Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (8 milliseconds)
English
Persian
protective
محافظ
guard
محافظ
guarding
محافظ
guards
محافظ
keeper
محافظ
keepers
محافظ
preservative
محافظ
preservatives
محافظ
guardian
محافظ
guardians
محافظ
screen
محافظ
screened
محافظ
screening, screenings
محافظ
screens
محافظ
herder
محافظ
preserver
محافظ
shelterer
محافظ
Other Matches
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
frigates
ناو محافظ
frigate
ناو محافظ
face guard
ماسک محافظ
escort guard
گارد محافظ
cowling
روپوش محافظ
controlled atmosphere
گاز محافظ
conservator
نگهدارنده محافظ
banch wall
دیواره محافظ
backing material
مواد محافظ
vizard
نقاب محافظ
exposure suit
لباس محافظ
protective contact
کنتاکت محافظ
fender curbs
جدول محافظ
protective switch
کلید محافظ
shielded plate
صفحه محافظ
soil saving dam
سد محافظ خاک
squirrel cage
قفسه محافظ
surveillant
محافظ بپا
sustentacular
نگهدارنده محافظ
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
protective reactor
راکتانس محافظ
protective earthing
زمین محافظ
guard plank
تخته محافظ
heel cut
محافظ پاشنه پا
jet blast deflector
توری محافظ
light shield
محافظ نور
line choking coil
پیچک محافظ
line choking coil
پیچک محافظ خط
mouthguard
محافظ دندان
preservative coating
روکش محافظ
protect fuse
فیوز محافظ
protective clothing
روپوش محافظ
protective cover
روکش محافظ
thoracopods
قفسه محافظ
pods
پوسته محافظ
parried
محافظ باش
parries
محافظ باش
casing
لوله محافظ
parry
محافظ باش
parrying
محافظ باش
bulwarks
دیواره محافظ
bulwark
دیواره محافظ
helmets
ماسک محافظ
helmet
ماسک محافظ
casings
لوله محافظ
guards
محافظ گارد
guarding
محافظ گارد
guard
محافظ گارد
goggles
عینک محافظ
pod
پوسته محافظ
leathers
لباس چرمی محافظ
facing
روکش محافظ دیوار
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
face mask
ماسک محافظ صورت
bent
محافظ قالب بتن
fire curtain
پرده محافظ اتش
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
handshield
سپر محافظ جوشکاری
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
glacis
حصاریا مانع محافظ
tutelary
دارای محافظ وحامی
facings
روکش محافظ دیوار
windshield
شیشه محافظ باد
windshields
شیشه محافظ باد
sconce
پرده یاپوشش محافظ
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
protective layer
لایه یا روکش محافظ
shield
حفاظ پوشش محافظ
shields
حفاظ پوشش محافظ
protective coat
لایه یا قشر محافظ
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
on guard
بحالت محافظ باش
loricate
دارای پوسته محافظ
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
hoods
پوشش محافظ چیزی
shelling
عامل محافظ حفاظ
hood
پوشش محافظ چیزی
chain case
جعبه محافظ زنجیر
coquille
محافظ دست شمشیرباز
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
shell
عامل محافظ حفاظ
packing
ماده محافظ کالاها.
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
escort of the color
گارد محافظ پرچم
shells
عامل محافظ حفاظ
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
eave
[محافظ روی پشت بام]
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
concierge
پلیس محافظ درب ورودی
concierges
پلیس محافظ درب ورودی
escort ship
ناو محافظ کاروان دریایی
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
fault current protective switch
کلید محافظ جریان خطا
fault tension protective switch
کلید محافظ ولتاژ عیب
cable duct
لوله محافظ کابل برق
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
voltage surge protector
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
radome
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
screen saver utility
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
plastron
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
channelling
لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
slipped
محل توپگیر پشت محافظ میله
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
slip
محل توپگیر پشت محافظ میله
slips
محل توپگیر پشت محافظ میله
conduit
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduits
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
surcharged wall
دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
shells
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shell
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
gas mixture shielded metal arc welding
جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
periodontics
مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
chimney-cricket
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
racks
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
chest protector
لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
universal receiver
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
wracks
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racked
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
burladero
دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
resists
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resist
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
snick
توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
resisted
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
rack
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem poles
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
racks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
lohmannizing
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
guard assembly
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
duct
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
totems
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totem
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
escort guard
محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
retaining wall
دیوار نگهبان دیوار محافظ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com