Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
image interpreter
متخصص خواندن عکس هوایی
Other Matches
hierologist
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
fireworker
متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
tactician
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert
هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
lilt
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lilts
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
radiologists
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
read head
هد خواندن راس خواندن
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
head crash
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
extend
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
geriatrician
متخصص
osteopathist
متخصص
specialist
متخصص
skilled
متخصص
specialists
متخصص
adhoc
متخصص
expert
متخصص
au fait
متخصص
experts
متخصص
rhinologist
متخصص
geriatrist
متخصص
stylist
متخصص مد
stylists
متخصص مد
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
climatologist
متخصص اب وهوا
economists
متخصص اقتصاد
clinicians
متخصص بالینی
financier
متخصص مالی
clinician
متخصص بالینی
economist
متخصص اقتصاد
financiers
متخصص مالی
technicians
متخصص تکنیسین
actuaries
متخصص بیمه
neurologist
متخصص اعصاب
anaesthetist
متخصص بیهوشی
actuary
متخصص بیمه
cost accountant
متخصص ارزیابی
computer specialist
متخصص کامپیوتر
toxicologist
متخصص زهرشناسی
technician
متخصص فنی
electricians
متخصص برق
technician
متخصص تکنیسین
technicians
متخصص فنی
electrician
متخصص برق
computer professional
متخصص کامپیوتر
hygeist
متخصص بهداشت
geophysicist
متخصص ژئوفیزیک
ophlhalmologist
متخصص چشم
expert
متخصص کارشناس
outrebound
متخصص ریباند
geophysicists
متخصص ژئوفیزیک
skilled
متخصص تخصصی
hygienist
متخصص بهداشت
hydropathist
متخصص اب درمانی
hydrologist
متخصص اب شناسی
journeymen
کارگر متخصص
experts
متخصص کارشناس
journeyman
کارگر متخصص
media specialist
متخصص رسانه ها
gas man
متخصص گاز
algebraist
متخصص جبرومقابله
aurist
متخصص گوش
e. advice
نظر متخصص
skilled witness
شاهد متخصص
skilled workers
کارگران متخصص
cambist
متخصص ارز
specialist engineering
مهندس متخصص
ceramicist
متخصص سفالگری
ceramist
متخصص سفالگری
theologians
متخصص الهیات
theolog
متخصص الهیات
theologian
متخصص الهیات
financial e.
متخصص مالی
artillerist
متخصص توپخانه
an expert accountant
حسابدار متخصص
proficient
حاذق متخصص
pomologist
متخصص میوه
grammarians
متخصص دستور زبان
obstetrician
پزشک متخصص زایمان
statisticians
امارگر متخصص فن احصائیه
osteopaths
متخصص بیماریهای استخوان
competent
فنی متخصص کاردان
obstetricians
پزشک متخصص زایمان
osteopath
متخصص بیماریهای استخوان
statistician
امارگر متخصص فن احصائیه
grammarian
متخصص دستور زبان
obstetrician
متخصص زایمان قابله
exodontist
متخصص دندان کشی
obstetricians
متخصص زایمان قابله
cosmographer
متخصص کیهان شناسی
gerontologist
متخصص امراض پیری
gynecologist
متخصص بیماریهای زنان
hardware specialist
متخصص سخت افزار
hellenist
متخصص فرهنگ یونان
herpetologist
متخصص خزنده شناسی
histologist
متخصص بافت شناسی
horticulturist
متخصص عمل باغبانی
ideologist
متخصص علم تصور
internist
متخصص داروهای درونی
metllurgist
متخصص ذوب فلزات
geodesist
متخصص علم مساحی
gastronomist
متخصص غذای لذیذ
cutman
متخصص در جلوگیری ازخونریزی
data base specialist
متخصص پایگاه داده
data entry specialist
متخصص داده دهی
dermatologist
متخصص امراض پوست
diagnostician
متخصص تشخیص مرض
branch qualified officer
افسر متخصص رستهای
etymologer
متخصص علم اشتقاق
etymologist
متخصص علم صرف
astrophysicist
متخصص فیزیک نجومی
anatomist
متخصص علم تشریح
neuropathist
متخصص ناخوشیهای عصبانی
notionalist
متخصص علوم نظری
otologist
متخصص امراض گوش
metallurgist
متخصص ذوب اهن
botanists
متخصص گیاه شناسی
botanist
متخصص گیاه شناسی
jurists
متخصص حقوق خصوصی
jurist
متخصص حقوق خصوصی
cosmetologist
متخصص ارایش وزیبایی
tp perfect oneself in an art
در فنی متخصص شدن
gynaecologist
متخصص امراض زنانه
beauticians
متخصص ارایش وزیبایی
beautician
متخصص ارایش وزیبایی
metallurgists
متخصص ذوب اهن
municipalist
متخصص درامور شهرداری
pediatrician
پزشک متخصص اطفال
pisciculturist
متخصص ماهی پروری
political economist
متخصص علم ثروت
psychopathist
متخصص ناخوشیهای دماغی
pyrotechnist
متخصص اتش بازی
acoustician
متخصص علم شنوایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com