Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
alar
متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
Other Matches
f. plant
گیاه برگی یابرگ دار
quincunx
ارایش پنج تایی گل یابرگ گیاه
confluences
پیوندگاه
confluence
پیوندگاه
p n junction
پیوندگاه "پی ان "
junctions
پیوندگاه
synaps
پیوندگاه
junction
پیوندگاه
junctions
پیوندگاه برخوردگاه
junction
پیوندگاه برخوردگاه
joint
مفصل پیوندگاه
commissure
درز پیوندگاه
umbilicus
پیوندگاه ناف
linkup
وسیله اتصال پیوندگاه
junction
پیوندگاه
[جای انشعاب چهارراه ]
hilum
چیز خیلی ریز وکوچک پیوندگاه گیاه
rootery
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
papaw
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
underbrush
درخت کوچک روینده درزیر درخت
myrica
درخت شیشعان درخت موم
appurtenant
متعلق
thereof=of that
متعلق به ان
anaclitic
متعلق به
thereof
متعلق به ان
dependent
متعلق
attached
مربوط متعلق
bridal
متعلق بعروس
my
متعلق بمن
subscriber's line
خط متعلق به مشترک
hypnic
متعلق بخواب
hereof
متعلق باین
adamic
متعلق به ادم
alary
متعلق به بال
therof
متعلق بان
arcadian
متعلق به ارکاد
our
متعلق بما
heraldic
متعلق به منادی
chromic
متعلق به کرومیوم
hempen
متعلق به شاهدانه
conventual
متعلق بخانقاه
waterside
متعلق به کناردریا ساحل
government owned industries
صنایع متعلق بدولت
archiepiscopal
متعلق به اسقف بزرگ
then
متعلق بان زمان
subscriber's loop
حلقه متعلق به مشترک
eolithic
متعلق به اغاز عصرسنگ
acromial
متعلق بنوک شانه
ci devant
متعلق بدوره سابق
It belongs to him personally.
متعلق بشخص اوست
oversea
متعلق بماوراء دریاها
non human
غیر متعلق به نژاد انسان
epigraphic
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphical
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
non-human
غیر متعلق به نژاد انسان
hostile
متعلق به دشمن خصومت امیز
accipitrine
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
proprietary
متعلق به ملاک وابسته به مالک
stablemate
اسب مسابقه متعلق به یک گروه
this house belong tome
این خانه متعلق بمن است
quicquid plantatur solo , solo cedit
منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
zoon
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
domain
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
portfolio entry
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
domains
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
piscary
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
commonest
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
transmarine
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
extra atmospheric
متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
library
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
associated company
شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
common
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
privates
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
private
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
commoners
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
libraries
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
no man's land
سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
chain stores
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
preatorian
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
encipher
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
gambier
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
kame
تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
Cypress design
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
neotropical
متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
Medici Mamluk rug
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
pertained
مربوط بودن متعلق بودن
pertains
مربوط بودن متعلق بودن
pertain
مربوط بودن متعلق بودن
individual
منحصر بفرد متعلق بفرد
appertains
مربوط بودن متعلق بودن
appertaining
مربوط بودن متعلق بودن
appertained
مربوط بودن متعلق بودن
appertain
مربوط بودن متعلق بودن
individuals
منحصر بفرد متعلق بفرد
your
مربوط به شما متعلق به شما
quincunx
درخت به
quinces
درخت به
thick with trees
پر از درخت
quince
درخت به
vines
درخت مو
xyloid
پر درخت
vine
درخت مو
flowers
درخت گل
flower
درخت گل
treeless
بی درخت
tamarisk
درخت گز
butt
ته درخت
tree
درخت
copaiba
درخت
butted
ته درخت
abat
سد درخت
butts
ته درخت
woody
پر درخت
dendriform
مانند درخت
decision tree
درخت تصمیم
cocoa pulm
درخت نارگیل
datepalm
درخت خرما
dendrology
درخت شناسی
mimosa
درخت گل ابریشم
medlar
درخت ازگیل
dendrologist
درخت شناس
mastic shrub
درخت بنه
mastic shrub
درخت چاتلنغوش
mastic tree
درخت بنه
mastic tree
درخت چاتلنغوش
dendroidal
درخت وار
dendroid
بشکل درخت
maybush
درخت گویج
date palm
درخت خرما
cotton plant
درخت پنبه
nuttree
درخت گردو
cassia
درخت فلوس
cherry tree
درخت گیلاس
pear tree
درخت گلابی
chocolate tree
درخت کاکائو
peach tree
درخت هلو
parse tree
درخت تجزیه
coco
درخت کاکائو
coco
درخت نارگیل
cocoa palm
درخت نارگیل
cocoanut palm
درخت نارگیل
coconut palm
درخت نارگیل
oliver
درخت زیتون
coffee tree
درخت قهوه
nuttree
درخت فندق
mulberry tree
درخت توت
maythorn
درخت گویج
dendrometer
درخت پیما
locus tree
درخت خرنوب
foresttree
درخت جنگلی
leavulose
درخت میوهfructose
fruiter
درخت میوه
haematoxylon
درخت بقم
hautbois
درخت جنگلی
locus tree
درخت اقاقیا
hautboy
درخت جنگلی
humification
تولیدخاک درخت
ironwood
درخت اهن
jacaranda
درخت جوالدوز
judas tree
درخت ارغوان
fevertree
درخت اکالیپتوس
lentisk
درخت مصطکی
leatherwood
درخت میشن
jujube
درخت عناب
knurr
گره درخت
foliage leaf
برگ درخت
fir tree
درخت صنوبر
dendrophilous
درخت دوست
madrepore
درخت مرجان
lotos
درخت سدر
dendrophilous
درخت پیچ
diclinous
درخت دوپایه
lotos
درخت کنار
dogwood
درخت سرخک
duramen
میان درخت
elemi
درخت لامی
lote
درخت سدر
lote
درخت کنار
long tom
درخت الواراسترالیایی
locust tree
درخت اقاقیا
kapur
درخت کافور
feller
درخت انداز
fig tree
درخت انجیر
filbert
درخت فندق
knur
گره درخت
beech
درخت راش
oak tree
درخت بلوط
alder
درخت توسکا
pink hawthorn
درخت زالزالک
the foot of the tree
پای درخت
birch
درخت غوشه
yew
درخت سرخدار
spruce
درخت صنوبر
pine
درخت کاج
fir
شاه درخت
Deciduous tree
درخت برگریز
tree diagram
نمودار درخت
maple
درخت افرا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com