Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
Search result with all words
preatorian
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
Other Matches
praetorian guard
گارد ویژه
idiosyncrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
horse guards
گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
guard
گارد
guards
گارد
life guard
گارد
mounting
گارد
backcourtman
گارد
lifeguards
گارد
gamae
گارد
kamae
گارد
lifeguard
گارد
guarding
گارد
armed guard
گارد مسلح
escort guard
گارد محافظ
on guard
گارد گرفتن
flag guard
گارد پرچم
escort of the standard
گارد پرچم
on guard
بحالت گارد
escort of the color
گارد پرچم
fencing position
گارد شمشیرباز
national guard
گارد ملی
open guard
گارد باز
guards
محافظ گارد
guard of honor
گارد احترام
point guard
موقعیت گارد
waki kamae
گارد مبارز
coast guard
گارد کرانه
color guard
گارد پرچم
itc avant garde
اوانت گارد ای تی سی
coastguards
گارد ساحلی
coastguard
گارد ساحلی
guarding
محافظ گارد
guard
محافظ گارد
en garde
گارد گرفتن
seaman guard
گارد دریایی
lifeguards
گارد نجات دریایی
lifeguard
گارد نجات دریایی
officer of the guard
افسر گارد احترام
escort of the color
گارد محافظ پرچم
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
pipe the side
تجمع گارد احترام
coast guard officer
افسر گارد کرانه
storm trooper
گارد حمله المان نازی
side boy
گارد احترام میز پاس
pipe the side
فرمان تجمع گارد احترام
army national guard
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
swings
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
rear takedown with outside leg tackle
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
prerogative
حق ویژه
net
ویژه
nets
ویژه
priviege
حق ویژه
special character
ویژه
prerogatives
حق ویژه
special
ویژه
paticular
ویژه
nett
ویژه
privilege
حق ویژه
specifics
ویژه
expresses
ویژه
experts
ویژه گر
expert
ویژه گر
specific humidity
نم ویژه
particulars
ویژه
specialist
ویژه گر
express
ویژه
adhoc
ویژه
extra special
ویژه
expressing
ویژه
peculiar
ویژه
extra
<adj.>
ویژه
specially
ویژه
specific
ویژه
specialists
ویژه گر
special
<adj.>
ویژه
particular
ویژه
idiocrasy
ویژه
expressed
ویژه
prerogatives
دارای حق ویژه
stall
لژ جایگاه ویژه
eigenvalue
ویژه مقدار
prerogatives
حق یا امتیاز ویژه
electrical resistivity
مقاومت ویژه
endemical
ویژه یک قوم
particular lien
حق حبس ویژه
specialities
ویژه گری
speciality
ویژه گری
prerogative
حق یا امتیاز ویژه
eigenfunction
ویژه تابع
prerogative
دارای حق ویژه
proper value
ویژه مقدار
penologist
ویژه گر کیفرشناسی
ecotype
بوم ویژه
stalling
لژ جایگاه ویژه
characteristic root
ویژه مقدار
lineament
نشان ویژه
lineaments
نشان ویژه
characteristic function
ویژه تابع
cariologist
ویژه گر قلب
bylaw
قانون ویژه
byelaw
قانون ویژه
characteristic number
ویژه مقدار
body guard
هنگ ویژه
equity capital
ارزش ویژه
conizance
نشان ویژه
specific gravities
گرانی ویژه
monocular
ویژه یک چشم
morbid
ویژه ناخوشی
standing order
اوامر ویژه
standing orders
اوامر ویژه
habiliments
جامه ویژه
favourite or vor
ویژه مخصوص
booth
جای ویژه
rarely
بااستادی ویژه
characteristics
نشان ویژه
indicium
نشانه ویژه
monkish
ویژه راهبان
life guard
هنگ ویژه
kink
ویژه گی فرریز
booths
جای ویژه
labeled cargo
کالای ویژه
lachrymal
ویژه اشک
zoologist
ویژه گرجانورشناسی
extra equipment
متعلقات ویژه
gastronomist
ویژه گرخوراک
acoustician
ویژه گر اواشنود
idioms
تعبیر ویژه
idioms
زبان ویژه
idiom
تعبیر ویژه
idiom
زبان ویژه
nutritionist
ویژه گر تغذیه
nutritionists
ویژه گر تغذیه
juvenile
ویژه نو جوانان
specific gravity
گرانی ویژه
juveniles
ویژه نو جوانان
net profit
سود ویژه
version
شرح ویژه
versions
شرح ویژه
lacrimal
ویژه اشک
lingo
زبان ویژه
neurologist
ویژه گر اعصاب
specific heat
دمای ویژه
specific humidity
رطوبت ویژه
monographs
ویژه نگاشت
monograph
ویژه نگاشت
garb
پوشاک ویژه
dead weights
ویژه وزن
dead weight
ویژه وزن
experts
ویژه کار
specialist
ویژه کار
specialists
ویژه کار
special verdict
تصمیم ویژه
characteristically
نشان ویژه
species specific
نوع- ویژه
specific cost
هزینه ویژه
characteristic
نشان ویژه
specific donor
دهنده ویژه
specific drawdown
افت ویژه
specialty
ویژه گری
specific heat
گرمای ویژه
expert
ویژه کار
specific lattice
شبکه ویژه
physiologists
ویژه گر فیزیولوژی
traits
نشان ویژه
trait
نشان ویژه
capital
ارزش ویژه
extraordinary meeting
نشست ویژه
special session
نشست ویژه
(not one's) cup of tea
<idiom>
علاقه ویژه
special effects
جلوههای ویژه
physiologist
ویژه گر فیزیولوژی
specific resistance
مقاومت ویژه
specific rotation
چرخش ویژه
specific viscosity
گرانروی ویژه
specific volume
حجم ویژه
specific weight
سنگینی ویژه
specific weight
وزن ویژه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com