Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
English
Persian
summary trial
محاکمه اختصاری
Other Matches
try by martial law
به وسیله دادگاه نظامی محاکمه شدن طبق قوانین زمان جنگ محاکمه شدن
new trial
محاکمه جدید تجدید محاکمه
trial
محاکمه محاکمه کردن
trials
محاکمه محاکمه کردن
brevity code
کد اختصاری
summaries
اختصاری
summary
اختصاری
court martial
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
summary jurisdictions
محاکمات اختصاری
summery proceedings
دادرسی اختصاری
summaries
موجز اختصاری
summary
موجز اختصاری
brevity code
رمز اختصاری
brevity code
علامت اختصاری
outline utility
برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
m
علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
pennyweight
سنگ گوهر فروشان که برابر است با 71555/1گرم و نشان اختصاری
legal procedure
محاکمه
cases
محاکمه
trial at the bar
محاکمه
court procedure
محاکمه
hearing
محاکمه
hearings
محاکمه
trial
محاکمه
trials
محاکمه
jurisdiction
محاکمه
case
محاکمه
mistrial
محاکمه غلط
mistrial
محاکمه بی جهت
trial attorney
وکیل محاکمه
to undergo a trial
محاکمه شدن
to go t. a trial
محاکمه شدن
day of the trial
روز محاکمه
He was put on trial.
او محاکمه شد.
[حقوق]
justiciable
تحت محاکمه
sub judice
قبل از محاکمه
tries
محاکمه کردن
retrials
محاکمه مجدد
retrial
محاکمه مجدد
jurisdiction
محاکمه کردن
he was on his trial
او را محاکمه میکردند
try
محاکمه کردن
re hearing
تجدید محاکمه
drumhead court martial
محاکمه صحرایی
to put somebody on trial
کسی را محاکمه کردن
to take somebody to court
کسی را محاکمه کردن
retry
دوباره محاکمه کردن
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
court martial
در دادگاه نظامی محاکمه کردن
court-martialling
دردیوان حرب محاکمه کردن
take one's own medicine
<idiom>
پذیرش محاکمه بدون شکایت
be tried at bar
به طور علنی محاکمه شدن
court-martialled
دردیوان حرب محاکمه کردن
court-martial
دردیوان حرب محاکمه کردن
court-martials
دردیوان حرب محاکمه کردن
lynched
بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
lynches
بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
lynch
بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
aluminum
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
aluminium
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
scotland yard
اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
witch hunt
محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunt
محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunts
محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
wager of battle
نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
untried
امتحان نشده محاکمه نشده
probate
محاکمه کردن استنطاق کردن
cross examination
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com