Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
statuette
مجسمه کوچک
statuettes
مجسمه کوچک
Other Matches
statuesque
شبیه مجسمه سبک مجسمه
sculptor work
مجسمه
image
مجسمه
statue
مجسمه
statues
مجسمه
image
مجسمه
images
مجسمه
images
مجسمه شکل
image
مجسمه شکل
plaster of Paris
گچ مجسمه سازی
sculpture
مجسمه سازی
sculptures
مجسمه سازی
imagery
شکل و مجسمه
antique statue
مجسمه عتیقه
sculpturesque
شبیه مجسمه
sphinxes
مجسمه ابوالهول
sphinx
مجسمه ابوالهول
mannequin
مجسمه چوبی
acropodium
پایهء مجسمه
statuary
مجسمه سای
statue of liberty
مجسمه ازادی
footpaths
پایه مجسمه
footpath
پایه مجسمه
entablement
سکوی مجسمه
mannequins
مجسمه چوبی
idol
خدای دروغی مجسمه
caryatid
ستونی که مجسمه زن باشد
waxworks
مجسمه سازی ازموم
busts
مجسمه نیم تنه
foliate mask
صورت مجسمه انسان
busting
مجسمه نیم تنه
sculptors
مجسمه ساز حجار
waxwork
مجسمه سازی ازموم
busted
مجسمه نیم تنه
bust
مجسمه نیم تنه
sculptress
مجسمه ساز حجار
socle
پایه ستون یا مجسمه
banderol
[نوار تزئینی مجسمه]
banderole
[نوار تزئینی مجسمه]
sculptor
مجسمه ساز حجار
figurin
مجسمه سفالین رنگی
plinths
ازاره پایه مجسمه
plinth
ازاره پایه مجسمه
pedestals
پایه مجسمه شالوده
pedestal
پایه مجسمه شالوده
figurine
مجسمه سفالین رنگی
plastic
پلاستیک مجسمه سازی
figurines
مجسمه سفالین رنگی
muscling
در پیکرنگاری و مجسمه سازی
taille
شکل وساخت مجسمه
entablement
صفحه زیر مجسمه
insculp
مجسمه سازی کردن
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
statuesque
خوش هیکل مجسمه وار
busting
مجسمه نیم تنه بالاتنه
statuary
مجسمه ساز هیکل تراشی
telamon
ستونی که مجسمه مرد باشد
busts
مجسمه نیم تنه بالاتنه
pedestal
پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
bust
مجسمه نیم تنه بالاتنه
sculpturesque
ساخته شده بشکل مجسمه
pedestals
پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
busted
مجسمه نیم تنه بالاتنه
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
paris doll
مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
Make sure the statuette doesnt topple over .
هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
caster for pedestal
چرخ پایه
[میز یا مجسمه یا چراغ]
cynocephalus
[مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
the statue was well niched
مجسمه خوب در دیوارجا داده شده بود
acroter
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
corpe
[برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
corp
[برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
acrolith
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolithus
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
Liberty
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
His sculptures blend into nature as if they belonged there.
مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
criosphinx
ابوالهول
[مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
abbazzo
مدل ساختمان مدل مجسمه
davit
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
half length
تصویر نیم تنه مجسمه نیم تنه
gracile
کوچک
pillule
حب کوچک
dinky
کوچک
plumelet
پر کوچک
imminution
کوچک
fractional
کوچک
minor
کوچک
puny
کوچک
ickle
کوچک
culvert
پل کوچک
cerebellum
مخ کوچک
culverts
پل کوچک
fortalice
دژ کوچک
floret
گل کوچک
pilule
حب کوچک
ponceau
پل کوچک
diminutive
کوچک
thumbnails
کوچک
half pint
کوچک
minute
کوچک
runty
کوچک
minus cule
کوچک
little
کوچک
petit
کوچک
plumule
پر کوچک
bantam
کوچک
bantams
کوچک
exiguousness
کوچک
short ton
تن کوچک
canis minoris
سگ کوچک
seed bud
پر کوچک
dimmers
کوچک
canis minor
سگ کوچک
minuscule
کوچک
tiddlier
کوچک
smallest
کوچک
thumbnail
کوچک
weenier
کوچک
micro
کوچک
small
کوچک
micros
کوچک
whiffet
سگ کوچک
small fry
کوچک
weensy
کوچک
weeniest
کوچک
pipsqueaks
کوچک
pint-size
کوچک
tiddly
کوچک
tiddliest
کوچک
pint size
کوچک
smaller
کوچک
weeny
کوچک
pipsqueak
کوچک
petty
کوچک
venule
رگ کوچک
crenulation
کنگره کوچک
crosslet
خاج کوچک
crosslet
صلیب کوچک
cockboat
کرجی کوچک
cock boat
کرجی کوچک
droplets
قطره کوچک
pinpoints
چیز کوچک
deerlet
گوزن کوچک
pinpointing
چیز کوچک
coney
خرگوش کوچک
droplet
قطره کوچک
tip
سر صفحه کوچک
splint
برامدگی کوچک
contractible
کوچک شدنی
miniaturization
کوچک سازی
colonnette
ستون کوچک
cony
خرگوش کوچک
inlet
خلیج کوچک
cloudlet
ابر کوچک
coffeehouse
کافه کوچک
cockle shell
کرجی کوچک
inlets
خلیج کوچک
tipping
سر صفحه کوچک
crownet
تاج کوچک
denticle
دندان کوچک
dickey
پرنده کوچک
foldaway
کوچک شونده
cracker
کلوچه کوچک
fortalice
قلعه کوچک
twigs
: شاخه کوچک
fossette
گودال کوچک
fractional h.p. motor
موتور کوچک
frith
خلیج کوچک
fruitlet
میوه کوچک
minor exchange
تفاوت کوچک
glandule
غده کوچک
go devil
اژدر کوچک
godling
خدای کوچک
twig
: شاخه کوچک
guiden
پرچم کوچک
guidon
پرچم کوچک
gurry
دژ یا قلعه کوچک
crackers
کلوچه کوچک
fleuret
گل ساختگی کوچک
pouch
کیسه کوچک
pinpointed
چیز کوچک
dicky
پرنده کوچک
pinpoint
چیز کوچک
diskette
دیسک کوچک
dribblet
مبلغ کوچک
ductule
لوله کوچک
ductule
مجرای کوچک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com