English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (13 milliseconds)
English Persian
triangularization مثلث بندی
triangulation مثلث بندی
Search result with all words
triangulation روش مثلث بندی در نقشه برداری
triangulation مثلث بندی کردن
triangulation station ایستگاه مثلث بندی
triangulation survey نقشه برداری به روش مثلث بندی
triangulation web شبکه مثلث بندی
trig point ایستگاه مثلث بندی
trig point نقاط مثلث بندی
Other Matches
trianguli مثلث
trigonous مثلث
triangulum مثلث
triangles مثلث
triangle مثلث
triangular مثلث
triangle of forces مثلث نیروها
impedance triangle مثلث ناگذرایی
impedance triangle مثلث مقاومت ها
three square بشکل مثلث
thin boards for inlaid work لای مثلث
voltage triangle مثلث ولتاژها
astronomical triangle مثلث نجومی
triangulum australe مثلث جنوبی
triangular brass bead مثلث برنج
spherical triagle مثلث کروی
triangular بشکل مثلث
spherical triangle مثلث کروی
area of a triangle مساحت مثلث
wedge formation ارایش مثلث
maxwell triangle مثلث ماکسول
leg of mutton مثلث شکل
delta connection اتصال مثلث
v connection اتصال مثلث
trigon مثلث سه گوش
delta wing بال مثلث
double delta connection اتصال مثلث دوبل
cross bracing مهاربندی بشکل مثلث
staphyloma تحدب مثلث قرنیه
aiming group دستگاه مثلث گیری
impedance triangle مثلث اتصال کوتاه
delta winding سیم پیچ مثلث
open delta connection اتصال مثلث باز
star delta switch کلید ستاره مثلث
v ring مثلث شکاف درجه
maxwell triangle مثلث رنگ ماکسول
color triangle مثلث رنگ نما
aiming group عوامل مثلث گیری
trigonal pyramid هرم مثلث القاعده
delta connection سیم پیچ مثلث
right triangle مثلث راست گوشه
right angled triangle مثلث قائم الزاویه
trigonal bipyramid دو هرمی مثلث القاعده
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
incircle دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
right triangle مثلث راست گوشه [ریاضی]
equilateral triangle مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
hypotenuse وتر مثلث قائم الزاویه
right triangle مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
leg ساق مثلث قائم الزاویه
legs ساق مثلث قائم الزاویه
triangulation مثلث روی شاه شطرنج
trigonal bipyramidal molecule مولکول دو هرمی مثلث القاعده
triangle exercise تمرین مثلث گیری درتیراندازی
hypotenuses وتر مثلث قائم الزاویه
inscribed circle [of a triangle] دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
equiangular triangle مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
triangle exercise کار با مثلث قلق گیری
wedging اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
delta voltage ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
wedges اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedged اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
triangulate سه گوش کردن بصورت مثلث دراوردن
hexagram شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
wedge اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
isosceles triangles مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
isosceles triangle مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
tirm oval پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tessellate کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
classification طبقه بندی رده بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
saw tooth دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
queuing صف بندی
laced بندی
taping ته بندی
articular بندی
humidity insulation نم بندی
humidity insulation اب بندی
hermetic sealing اب بندی
queing صف بندی
commisural بندی
commissural بندی
seals اب بندی
vanation رگ بندی
alignment صف بندی
funiculars بندی
funicular بندی
patching سر هم بندی
waterproofing اب بندی
striation خط بندی
alignments صف بندی
snacks ته بندی
snack ته بندی
trimerous سه بندی
lapping اب بندی
seal اب بندی
nailed up سر هم بندی
neuration رگ بندی
mud sill ته بندی
sealing off اب بندی
rootage ریشه بندی
sealing wax موم اب بندی
taxonomy طبقه بندی
formulation صورت بندی
typification سنخ بندی
self dramatization بخود بندی
tabulated جدول بندی
tabulates جدول بندی
segmentation قطعه بندی
regimentalation گروه بندی
reticulation شبکه بندی
ring clossure حلقه بندی
scheme of colour رنگ بندی
seal bars میلههای اب بندی
sealing joint اتصال اب بندی
sealing liquid مایع اب بندی
sealing screw پیچ اب بندی
scheduling queue صف زمان بندی
somatotyping سنخ بندی تن
tariff classification تعرفه بندی
wagering شرط بندی
tabulate جدول بندی
sealings بتونه اب بندی
syllabicity هجا بندی
grade درجه بندی
stratification طبقه بندی
stratification چینه بندی
stratification لایه بندی
grades درجه بندی
stratification قشر بندی
steining طوقه بندی
rhyme scheme قافیه بندی
gamble شرط بندی
terracing تراس بندی
syllabification هجا بندی
systemization طبقه بندی
syllabication هجا بندی
summation جمع بندی
subsumption رده بندی
tabulation جدول بندی
gambles شرط بندی
gambled شرط بندی
staping مرحله بندی
paging صفحه بندی
toe protection پاشنه بندی
rank رتبه بندی
ranked رتبه بندی
ranks رتبه بندی
snow job سرهم بندی
skelton استخوان بندی
trelliswork داربست بندی
single sling باربردار یک بندی
shuttering تخته بندی
shoring شمع بندی
packages بسته بندی
to take a snack ته بندی کردن
to pin up بی بندی کردن
package عدل بندی
to make a mess of سر هم بندی کردن
to make a muddle of سر هم بندی کردن
package بسته بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com