English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
Other Matches
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
inferences مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inference مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
code مجموعه قوانین
codex مجموعه قوانین
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
validate بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
marquis queensberry rules مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
validated بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validating بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transformational rules مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
scrapbook مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
subset مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
scrapbooks مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
burster block مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
phone مجموعه اعداد برای تلفن خاص
super set مجموعه تمرینها برای عضلههای خاص
phoning مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phoned مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phones مجموعه اعداد برای تلفن خاص
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
Hewlett Packard مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
field مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fielded مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fields مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
rules of football قوانین یا قواعد فوتبال
programs مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
checked مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
program مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
checks مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
mastered مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
masters مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
identifier مجموعه حروف برای اختلف دادن بین بلاکهای داده مختلف یا فایل ها
compacted مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacts مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compact مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacting مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
collator ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
uniquely مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
unique مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
realizing the palette انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
language زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
intermediate مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
VT terminal emulation مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
circuits مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
circuit مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
icos System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
law enforcement اجرای قوانین [حقوقی]
keypad مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
draconian قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
cipher مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
main مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
Windows GDI مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد
set مجموعه
aggregates مجموعه
batch یک مجموعه
yardage مجموعه
batch مجموعه
aggregate مجموعه
assemblies مجموعه
combination مجموعه
repertoire مجموعه
repertory مجموعه
assortment مجموعه
bundling مجموعه
assortments مجموعه
bundles مجموعه
bundle مجموعه
batches یک مجموعه
caboodle مجموعه
series مجموعه
setting up مجموعه
sets مجموعه
batches مجموعه
set theory نظریه مجموعه ها
dynamics مجموعه نیروها
posts مجموعه پستی
wiring مجموعه سیم ها
universal set مجموعه فراگیر
universal set مجموعه جهانی
canonical ensemble مجموعه بندادی
master plan نقشه مجموعه
library routine روال مجموعه ها
set theory تئوری مجموعه ها
nomenclature مجموعه لغات
void set مجموعه تهی
triads مجموعه سه تایی
triad مجموعه سه تایی
MAPI مجموعه استانداردها
mail application programming interface مجموعه استانداردها
empty set مجموعه تهی
end product مجموعه قطعات
regular set مجموعه منظم
gymnasiums مجموعه ورزشی
cable block مجموعه کابل
gymnasium مجموعه ورزشی
test battery مجموعه ازمون
libraries مجموعه فایل ها
code set مجموعه رمز
cluster of galaxies مجموعه کهکشانی
library مجموعه فایل ها
data set مجموعه داده ها
systems مجموعه سازمان
system مجموعه سازمان
working set مجموعه کاری
product of sums حاصلضرب مجموعه ها
orthogonal set مجموعه متعامد
setting up دوره مجموعه
omnium gatherum مجموعه اشخاص
omnium gatherum مجموعه اشیا
television set مجموعه تلویزیونی
partial sum پاره مجموعه
instruction set مجموعه دستورالعمل
sets دوره مجموعه
set مجموعه [ریاضی]
proper subset زیر مجموعه
subset زیر مجموعه
style sheet مجموعه تعاریف
nomanclature مجموعه اصطلاحات
posted مجموعه پستی
post- مجموعه پستی
post مجموعه پستی
master plans نقشه مجموعه
collections اجتماع مجموعه
collection اجتماع مجموعه
complexes گروهه مجموعه
character set مجموعه علائم
set دوره مجموعه
igniter train مجموعه چاشنی
complex گروهه مجموعه
working set مجموعه دایر
null set مجموعه تهی
use case مجموعه ای از رویدادها
bibliotheca مجموعه کتب
cuspidation مجموعه تیزه ها
bijouterie مجموعه جواهرات
null set مجموعه پوچ
hollerith code سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
penal code مجموعه حقوق کیفری
microprogram مجموعه زیر دستورات
ranged مجموعه مقادیر مجاز
penal codes مجموعه حقوق کیفری
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
software مجموعه کامل برنامه ها
ranges مجموعه مقادیر مجاز
hayes command set مجموعه فرمانهای هیز
condensation trail مجموعه وسایل انجماد
collecting system مجموعه جمع کننده
consolidated pack ice مجموعه یخهای شناور
gatb مجموعه ازمون استعدادعمومی
general aptitude test battery مجموعه ازمون استعدادعمومی
number مجموعه مقادیر مجاز
thesaurus قاموس مجموعه اطلاعات
numbers مجموعه مقادیر مجاز
numeric مجموعه کلیدها با اعداد
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
series [مجموعه نقش و نگاره ها]
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
range مجموعه مقادیر مجاز
condominium مجموعه های آپارتمانی
thesauruses قاموس مجموعه اطلاعات
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
union [set theory] اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
element اعضا [مجموعه] [ریاضی]
data set ready امادگی مجموعه داده ها
language subset زیر مجموعه زبان
convex set مجموعه کوژ [ریاضی]
ascii character set مجموعه کاراکترهای اسکی
set diagram [e.g. Euler or Venn diagram] نمودار مجموعه [ریاضی]
Intersection [set theory] اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
set-theoretic difference تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
ribbing مجموعه رگبرگهای برگ
relative complement تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
null مجموعه حاوی صفرها
tools مجموعه برنامههای کاربردی
convex set مجموعه محدب [ریاضی]
temporary data set مجموعه داده موقتی
terminological وابسته به مجموعه اصطلاحات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com