English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
English Persian
guard محافظ گارد
guarding محافظ گارد
guards محافظ گارد
Search result with all words
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort guard گارد محافظ
escort of the color گارد محافظ پرچم
escort of the standard گارد محافظ پرچم
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
Other Matches
horse guards گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
surge protector محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
guarding صفحه محافظ روکش محافظ
guard صفحه محافظ روکش محافظ
guards صفحه محافظ روکش محافظ
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
shields بدنه محافظ دیواره محافظ
lifeguards گارد
guard گارد
guarding گارد
mounting گارد
guards گارد
gamae گارد
life guard گارد
kamae گارد
lifeguard گارد
backcourtman گارد
point guard موقعیت گارد
itc avant garde اوانت گارد ای تی سی
guard of honor گارد احترام
flag guard گارد پرچم
coastguards گارد ساحلی
national guard گارد ملی
on guard بحالت گارد
on guard گارد گرفتن
coastguard گارد ساحلی
praetorian guard گارد ویژه
seaman guard گارد دریایی
escort of the color گارد پرچم
en garde گارد گرفتن
escort of the standard گارد پرچم
color guard گارد پرچم
armed guard گارد مسلح
open guard گارد باز
coast guard گارد کرانه
fencing position گارد شمشیرباز
waki kamae گارد مبارز
pipe the side تجمع گارد احترام
coast guard officer افسر گارد کرانه
lifeguard گارد نجات دریایی
lifeguards گارد نجات دریایی
officer of the guard افسر گارد احترام
storm trooper گارد حمله المان نازی
pipe the side فرمان تجمع گارد احترام
side boy گارد احترام میز پاس
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
swing ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swings ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
preatorian وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
foils مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
guardian محافظ
guardians محافظ
screening, screenings محافظ
herder محافظ
screen محافظ
preservatives محافظ
screened محافظ
preservative محافظ
keeper محافظ
guarding محافظ
guard محافظ
preserver محافظ
protective محافظ
shelterer محافظ
guards محافظ
screens محافظ
keepers محافظ
guard plank تخته محافظ
vizard نقاب محافظ
sustentacular نگهدارنده محافظ
keeper [protector] [presever] نگاهدار [محافظ ]
thoracopods قفسه محافظ
conservator نگهدارنده محافظ
controlled atmosphere گاز محافظ
cowling روپوش محافظ
squirrel cage قفسه محافظ
soil saving dam سد محافظ خاک
face guard ماسک محافظ
mouthguard محافظ دندان
fender curbs جدول محافظ
jet blast deflector توری محافظ
heel cut محافظ پاشنه پا
line choking coil پیچک محافظ خط
line choking coil پیچک محافظ
preservative coating روکش محافظ
protect fuse فیوز محافظ
shielded plate صفحه محافظ
protective switch کلید محافظ
protective reactor راکتانس محافظ
protective earthing زمین محافظ
protective cover روکش محافظ
protective contact کنتاکت محافظ
protective clothing روپوش محافظ
exposure suit لباس محافظ
light shield محافظ نور
frigate ناو محافظ
helmets ماسک محافظ
goggles عینک محافظ
pod پوسته محافظ
pods پوسته محافظ
bulwark دیواره محافظ
casings لوله محافظ
surveillant محافظ بپا
frigates ناو محافظ
helmet ماسک محافظ
casing لوله محافظ
parried محافظ باش
parries محافظ باش
parry محافظ باش
bulwarks دیواره محافظ
parrying محافظ باش
backing material مواد محافظ
banch wall دیواره محافظ
handshield سپر محافظ جوشکاری
leathers لباس چرمی محافظ
hood پوشش محافظ چیزی
on guard بحالت محافظ باش
shells عامل محافظ حفاظ
protection hood کلاهک یا روپوش محافظ
bib محافظ گلوی شمشیرباز
bibs محافظ گلوی شمشیرباز
shelling عامل محافظ حفاظ
shell عامل محافظ حفاظ
bent محافظ قالب بتن
packing ماده محافظ کالاها.
loricate دارای پوسته محافظ
protective coat لایه یا قشر محافظ
glacis حصاریا مانع محافظ
chain case جعبه محافظ زنجیر
windshields شیشه محافظ باد
windshield شیشه محافظ باد
facing روکش محافظ دیوار
tutelary دارای محافظ وحامی
coquille محافظ دست شمشیرباز
wardress نگهبان و محافظ زن در زندان
bracer محافظ بازوی کمانگیر
brazing atmosphere گاز محافظ جوش
shield حفاظ پوشش محافظ
facings روکش محافظ دیوار
sconce پرده یاپوشش محافظ
face mask ماسک محافظ صورت
hoods پوشش محافظ چیزی
shields حفاظ پوشش محافظ
protective gas welding جوشکاری با گاز محافظ
protective layer لایه یا روکش محافظ
radiator grille شبکه محافظ رادیاتور
fire curtain پرده محافظ اتش
scattershield پوشش محافظ کلاچ و پدال
voltage surge protector محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
radiator shutter پنجره فلزی محافظ رادیاتور
eave [محافظ روی پشت بام]
escort ship ناو محافظ کاروان دریایی
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
concierge پلیس محافظ درب ورودی
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
dustcover پوشش محافظ برای یک ماشین
concierges پلیس محافظ درب ورودی
enclosure پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosures پوشش محافظ برای وسیلهای
fault tension protective switch کلید محافظ ولتاژ عیب
fault current protective switch کلید محافظ جریان خطا
cable duct لوله محافظ کابل برق
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
write protect notch شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
radome پوشش محافظ روی رادار یاانتن
case پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
channelling لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
slip محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped محل توپگیر پشت محافظ میله
plastron محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
slips محل توپگیر پشت محافظ میله
cases پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
armguard قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
screen saver utility برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
surcharged wall دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
gas mixture shielded metal arc welding جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
conduits لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
shells صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
conduit لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
shell صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
chimney-cricket [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
periodontics مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
wracks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com