English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
assembly مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
Other Matches
pasticcqo قطعه موسیقی که ازچندین جاگرفته شده باشد
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
software مجموعه کامل برنامه ها
partitura قطعه کامل
partitur قطعه کامل
microprogram مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
tail group مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
program مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
programs مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
non destructive cursor مجموعه بررسی ها که روی یک قطعه بدون آسیب دیدن انجام شود
point که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
micro اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
microcomputer اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micros اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
texel مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
chip کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
chips کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
half مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
silicon قطعه کوچک سیلکون در داخل و روی سطح ای که مدار کامل یا تابع منط قی ایجاد شده است .
iterate حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
iterative routine حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
segmentation تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
microprocessor قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessors قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
loop تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
scrapbook مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbooks مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
subset مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
burster block مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
full mobilization تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
companion part لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
full annealing بازپخت کامل تاباندن کامل
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
completed case جعبه کامل خشاب کامل
raids سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raiding سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raided سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raid سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fasts قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
imago حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough بطور کامل کامل
segment قطعه قطعه کردن
segments قطعه قطعه کردن
fragmenting قطعه قطعه کردن
mainland قطعه اصلی قطعه
sectional قطعه قطعه بخشی
fragments قطعه قطعه کردن
fritters قطعه قطعه کردن
fragmentation قطعه قطعه شدن
fragment قطعه قطعه کردن
fritter قطعه قطعه کردن
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
bundle مجموعه
repertory مجموعه
assortment مجموعه
series مجموعه
bundles مجموعه
bundling مجموعه
assemblies مجموعه
yardage مجموعه
repertoire مجموعه
assortments مجموعه
batches مجموعه
batches یک مجموعه
batch مجموعه
batch یک مجموعه
sets مجموعه
set مجموعه
combination مجموعه
aggregates مجموعه
aggregate مجموعه
setting up مجموعه
caboodle مجموعه
post مجموعه پستی
sets دوره مجموعه
posted مجموعه پستی
empty set مجموعه تهی
collections اجتماع مجموعه
bijouterie مجموعه جواهرات
posts مجموعه پستی
code مجموعه قوانین
style sheet مجموعه تعاریف
subset زیر مجموعه
nomenclature مجموعه لغات
setting up دوره مجموعه
television set مجموعه تلویزیونی
test battery مجموعه ازمون
wiring مجموعه سیم ها
set دوره مجموعه
nomanclature مجموعه اصطلاحات
mail application programming interface مجموعه استانداردها
MAPI مجموعه استانداردها
null set مجموعه تهی
null set مجموعه پوچ
dynamics مجموعه نیروها
working set مجموعه کاری
working set مجموعه دایر
universal set مجموعه جهانی
system مجموعه سازمان
systems مجموعه سازمان
omnium gatherum مجموعه اشیا
omnium gatherum مجموعه اشخاص
orthogonal set مجموعه متعامد
igniter train مجموعه چاشنی
post- مجموعه پستی
instruction set مجموعه دستورالعمل
regular set مجموعه منظم
proper subset زیر مجموعه
product of sums حاصلضرب مجموعه ها
complexes گروهه مجموعه
complex گروهه مجموعه
library routine روال مجموعه ها
library مجموعه فایل ها
libraries مجموعه فایل ها
partial sum پاره مجموعه
void set مجموعه تهی
codex مجموعه قوانین
set مجموعه [ریاضی]
end product مجموعه قطعات
triads مجموعه سه تایی
cuspidation مجموعه تیزه ها
triad مجموعه سه تایی
data set مجموعه داده ها
cluster of galaxies مجموعه کهکشانی
set theory تئوری مجموعه ها
character set مجموعه علائم
code set مجموعه رمز
set theory نظریه مجموعه ها
collection اجتماع مجموعه
cable block مجموعه کابل
universal set مجموعه فراگیر
bibliotheca مجموعه کتب
canonical ensemble مجموعه بندادی
gymnasium مجموعه ورزشی
use case مجموعه ای از رویدادها
master plans نقشه مجموعه
master plan نقشه مجموعه
gymnasiums مجموعه ورزشی
gatb مجموعه ازمون استعدادعمومی
hayes command set مجموعه فرمانهای هیز
data set ready امادگی مجموعه داده ها
ribbing مجموعه رگبرگهای برگ
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
data set organization سازماندهی مجموعه داده ها
penal codes مجموعه حقوق کیفری
penal code مجموعه حقوق کیفری
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
data set name نام مجموعه داده ها
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
general aptitude test battery مجموعه ازمون استعدادعمومی
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
data set label برچسب مجموعه داده ها
Intersection [set theory] اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
microprogram مجموعه زیر دستورات
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
numeric مجموعه کلیدها با اعداد
range مجموعه مقادیر مجاز
ranged مجموعه مقادیر مجاز
consolidated pack ice مجموعه یخهای شناور
condensation trail مجموعه وسایل انجماد
collecting system مجموعه جمع کننده
number مجموعه مقادیر مجاز
thesauruses قاموس مجموعه اطلاعات
thesaurus قاموس مجموعه اطلاعات
language subset زیر مجموعه زبان
union [set theory] اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
numbers مجموعه مقادیر مجاز
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
ranges مجموعه مقادیر مجاز
ascii character set مجموعه کاراکترهای اسکی
superset مجموعه مرجع [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com