English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English Persian
data aggregate متراکم سازی داده ها
data compression متراکم سازی داده ها
Search result with all words
data compression متراکم سازی داده ها فشردگی داده ها
Other Matches
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
compression بهم فشردگی متراکم سازی
compaction فشرده سازی متراکم کردن
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
cim استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
serials فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
deletion رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی یا حذف داده در رکورد اصلی است
shell sort الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
serial فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
sam فضای ذخیره سازی که فقط داده خاصی قابل دستیابی است توسط خواندن داده قبلی در لیست
refreshes بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refresh بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
augmentative متراکم شونده متراکم کننده
demands جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
reads مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
run length limited encoding روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
aggregates متراکم متراکم ساختن
aggregate متراکم متراکم ساختن
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
auxiliary هر رسانه ذخیره سازی داده
data preparation device دستگاه اماده سازی داده
auxiliaries هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary هر رسانه ذخیره سازی داده
reads بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
clipboard 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboards 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
read بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
acoustic روش اصلی ذخیره سازی داده
storage فضای لازم برای ذخیره سازی داده
format قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
register محل ذخیره سازی برای داده کنترل
formats قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
archive قرار دادن داده در محیط ذخیره سازی
archive ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
registering محل ذخیره سازی برای داده کنترل
registers محل ذخیره سازی برای داده کنترل
play back خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
densities دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
cassette نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
density دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
modified frequency modulation روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
maximum بیشترین حجم داده که قابل ذخیره سازی است
normal قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
cassettes نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
deposit نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
sequential access رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
deposits نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
media خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
rotate جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
destructive cursor نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
relocating انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
scrubs برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
registers فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
scrubbing برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
scrub برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
dump جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
rotates جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
encoding ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
relocates انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
packing برنامهای که داده را در فضاهای ذخیره سازی کوچک قرار میدهد
fosdic وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
buckets فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
media کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
bucket فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
registering فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
demands انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
relocate انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
demanded انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
relocated انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
demand انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
register فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
scrubbed برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
compacted کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compressor برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compacts کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
shifts محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
compressors برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
recordings عمل ذخیره سازی سیگنال یا داده روی نواریا کامپیوتر
recording عمل ذخیره سازی سیگنال یا داده روی نواریا کامپیوتر
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
shifted محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
compacting کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
shift محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
packing قرار دادن حجم زیاده داده در فضاهای ذخیره سازی کوچک
exporting ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
emptied رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
exported ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
export ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
doubled up استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
doubled استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
high Sierra specification روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
empty رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptiest رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
double استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
IFF استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
decentralized data processing پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
dro حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
empties رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
capacitor وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
communication ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
precision استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر
permanent رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
list فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
database بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
changed رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
formats روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
change رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
format روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
changes رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
charge که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
charges که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
changing رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
i/o فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
databases بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
mediums هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
carriers 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
bulk رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
advanced روش ذخیره سازی داده روی دیسک سخت که سریع تر و کاراتراز RLL است
non volatile رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
carrier 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
memories فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
register مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
input فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
adds فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adding فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
add فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
registering مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
registers مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
medium هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
interchange file format استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
saved محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
basic روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
save محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saves محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
basics روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
proprietary file format روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
area بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
output حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
areas بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
kilos واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
Huffman code کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
outputs حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
kilo واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
cell محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
combine دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
read گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
combines دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combining دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
cells محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
reads گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
accumulator register مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
declarative language زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
enumerated type فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
accumulator مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
natives قالب فایل پیش فرض که توسط هر برنامه برای ذخیره سازی داده روی دیسک به کار می رود
native قالب فایل پیش فرض که توسط هر برنامه برای ذخیره سازی داده روی دیسک به کار می رود
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
inputted مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
turing machine مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com