری کردن متخصص شدن
specializing	ویژه کاری کردن متخصص شدن
bureaus	ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
stevedore	متخصص چیدن بسته ها وصندوقها در کشتی
ear, nose and throat specialist	متخصص گوش و حلق و بینی [پزشکی]
systematist	متخصص فائده سازی و طبقه بندی
harmonist	موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
assyriologist	متخصص در زبان و تاریخ وهنر اشور
anthologist	متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
qualified person	شخص واجد شرایط کارشناس متخصص