Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (1 milliseconds)
English
Persian
criteria
محتوی
contents
محتوی
content
محتوی
contenting
محتوی
container
محتوی
containers
محتوی
filler
محتوی
fillers
محتوی
Other Matches
hydrous
محتوی اب
sanguinolent
محتوی خون
gas content
محتوی گاز
contained
محتوی بودن
contains
محتوی بودن
bottle
محتوی یک بطری
bottles
محتوی یک بطری
contain
محتوی بودن
copper bearing
محتوی مس حاوی مس
aluminous
محتوی الومینیوم
platinous
محتوی پلاتین
content
خرسند کردن محتوی
pouncet box
قوطی محتوی گردخوشبو
contenting
خرسند کردن محتوی
saccharine
قندی محتوی قند
dockets
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed
فهرست محتوی بسته ارسالی
docket
فهرست محتوی بسته ارسالی
music box
جعبه محتوی ساز کوکی
clears
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer
تغییر محتوی یک خانه حافظه
binary alloy
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
bottled gas
بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
camera magazine
جعبه محتوی فیلم عکاسی
clearest
تغییر محتوی یک خانه حافظه
compressed gas cylinder
سیلندر محتوی گاز متراکم
content addressable
نشانی پذیر از روی محتوی
tea bags
پاکت محتوی چای فوری
tea bag
پاکت محتوی چای فوری
content addressed
نشامی یافته از روی محتوی
docketing
فهرست محتوی بسته ارسالی
poster color
شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
quartzite
سنگ شنی محتوی کوارتز
palled
تابوت محتوی مرده حائل
clear
تغییر محتوی یک خانه حافظه
palls
تابوت محتوی مرده حائل
palling
تابوت محتوی مرده حائل
pall
تابوت محتوی مرده حائل
seabag
کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
swizzle
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
time capsule
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
epos
مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
myoglobin
پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
scandal sheet
نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
sausage
روده محتوی گوشت چرخ شده
urns
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urn
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sketchbooks
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbook
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
megasporangium
هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
rogatory letters
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
sausages
روده محتوی گوشت چرخ شده
hematoma
توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
dumpling
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumplings
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
doorplate
پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
enchilada
کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
pudding
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktail
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
puddings
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktails
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
compressed air tunnel
تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child
یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
offertory
سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contained
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
declaratory statute
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
charring
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
chars
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com