English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
group مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
groups مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
Other Matches
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
coroutine دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
chains 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
whiter پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
identifier معرف
representative معرف
signal letters معرف
representatives معرف
call sign معرف
call signs معرف
reference معرف
reagent معرف
referee معرف
identification معرف
refereed معرف
refereeing معرف
referees معرف
references معرف
radio call sign معرف رادیویی
designator code کد معرف یگان
ship designation معرف ناو
collective call sign معرف عمومی
address call sign معرف ادرس
key note معرف مایه
universal identifier معرف جامع
representative sample نمونه معرف
call signs معرف رادیویی
call sign معرف رادیویی
net call sign معرف شبکه
identification code رمز معرف یکان
net authentication اعلام معرف در شبکه
acknowledge اعلام معرف کردن
acknowledges اعلام معرف کردن
acknowledging اعلام معرف کردن
collective call sign معرف مشترک یکانها
uses معرف گره , نورو...
authentication system سیستم تعیین معرف
authentication equipment وسایل تعیین معرف
use معرف گره , نورو...
net call sign معرف رادیویی شبکه
acropolis نام دژ معرف اتن
tactical call sign معرف رادیویی تاکتیکی
acknowledgment اعلام معرف اعتراف
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
genotype نوع معرف و نماینده یک جنس
corrupt معرف خطاها به داده یا برنامه
corrupted معرف خطاها به داده یا برنامه
corrupting معرف خطاها به داده یا برنامه
corrupts معرف خطاها به داده یا برنامه
masters of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
master of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
symbol نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
identifier کلمهای که معرف بلاک یا فایل است
user group گروه کاربران
usable آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
May I use your name as a reference? اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
security مشخصات کاربران مجاز
liveware عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
users انجمن یا کلوپ کاربران یا کامپیوتر مشخص
shared توسط کاربران دیگر شبکه است
user انجمن یا کلوپ کاربران یا کامپیوتر مشخص
shares توسط کاربران دیگر شبکه است
server توسط کاربران متعدد در یک زمان است
cell phone users while driving کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
migration انتقال کاربران از یک سخت افزار به دیگری
share توسط کاربران دیگر شبکه است
distribute ارسال داده یا اطلاع به کاربران در شبکه یا سیستم
maximum بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
distributes ارسال داده یا اطلاع به کاربران در شبکه یا سیستم
distributing ارسال داده یا اطلاع به کاربران در شبکه یا سیستم
mail پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
electronic سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
e mail سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
devices لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
email سیستم ارسال پیام و دریافت آن ازسایر کاربران شبکه
device لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
mails پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
post offices محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
post office محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
share که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
shared که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
shares که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
chatting ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ
authorisations کدی که برای دستیابی به کامپیوتر را فقط به کاربران خاص محدود میکند
authorization کدی که برای دستیابی به کامپیوتر را فقط به کاربران خاص محدود میکند
chatted ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ
chat ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ
storage نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
CBMS استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
mail پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
chats ارسال و دریافت پیام با کاربران دیک در اینترنت به صورت بلاد رنگ
OCE مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
unlocks عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد
unlocking عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد
unlock عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد
mails پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
weighting مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
corpus مجموعهای از نوشتجات
circuitry مجموعهای از مدارها
florilegium مجموعهای از گلها
corpuses مجموعهای از نوشتجات
list سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
opened مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opens مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
microsoft اتصالات پایگاه داده به اینترنت و پست الکترونیکی به ویژه برای کاربران ویندوز
PID متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران
conferencing بحث بین کاربران راه دور با استفاده از کامپیوترهای متصل به هم با مودم یا شبکه
belly series مجموعهای از روشهای حمله
maximin ماکزیمم مجموعهای ازمینیمم ها
banks مجموعهای از وسایل مشابه
bank مجموعهای از وسایل مشابه
miscellany مجموعهای از مطالب گوناگون
log ضبط مجموعهای از عملیات
statement به مجموعهای از مابارات دستوری
statements به مجموعهای از مابارات دستوری
miscellanies مجموعهای از مطالب گوناگون
microsequence مجموعهای از ریز دستورات
block مجموعهای از موضوعات در یک گروه
string اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
blocked مجموعهای از موضوعات در یک گروه
aggregates مجموعهای از اشیا داده
aggregate مجموعهای از اشیا داده
logs ضبط مجموعهای از عملیات
sequences مجموعهای از ارقام دودویی
sequence مجموعهای از ارقام دودویی
minimax می نیمیم مجموعهای ازماکزیمم ها
blocks مجموعهای از موضوعات در یک گروه
workgroup گروه کوچک کاربران که روی یک پروژه کار می کنند یا به یک شبکه محل وصل هستند
access control که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
secure electronic transactions استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
teleconferencing بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه
batch costing تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
valid درست , طبق مجموعهای قوانین
acrophony صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
card ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
cards ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
privacy قانونی که طبق آن داده شخصی است و توسط کاربران غیر مجاز قابل دستیابی نیست
host computers کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
Internet می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
host computer کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
organon سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
standardizing مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardised مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardize مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
formula مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
chains مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
conform کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
standardising مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardises مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
conforms کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
extends مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extend مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
plotted بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
collection 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
plots بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
collections 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
plot بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
formulae مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
combination مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
reference sheet برگ تعیین محل یکان برگ معرف
large scale computer که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
column مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
suite مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
suites مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
patterns مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
groups مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
keypad مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
group مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
library مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
diagnostic کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
destination صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
libraries مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
columns مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
compliant وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
destinations صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
transferring بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfers بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
palettes مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
palette مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
transfer بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
queued لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queueing لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
contiguous فایل ذخیره شده در مجموعهای از شیارهای دیسک مجاور هم
run اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
runs اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
catena 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
queue لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com